حساسیت اوضاع!
تقی روزبه
مذاکرات فردا صحنه تقابل خط قرمزهاست!.
اهمیت یک گزارش حساس جدید !
سوای گزارشات سی سی ان و آکسیوس مبنی بر تدارک و تمرین گسترده دولت اسرائیل برای حمله به تاسیسات هستهای،
انتشار این گزارش که دو مقام برجسته دولت اسرائیل -رئیس موساد و وزیراموراستراتژیک اسرائیل- با سفر به رم باهدف دنبال کردن نتیجه مذاکره فردا بین ایران و آمریکا از نزدیک و درهماهنگی با ویتکاف اهمیت زیادی دارد.
گرچه ممکن است بخشی از تاکتیک ایجاد فشار و هراس توسط دولت ترامپ برای تسلیم رژیم ایران به خواست غنی سازی صفر باشد، اما در عین حال اگر موفق نشود میتواند بحران هسته ای را وارد فازجدید و مخاطره آمیزی نماید. می دانیم که دولت اسرائیل مدعی است که پنجره زمانی معینی وجود دارد و فرصت طلائی حمله و تخریب تاسیسات ایران فراررسیده است و شکست مذاکرات را، بهترین لحظههای مناسب می داند که اگر بهره گرفته نشود ممکن است پنجره فرصت بسته شود . شقی که با ارزیابی تازه مقامات نظامی و دولت اسرائیل نسبت به شکست مذاکره با توجه بهچرخش موضع آمریکا به غنی سازی صفر تقویت شده است.
ممکن است بخشی از جنگ روانی و ضدونقیضگوئی ترامپ و مقامات آمریکا هم باشد که تهدید و مذاکره راباهم ترکیب و غلظت آن را هردم افزایش میدهند. (ما با مذاکرات نرمال و عموما شناخته شده دیپلماتیک سروکار نداریم. اوضاع بشدت گرگ و میش است و ترامپ عمد دارد که حریف خودرا گیج و سرگردان کند…
این شق هم ممکن است که دولت ترامپ قصدش از نامه نوشتن به خامنهای و درخواست شروع یک دوره مذاکره فشرده قبل ازتصمیم گیری نهایی و صرفا باصطلاح تاکتیکی بوده باشد برای اتمام حجت به جهان و افکارعمومی که حکومت ایران را مسبب آغاز جنگ و حمله معرفی کند که نخواست از فرصت صلحی که او(ترامپ) فراهم ساخته استفاده کند.
هیچ کس نمی داند که ترامپ هرلحظه ممکن است چه تصمیماتی بگیرد و بههمین دلیل عدم قطعیت از ویژٰگیهای کنونی است
هم چنین در چنین بزنگاهی نامه ناگهانی و مفصل و آکنده از احتمال حمله توسط عراقچی به شورای امنیت سازمان ملل و گوترش و گروسی نیز نشان دهنده نگرانی حاکمیت از اوضاع بهقول عراقچی بزن بزن و احیانا اخباردریافتی از مجاری دیگر و ارزیابیشان ار فضای موجود است. سخنان خامنه ای، اورانیوم صفر غلط زیادی است، میتواند برای ترامپ که او را مخاطب قرارداده بود، پاسخ نهایی ایران و دلیلی برای بی حاصل بودن و پایان دادن بهمذاکره تلقی شده باشد. فشارهای داخلی آمریکا از جمهوری خواهان و کنگره و بویژه دولت و حامیان اسرائیل نیز برای برچیدن کامل تاسیسیات هسته ای و غنی سازی، بیتردید می تواند از عوامل مهم دیگر تغییرمواضع ویتکاف و ترامپ که قبلا گفته بودند هنوز تصمیم نگرفته است و دنبال نوعی توافق اولیه و محدود بودند، برای پایان دادن به ضرب العجل مذاکرات باشد.
بهرحال تحولات مذاکره فردا مسیرروندها و سنتز تلاقی خطوط قرمزها را روشن خواهد کرد.
ناگفته نماند که رژیم و سران نظامی این روزها بارها اعلام کرده اند که در آماده باش صددرصدی بسر میبرند.
خبر فوق- سفر دو مقام اسرائیلی در رسانه ایران از جمله انتخاب و نیز رادیو فردا … درج شده است
خبر فوق- سفر دو مقام اسرائیلی در رسانه ایران ( از جمله انتخاب) و رادیو فردا … درج شده استتقی روزبه ۲۳ مای ۲۰۲۵
نکته دیگر تسخیر سیاسی ایران است.
رابطه اصل رژیم (جناح تندرو و خامنه ای) با امپریالیستهای شرقی باعث شد که شورشهای ناشی از تحریم های اقتصادی به سرنگون رژیم منجر نشود. به عبارت دیگر، امپریالیستهای شرقی تا حد اقتصادی کمک کردند تا دموکراسی خواهی موفق نشود. چند انقلاب مخملی اخیر هم در کشورهای دیگر شکست خورده است چون دیکتاتورها روش بازی طرف را فهمیده اند و دیگر رعایت ظاهر را نمی کنند و بی رحمانه سرکوب میکنند تا به سرنوشت دیکتاتورهای دیگر دچار نشوند. در غرب هم، بعلت بی مصرف شدن کلک انقلاب مخملی دموکراسی خواهی، و بعلت عدم توانایی از جلوگیری رشد اقتصادی مستقل امپریالیستهای شرقی از طریق تسخیر سیاسی دموکراسی خواهانه، مجبور شده اند که دست راستی را بیاورند تا هزینه ها را باز هم بیشتر کاهش دهند تا بتوانند در مقابل امپریالیستهای شرقی دوام بیاورند و وضعیت روحی جنگی را هم بوجود آورند.
—
حال، یک مطلب مهم،
منظور از “کردند” و “میکنند” و “امپریالیستهای غربی” و” امپریالیستهای شرقی” چیست؟
میتوان گفت سرمایه داران غربی بصورت سرمایه داران بزرگ مالی متشکل شده اند. سرمایه داران شرقی هم که عمدتا در چین و روسیه هستند دارند از طریق بریکس بصورت سرمایه داری مالی متضاد با غرب شکل میگیرند. شکلگیری آنها با از بین رفتن پایه دلار بودن اقتصاد جهانی تکمیل می شود. این باعث میشود تا توانایی های ایجاد رفرم در داخل برای غربی ها مشکل شود چون چاپ پول را پر هزینه میکند.امپریالیستهای غربی دارند کوشش میکنند که چنین جیزی تحقق پیدا نکند.
—
ما زنان و کارگران چکار کنیم، این که شد تفسیر حاکمین؟
آن بخش از طبقات ما که میخواهد نوکر ارتجاع بمانند، خب، بمانند، کاری نمی توان کرد جز خنثی کردن آنها.
آن بخش که میخواهد اقتدارگرایی و استثمارگری را از بین ببرد، به عبارت دیگر میخواهد آزاد زندگی کند، مجبور است که بینش آنارشیستی کمونیستی اختیار کند تا وضعیت فرهنگی مریض کنونی را به وضعیتی سالم و انقلابی تغییر دهد. برخلاف تبلیغات سوء مرتجعین، آنارشیسم نه تروریستی است ، نه فرقه ای، نه خشونت آمیز و نه هرج و مرج طلب. انارشیسم یک جنبش فرهنگی علمی – منطقی علیه وجه ضد علم و ضد منطق اقتدارگری و استثمارگری در زندگی است.
آنارشیست
فعلا ما با نمونه ای از رابطه بین یک امپریالیست و یککشور ضعیف تر روبرو هستیم. چون. بر طبق قوانین ارتجاع مدرن، به آمریکا مربوط نیست که دولت ایران چکار میکند. این به زنان و کارکران ایران مربوط است.
—
الزاما آنچه که در رسانه ها میگویند با آنچه که با هم میگویند مطابقت ندارد. پس باید حدس زد و دید که بتدریج اعمال آنها چه نشان خواهد داد.
بعضی ها میگویند که جامعه، دموکراسی (سیستم غرب) میخواهد تا بفهمیم چه خبر است، اما بیشتر مذاکرات و قرارهای مهم در کشورهای غربی پشت صحنه هستند.
تنها راه حل درک گفت و شنودها و قرار و مدارها این است که در جامعه انقلاب آنارشیستی بشود تا تمام روابط گروهی انسانها باز و قابل فهم شدده و کسی برای ما زنان و کارگران، در پشت صحنه ، نقشه نکشد.
—
بر طبقه آنچه که تا بحال وجود داشته میتوان حکم کرد که مذاکره ای در کار نیست و آمریکا میگوید شرایط ما را بپذیرید و این قدمها را دنبال کنید. ایران هم ظاهرا میگوید که ما را شکست خورده تصور نکنید، ما تسلیم نمی شویم و اگر دلتان میخواهد بمباران کنید ، بکنید.
—
برای ما زنان و کارگران ایرانی، تسلیم شدن رژیم بهتر است تا جنگ.
—
اینجا بحث این است که چرا بعد از اینکه رژیم گفته غنی سازی را متوقف نمیکند، آمریکا اقدام به بمباران نکرده؟ قبلا گفته شد که دولت آمریکا تسلیم را به جنگ ترجیح میدهد.
—
ممکن است دولت آمریکا قضیه را اینطور دیده که بهتر است اسرائیلش اینکار را بکند. اسرائیل که منفور است و فکر میکنند آمریکا نیست، بعلاوه اینهمه خرجش کرده ایم که خدمت کند، پس کار آنهاست. اگر این باشد، این سئوال پیش می آید که بمبهای جنگنده ها میتواند تاسیسات اتمی ایران تا عمق زیاد نابود کند یا نه. ظاهرا اینطور می بینند که چنین چیزی ممکن است چون اسرائیل بمب افکنهای استراتژیک ندارد.
—
یک ریسک بزرگ امپریالیستهای غربی در روشی که در پیش گرفته اند این است که اکر بمباران کنند، ایران از ان پی تی خارج می شود و آنها مجبورند لشکر کشی کنند تا ایران را فتح کنند. اگر این لشکر کشی موفق نشود، ایران را برای همیشه از دست داده اند در حالیکه الان میتوانند از لحاظ سیاسی ایران را تسخیر کنند.
—
البته نباید تصور کرد که مرتجعین همیشه تصمیم گیری منطقی دارند. امکان خریت برای هر دو زیاد است. البته، در جامعه اقتدارگرای انسان، معمولا آن طرف که بیشتر آدم بکشد، بلاخره، ارتجاع حاکم می شود.
—
آنارشیست