بیورن ویمن:حاکمان مدرن ما نشانگر بدترین جنبههای بشریت هستند / برگردان نادر ثانی
بیورن ویمن:
حاکمان مدرن ما نشانگر بدترین جنبههای بشریت هستند.
منتشر شده در روزنامه سوئدی داگنز نیهتر
یکشنبه ۱۰ اوت ۲۰۲۵، ۱۹ امرداد ۱۴۰۴
برگردان به فارسی از نادر ثانی
https://www.dn.se/kultur/bjorn-wiman-var-tids-harskare-lockar-fram-manniskans-samsta-sidor
دی اچ لارنس، نویسنده مشهور انگلستان، اتروسکها (۱) را به عبارتی میپرستید. شاید این امر برای شما عجیب به نظر برسد. اما اگر او را بیشتر بشناسید چنین امری بسیار منطقی است. این بدویگرای بریتانیایی در سال ۱۹۲۷، یک سال پیش از انتشار رمان کلاسیک و پُرشور خود “معشوق لیدی چترلی”، به سراسر ایتالیا سفر کرد و در مردم باستان فرهنگی شهوانی، زندگیبخش و آزاد از نظر جنسی یافت – فرهنگی که در تضادی آشکار با کلاههای فینه سیاه موسولینی و تاریکی و انکار زندگی فاشیستی، آنچه که در آن زمان نماد ایتالیا شده بود قرار داشت.
حتی در مرگ اتروسکها، لارنس انگیزههای حیاتبخشی یافت. او در کتاب خود “مکانهای اتروسک” به توصیف “گورستان” عظیم در باندیتاچیا (۲)، درست بیرون شهر کوچک سروتری در شمال رم، میپردازد. لارنس با اشتیاق مینویسد: «اینجا، در بزرگترین گورستان جهان مدیترانه باستان، هنوز “فضایی از صمیمیت و شادی” پابرجاست. او میگوید: “بودن در آنجا برای روح مفید است”.
من تا این حد پیش نمیروم، اگرچه لارنس درست میگوید که اینجا مکانی باشکوه است. درختان کاج بزرگ و بلوطهای چندصدساله بر مقبرههای ۲۵۰۰ ساله در میان تپههای غلتان لاتزیو سایه افکندهاند، مدیترانه مانند مهای در دوردستها قرار دارد. اتروسکها مقبرههای خود را مانند خانههایی که در سنگهایی شکننده و متخلخل تراشیده شده بودند، میساختند و اندازه و محل مقبرهها منعکس کننده زندگی و سلسله مراتب روی زمین بود. اجساد ثروتمندان در کاخهای باشکوه و با تزئینات غنی، طبقه متوسط در نوعی مجتمع مسکونی تراسدار استاندارد و بعدها – با پایان یافتن فرهنگ اتروسک – در برنامههای میلیون دلاری مقبرهها، بیشتر شبیه گورستانهای مدرن، به خاک سپرده میشدند.
تومبا دی ریلیوی، اقامتگاه پس از مرگ خانواده ثروتمند ماتونا، در چاهی در عمق پنج متری سطح زمین واقع شده است. مردگان در طاقچههایی در امتداد کنارهها، روی تختهای باشکوه و تکیهگاههای تراشیده شده، در احاطه نقوش برجسته از چیزهایی که در زندگی در اطرافشان بودند، قرار داشتند: ابزار و ادوات، سلاحها و جواهرات. یک نقاشی دیواری، هیولای زشت شیلا (۳) و سگ جهنمی کربروس (۴) را به عنوان نشانهای از بدبختی آینده به تصویر میکشد. حتی امروز، هم آنِاس (۵) و هم دانته (۶) میتوانستند ورودی دنیای زیرین را در اینجا پیدا کنند.
آیا هنوز هم میتوانید با پایین رفتن به هادس، دنیای زیرین و جایگاه مردگان، خودتان را ببینید؟ مردم همیشه از دنیای زیرین برای محافظت از آنچه مهم است، تحویل آنچه ارزشمند است و ذخیره آنچه مضر است یاد و استفاده کردهاند. بنابراین، گورستان وسیع اتروسک به مکانی تبدیل میشود که به ما یادآوری میکند که زمان ما در زیر ستارگان نیز روزی به پایان خواهد رسید.
لوک کمپ، محقق بحران وجودی در دانشگاه کمبریج، در کتاب جدید خود با عنوان “نفرین جالوت”، استدلال میکند که تمدن بشری به احتمال زیاد خود را از بین خواهد برد. کمپ با استفاده از حجم عظیمی از دادهها، فروپاشی ۴۰۰ جامعه را در طول ۵۰۰۰ سال گذشته تجزیه و تحلیل کرده و به یک الگوی ثابت دست یافته است. علت اصلی فروپاشی جامعه همیشه یکسان است: نابرابری.
نحوه عملکرد آن به این صورت است: یک گروه کوچک از نخبگان شروع به ثروتمند شدن نامتناسب خود میکنند و به دنبال منابع، سلاحها و جایگاه اجتماعی به طور فزایندهای مخرب میروند. همانطور که نخبگان ثروت بیشتری از مردم و زمین استخراج میکنند، جوامع را آسیبپذیرتر میکنند و منجر به درگیریهای داخلی، فساد، سلامت ضعیفتر در بین مردم، تخریب محیط زیست و تصمیمگیری ضعیف توسط یک الیگارشی کوچک میشود. پوسته توخالی یک جامعه در نهایت توسط شوکهایی مانند بیماری، جنگ یا تغییرات اقلیمی خرد میشود.
لوک کمپ در مصاحبهای با روزنامه گاردین میگوید، بنابراین تاریخ بیشتر شبیه یک داستان طولانی درباره جرایم سازمانیافته است، جایی که رهبران دائماً یکسان از آب در میآیند. سه نفر از قدرتمندترین افراد زمان ما، تجسمهای متحرک این مثلث مخرب هستند: دونالد ترامپ یک خودشیفته کلاسیک، پوتین یک روانپریش خونسرد و شی جینپینگ یک فریبکار ماکیاولیستی ماهر. آنها به همراه الگوریتمهای شرکتهای بزرگ فناوری – که برای جذب بدترین جنبههای بشریت ایجاد شدهاند – جهان را به سمت یک بحران اقلیمی رو به وخامت، افزایش خطر جنگ هستهای و استفاده از کارآمدهای هوش مصنوعی به شکلی فزاینده خطرناک سوق میدهند.
یکی از بزرگترین تهدیدها از درون خود زمین فوران میکند. استخراج و احتراق زغال سنگ، نفت و گاز تاکنون از الگوی چگونگی حرکت یک جامعه به سمت فروپاشی پیروی کرده است. در تابستان ۲۰۲۵، ما در سوئد شاهد گرمای شدید، بارانهای سیلآسا، افزایش خطر آتشسوزی و کمبود آب بودهایم که پیامدهای عمدهای برای کل جامعه داشته است. اروپای جنوبی تحت تأثیر امواج گرمای کشنده، آتشسوزی جنگلها و کاهش ذخایر آب قرار گرفته است. سیلهای وحشتناک در تگزاس، بارانهای سیلآسای آخرالزمانی در هنگ کنگ از پیامدهای دیگر تغییرات آب و هوایی هستند.
واکنش جامعه؟ انکاری فزاینده و تهاجمی. در ایالات متحده، پایه علمی تمام قوانین اقلیمی در حال از بین رفتن است. امروزه بسیاری از مردم تصور پایان جهان را آسانتر از اجرای اقدامات سیاسی معقول مورد نیاز برای جلوگیری از آن میدانند.
زبان و تمدن اتروسک نیز به همراه حکومت آن از بین رفت. یا بهتر بگوییم، توسط امپراتوری روم بلعیده شدند – نمونه اولیه جامعهای که زمانی که دولت بر شهروندان خود، ثروتمندان بر فقرا، اربابان بر بردگان و مردان بر زنان قدرتی روزافزون میگیرند، فرو میریزد.
پانوشتهای برگرداننده نوشته:
۱) قومی باستانی دارای تمدنی است که از حدود سال ۷۰۰ پیش از میلاد تا میانههای سده اول پیش از میلاد در شبهجزیره ایتالیا دوام داشت و همزمان با شکوفایی امپراطوری روم ناپدید گردید.
۲) باندیتاچیا نام گورستانی باستانی در بیرون شهر ۴۰ هزار نفری سروتری در استان لازیو در ایتالیاست.
۳) موجودی افسانهای که در پرتگاه نزدیک ساحل به تصویر درآمده و هیولایی خطرناک برای دریانوردان به شمار میآمد.
۴) سگی خوفبرانگیز و وحشی که با سه سر خود و با دمی که گاه به شکل یک مار و گاه مانند یک اژدها به تصویر کشیده شده است در کنار در ورودی “هادس” (جایگاه مردگان) ایستاده و از ورود ارواح و اشباح افرادی که به شکل درست دفن نشده بودند جلوگیری به عمل میآورد.
۵) یکی از قهرمانان افسانهای اسطورههای یونانی که توسط هومر به تصویر کشیده شده است. هومر آنِاس را به عنوان فرزند آفرودیت و آنچیسِس، پادشاه داردانوس معرفی میکند.
۶) دانته آلیگیری نویسنده و شاعر اهل فلورانس که در حدود سال ۱۲۶۵ در این شهر به دنیا آمد. او در سیاست زادگاه خود عاملی مؤثر بود. دانته در دوران زندگی خود دست به انتشار کتابهای متعددی زد که معروفترین آنها “کمدی الهی”، “زندگانی نو”، “ضیافت”، “سلطنت”، و “آهنگها” است. در سال ۱۳۰۲ دانته محکوم بدان شد که اگر به دست مقامات امنیتی و قضایی فلورانس بیفتد زنده زنده در آتش سوزانده شود. از آن پس یک دوران ممتد آوارگی و دربهدری برای شاعر آغاز شد که تا پایان زندگی او ادامه داشت. از این تاریخ او دیگر همسر و دو دخترش را ندید چرا که به آنها اجازه ترک شهر را ندادند و دانته تنها توانست دو پسرش را در اواخر زندگی ببیند. دانته در سپتامبر ۱۳۲۱دچار تب ناگهانی شدید شد و این تب در شب ۱۴ سپتامبر او را به کام مرگ کشید. در این هنگام ۵۶ سال داشت. در ساعت آخر گفت: “کاش در خانه خود مرده بودم”. پس از مرگش فلورانسیها داد و فریاد به راه انداختند که جسد شاعر و نابغه بزرگ خود را پس بگیرند اما راوناییها زیر بار نرفتند و جسد بزرگترین میهمان شهر خود را در خاک خویش نگه داشتند. امروز آرامگاه دانته در شهر راوناست.
Comments
بیورن ویمن:حاکمان مدرن ما نشانگر بدترین جنبههای بشریت هستند / برگردان نادر ثانی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>