جنگ راه کار جدیدی برای گسترش پیمان نظامی ناتو،
محمد حسی یحیایی
جنگ راه کار جدیدی برای گسترش پیمان نظامی ناتو
ماه ها است جنگ بین دو کشور همسایه، با فرهنگ مشترک و نزدیکی های فراوان همچنان ادامه دارد و در افق و آینده نزدیک پایانی برای آن مشاهده نمی شود، از یک سو اوکراین با سلاح های مدرن پیمان نظامی ناتو و کشور های همسوی دیگر آن مجهز می شود و از « زلنسکی » قهرمان ساخته و تقدیر می کنند ، و حتی پا فراتر گذاشته فدراسیون روسیه را در گرداب جنگ گرفتار نشان می دهند و از سوی دیگر به تحریک روسیه با گسترش ناتو به مرز های آن با سلاح های پیشرفته تهاجمی ادامه می دهند. در این جنگ ویرانگر تاکنون هزاران نفر از هر دو سو کشته شدند و میلیون ها اوکراینی در درون و یا برون کشور آواره و سرگردان گشتند ، هرچند ثروتمندان اوکراین را باکی نیست زیرا بعد از فروپاشی شوروی به اندوخته میلیون ها شهروند شوروی با ساخت و پاخت و تشکیل مافیای سیاست و اقتصاد دست یافتند و به آن بی رحمانه دستبرد زدند، در همان نخستین روز های جنگ به کشور های دیگر رفتند و خانه های لوکس خریدند و از آنجا تهیدستان را به جنگ با روسیه فرا خواندند و ترغیب کردند تا جنگ طولانی تر شود، همزمان با تبلیغات وسیع تعدادی از جوانان ساده لوح اروپایی را با گرایش های راست افراطی و نازی پرستی و فاشیستی به جنک با روسیه تشویق کردند،.از سوی دیگر امپراتوری رسانه ای غرب و ایالات متحده آمریکا در بوق و کرنا دمیدند که شکست فدراسیون روسیه عنقریب است و جنگ با پیروزی اوکراین به پایان خواهد رسید، همسو با آن اندیشکده ها و انستیتوهای گوناگون در اروپا و آمریکا پروژه های نوینی مطرح کردند تا پایان فدراسیون روسیه را جشن بگیرند. در این راستا اندیشکده و انستیتوی رنگارنگ از جمله « هادسن » در دسامبر 2022 گزارشی منتشر کردند که برخی جای تامل دارد. زیرا اینگونه گزارش ها از سوی پنتاگون و یا سازمان سیا بصورت پنهانی و مخفی مورد بررسی قرار می گیرند در حالی که یاداشت هادسن بصورت آشکار منتشر شده و هدف از آن هم فروپاشی فدراسیون روسیه را از درون نشان می دهد و جنگ با روسیه آن را تسریع خواهد کرد..
این انستیتو ( هادسن ) از سوی « هرمان کوهن » در سال 1960 تشکیل شده تا دکترین جنگ اتمی آمریکا را بررسی کند، از طرفداران سرسخت نئو محافظه کاران و متمایل به جمهوری خواهان است.
انستیتوی هادسن در یاداشت سیاسی خود می نویسد: ما به این نتیجه رسیدیم که روسیه اصلاح ناپذیر است، باید ایالات متحده از اصلاح جامعه روسیه دست بردارد زیرا آن کشور بزرگ به یک کشور اروپایی با بازار آزاد ورقابتی و آموزه های دمکراتیک تبدیل نخواهد شد، باید روش دیگری انتخاب کرد و با آن راه و روش زمینه های ایجاد یک دنیای نوین را با هژمونی آمریکا پیاده کرد. روسیه در دوران یلتسین این مسیر دلخواه آمریکا را طی می کرد ولی آمریکا عجله داشت و « پوتین » آن را نپذیرفت و رد کرد، به نظر می رسد هنوز خاطرات دوران اتحاد شوروی از خاطره های مردم زدوده نشده است، بنابرین بهترین راه، متلاشی کردن فدراسیون روسیه و چند تیکه و پاره کردن آن است، جنگ اوکراین این فرصت را می دهد که مرز ها تغییر کند و انستیتوی هادسن استراتژی جنگ را هم تعیین می کند و ادامه می دهد: باید تحریک و تحرک را بالا برد تا روسیه مجبور به استفاده از سلاح های کشتار جمعی ( اتمی، شیمیایی و… ) شده، جنایت جنگی مرتکب شود و زمینه مداخله فراهم گردد، در این میان باید گرجستان و اوکراین به سرعت در ترکیب ناتو قرار گیرند.
دو تن از کارشناسان انستیتوی هادسن بنام های « لوک کافی و جان قصاب اوغلی » در یاداشتی می نویسند که باید راه های ورود ناتو به دریای سیاه را هموار کرد، در این راستا باید ترکیه تنگه های داردانل و بسفور را به روی کشتی های کشور های غیر ساحلی به دریای سیاه را باز کند ( بر اساس پیمان « مونترو » در شرایط غیر جنگی و نرمال کشتی های مهمان با توناژ مشخص برای مدت محدود حق وارد شدن به دریای سیاه را دارند و ترکیه با توجه به شرایط جنگی هر دو تنگه را به روی کشتی های بیگانه و یا غیر ساحلی بست ).این دو پژوهشگر خواهان لغو اختیارات ترکیه در رابطه با دو تنگه داردانل و بسفور هستند تا همه کشتی ها بویژه کشتی های هواپیما بر ایالات متحده بدون محدودیت وارد دریای سیاه شوند. در حالیکه لغو پیمان مونترو از سوی ترکیه اعلام جنگ با فدراسیون روسیه محسوب می شود، آنها می گویند که ترکیه توان نظامی بالایی در ساخت پهپاد وموشک های دریایی دارد و می تواند امنیت دریای سیاه را بعهده بگیرد.
ناتو تکرار می کند که گرجستان باید به عضویت ناتو پذیرفته شود و پایگاهی در دریای سیاه برپا دارد و اداره آن به ترکیه سپرده شود، پیمان نظامی ناتو به آن بسنده نمی کند و خواهان نظارت و کنترل پایگاه دریایی روسیه در دریای خزر است، همه اینگونه فعالیت های ناتو و در راس آن ایالات متحده برای تحریک روسیه بکار می رود و اگر از این زاویه به جنگ روسیه و اوکراین هم نگریسته شود، می توان گفت برنامه این جنگ خانمانسوز از مدت ها پیش برنامه ریزی شده و قدم به قدم پیش رفته است. روسیه در دوران اتحاد شوروی طعم تلخ جنگ را چشیده و 27 میلیون از شهروندان اتحاد شوروی در جنگ دوم به دست نازی ها تلف شده اند، از ان رو معنی و مفهموم جنگ را می داند.
فدراسیون روسیه از مدت ها پیش از آغاز جنگ مورد تحریم اقتصادی از سوی آمریکا و اروپا قرار گرفته بود تا با اقتصاد ضعیف وارد جنگ شود و با شکست در جنگ زمینه انهدام از درون فراهم شود، هرچند این برنامه به پیش نرفت، اکثر کشور های عضو ناتو سلاح های فراوانی به اوکراین فرستادند ولی اوکراین موفقیتی بدست نیآورد و جنگ همچنان ادامه دارد و هر روز بر خشونت و ویرانی آن افزوده می شود، حتا سخن از کاربرد سلاح های اتمی در میان است. « دمیتری مدودف » بعنوان رئیس نهاد امنیتی فدراسیون روسیه بار ها تکرار کرده است که در صورت ضرورت از کلاهک های اتمی استفاده خواهند کرد و این بخشی از دکترین دفاعی و امنیتی روسیه است. ایالات متحده هم با تمام قوا تلاش می کند این جنگ ادامه یابد و به فاصله های مختلف سلاح های گوناگونی در اختیار اوکراین قرار می دهد، آخرین نمونه آن ارسال بمب های خوشه ای است که کاربرد آن از سوی نهاد های بین المللی ممنوع اعلام شده است. آنچه مشاهده می شود اینکه ایالات متحده با ماجراجویی جهان را به سوی جنگ اتمی پیش می برد و آن را با گسترش ناتو به مرز های روسیه به نمایش می گذارد. در گرد هم آیی سران کشور های عضو ناتو در « ویلینیوس» این گسترش مورد تائید قرار گرفت، زمینه پیوستن فنلاند و سوئد فراهم شد و چراغ سبزی هم به اوکراین نشان داده شد، هرچند درخواست عضویت ان رد شد در این میان کشور های ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزلند بعنوان ناظر در این اجلاس شرکت کردند و دفتر ناتو در توکیو گشایش یافت.
هنوز چند روزی از نشست سران ناتو نگذشته بود که اوکراین حملات خود را افزایش داد و پل ارتباطی روسیه به کریمه ( کرچ ) را مورد حمله موشکی قرار داد و زلنسکی گفت: جنگ را در خاک روسیه ادامه خواهیم داد، در این میان روسیه با پایان قرارداد حمل غلات از طریق دریای سیاه از آن خارج شد و « ینس استولتنبرگ » دبیر کل پیمان نظامی ناتو گفت: روسیه دنیا را به قحطی محکوم می کند ولی همزمان می گوید: دریای سیاه یکی از مناطق مهم و استراتژیک ناتو است و ما منطقه را زیر رصد داریم و دو کشور رومانی و بلغارستان را به سلاح های مدرن مجهز خواهیم کرد، این گفتار واقعیت جنگ روسیه و اوکراین را روشن و برملا می کند.این در حالی است که فدراسیون روسیه 50 هزار تن غله رایگان در سه ماه آینده به کشور های آفریقایی خواهد داد و کود های شیمیایی را به قیمت ارزان در اختیار آنها قرار خواهد داد.
آنچه مسلم است اولیگارشی مالی روسیه که دسترنج و اندوخته میلیون ها شهروند اتحاد جماهیر شوروی را به یغما برده، خواهان پایان تنش در منطقه نیست و از قدرت گیری زحمتکشان فدراسیون روسیه نگران است و حتی وحشت دارد، از آن رو ملی گرایان افراطی روس را با شعار های بی پایه تشویق می کند که از یک سو جنگ فرسایشی شود و از سوی دیگرمانع از قدرت گیری زحمتکشان روسیه و گسترش همبستگی و صلح در منطقه شوند.
محمد حسی یحیایی
mhyahyai@yahoo.se
مطئمن نیستم که روسیه خواهان ادامه جنگ است. اما کارگران فدراسیون روسیه و همسایگانش عمدتا خنثی و سرکوب شده هستند، مثل کشورهای غربی.
اطلاعات مقاله در مورد سیاستهای دموکراسی های امپریالیستی غربی، آموزنده است.
حمله روسیه به اوکراین از زاویه اقتدارگرایی امپریالیستی-بردگی مزدی صورت گرفت. جنگ یکی از راه حلهای مرتجعین در مقابل رقیب ارتجاعی مثل خود است.
تنها نیروی ممانعت از جنگ اتحاد جهانی علیه ارتجاع است. مرتجعین همیشه راه جنگ می روند چون برای آنها کشتن کارگران اهمیتی ندارد. در اوکراین تبلیغ وطن پرستی همراه است با تبلیغ نفرت از غیر خودی. احتمالا روسها هم با مواجه شدن با فاشیسم میهن پرستی در اوکراین، خودشان فاشیست میشوند چون راه حل دیگری در ذهنشان منهدسی نشده.
بلوک شرق امپریالیستی در حال شکل گیری است. غربی ها مثل گذشته دیگر قدرت ندارند و سهم شرقی ها در محصول استثمار زنان و کارگران جهان بیشتر شده و در توده های غرب تمایل به جنگ فعلا وجود ندارد اما دارند هر روز روی این کار مهندسی فکری میکنند، از سینما گرفته تا مدارس ابتداعی تا عالی. روزی خواهد رسید که جنگهای غرب باید حتما توسط سربازان خودشان انجام شود وگرنه کارشان پیش نخواهد رفت. امپریالیتسهای شرقی، کمتر دنبال رفاه و دادن آزادی الکی هستند، برای همین آدم کشی در آنها بیشتر عادی و “طبیعی” است.
آنارشیست