Comments

مارکس و جامعه‌ی اشتراکی <br> جان بِلِمی فاستر / ترجمه‌: پویان کبیری — 2 دیدگاه

  1. (۲)
    مارکس و مارکسیستها نظریه منسجمی در ارتباط با تاریخ تکامل اجتماعی بشر ندارند و این موضوع هنوز موضوعی باز است نه بسته، در حالیکه ایدئولوگهای کله خراب مارکسیست سعی میکنند این مسئله را بسته توضیح دهند و ایدئولوژی سرمایه داری دولتی خود را کمونیستی قلمداد کنند تا از کارگران سیاه لشکر امیدوار و دنباله رو بسازند.
    .
    فاستر معتقد است که انقلاب کمونیستی نباید الزاما از اروپای صنعتی شروع شود، گسترش جوامع اشتراکی را در کشورهای غیر اروپایی میتوان این انقلاب دید. عجب! اگر بر اساس ماتریالیسم تاریخی اشتباه مارکس حرکت کنیم، باید پیدایش جوامع اشتراکی در دل سرمایه داری مولدتر باشند تا روابط سرمایه داری مانع این رشد باشد تا “ضرورت تاریخی” انقلاب کمونیستی بوجود بیاید؟!!!! اما جوامع اشتراکی- تعاونی کشورهایی مثل چین و ونزویلا و کوبا، چنین خاصیتی ندارند و کمونیسم چینی در حقیقت یک سرمایه داری دولتی عظیم است و باسلسه مراتب و رئیس گرایی آنها بسیار جور. بیشتر تعاونی های کشورهایی صنعتی در چهارچوب ماتریالیسم تاریخی می گنجند که آن هم برخلاف نیت فاستر در این مقاله، به اقتصاد امپریالیستی وابسته هستند.
    .
    پس، می بینیم که دیدگاه مارکسی منسجم نیست و کار به بن بست در نظریه می انجامد، مخصوصا وقتی که از اتاق فلسفه بافی بیرون بیاید. راه حل این قضیه این است که بجای تمرکز به مسئله مالکیت، به نقش اقتدارگرایی در شکلگیری رابطه سلطه و استثمار توجه کرد و روانشناسی ارتجاع را وارد انسانشناسی نمود و انقلاب را از این زاویه درک نمود. وجود طبقات حاکم بدون گرایش به اقتدار و صرفا بصورت تکامل کورکورانه اقتصادی مثل اعمال مورچه ها، یعنی بدون عامل خلاقیت ذهنی، غیر ممکن است. اقصاد خلاقیت ذهنی را توضیح نمیدهد چون بدون این خلاقیت ذهنی ، اصلا ممکن نیست. حال اگر ما نقش ذهنیت اقتدارگرایانه را در روابط اجتماعی تایید کنیم، جامعه و تاریخ را بهتر فهمیده و استثمارگرانه و جنایتکارانه شدن دولت و احزاب مارکسیستی را هم نوع غیر مارکسیستی شان بهتر می فهمیم و از صنعتی شدن انتظار معجزه کمونیسم نخواهیم داشت. اقتدارگرایی چندان پیچیده نیست، در کودکان و بزرگسالان وجود دارد. در یکی دو تا از انواع پرایمیتهای نزدیک به انسان هم وجود دارد.
    پایان

  2. (۱)
    این مقاله نشان میدهد که مارکسیستی کردن افکار مارکس در حقیقت ضد علمی کردن افکار مارکس است. چرا؟ چون می بینیم که مارکس نظراتش را در ارتباط با جوامع گذشته تغییر میداده و بعضی از مفاهیم مارکسیستی از مارکس نیست و مارکس تغییرات نظراتش را بر اساس داده ها انجام میداده نه فلسفه ورزی (فلسفه بافی). نه صرفا در شناخت انسان، بلکه در مارکس شناسی هم باید از روش علمی ، یعنی اتکا به داده ها، استفاده کرد.
    .
    در عین حال، توضیح جامعه از طریق روابط اقتصادی، مخصوصا مسئله مالکیت در این مقاله، اغراق نیست. متاسفانه ذهن مارکس اینطور فکر میکرد و به وجود اقتدارگرایی در ذهنیت انسانها کاری نداشت در حالیکه مردسالاری قدیم، خشونتهای موجود در جوامع، جنگ های باستان و قرون وسطا و جنگهای دورانهای بعدی تا زمان خودش و استعمارگری و امپراطوری های سابق و معاصر ، جلوی چشمش بود. مارکس چگونه اینها را توضیح میداد؟ مارکس چگونه استعمارگری را توضیح میداد؟ مارکس چگونه تحقیر فرهنگهای غیر خودی را توسط استعمارگران دوران باستان، فئودال و یا سرمایه داری توضیح میداد؟ چگونه این اعمال بدون درک و بیان گرایش به اقتدارگرایی در انسان ممکن هستند؟ مارکس نمیخواست و نتوانست اینها را توضیح بدهد و یا اصلا بفهمد. ذهن مارکس در اقتصادگرایی قفل شده بود. برای همین، کمونیسم او در حقیقت در حد کمونیسم دولتی در جا میزد. او فاز دوم کمونیسم را میدید اما راه حرکت به آنرا دولتی می شناخت ( مانیفست، نقد برنامه گوتا و غیره)، یعنی در حقیقت یک بن بست.
    .
    نویسنده می نویسد که مارکس تعاونی های کمون پاریس را کمونیستی میدید، اما کجای این تعاونی ها در بندها یا اقدامات کمونیستی او در مانیفست وجود داشت؟ عدم وجود یک سیستم (تئوری) که تکامل عمومی اجتماعی جامعه بشر را توضیح دهد، بطوریکه در آن نه صرفا تغییرات اقتصادی، بلکه گرایش به برده کردن، جنگ و اسارت و جنایت سیاسی را در بر بگیرد، نشان دهنده ناکافی بودن افکار مارکس و مارکسیسم است. اگر از فاستر بپرسیم که چرا از عبارت “دولت اشتراکی” استفاده کرده و منظورش از وجود مالکیت اشتراکی در شوروی و چین و غیره چیست، او در حقیقت به دولتی کردن اشاره میکند نه کنترل کارکنان بر فعالیتهای اقتصادی خود. در جایی، انگلس به سرمایه داری دولتی اشاره میکند، در مقدمه آنتی دورینگ؟!!!
    پایان (۱)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>