Comments

تهاجم جدید متفکران سرمایه‌داری کوششی برای خلع سلاح طبقه کارگر / هادی میتروی — 5 دیدگاه

  1. یک روز یک شیادی گفت که این بحثها، بحثهای دوران “جوانی” است. واقعیت این است که دوران جوانی زود سپری میشود، از خانه پدر و مادر بیرون می آئیم و وارد محل کار و محل دیگر زندگی می شویم و خود را کاملا برده می بینیم. این بحثها برای این است که ببینیم کارگران اتحاد جماهیر شوروی هم مثل ما برده بودند یا نه. اگر جواب مثبت باشد، پس خود آقای میتروی، “رفقایش” در مقاله و آن تشکلات مورد علاقه اش، در حقیقت میخواهند با درست کردن اتحاد جماهیر دیگری، ما را برده کنند، این اصل قضیه است. کمی بیشتر بدانیم:
    در فرهنگ جامعه سرمایه داری یک اصطلاح وجود دارد بنام کارآفرین (آنتروپرونیور).اینها کسانی هستند که به سرمایه دار جدید تبدیل میشوند. آدمهایی هستند که از لحاظ بوجود آوردن یک نهاد سرمایه داری (کاسبی) خلاق هستند. حال، در سیاست هم داریم، تشکل زنی و حزب سازی، کارآفرینی است، اما سیاسی. هدف این کار آفرینها تسخیر قدرت سیاسی است. وقتی قدرت سیاسی را با توجیهات تئوریک من درآوردی و بی پایه و با پنهان کردن حقایق و درست کردن سلسله مراتب و ریاست بدست گرفتند، با ارتش و پلیس شان تو سر ما کارگران میزنند و میگویند بورژوا هستی ، باید دیکتاتوری پرولتاریا تو‌سرت بزند که یا آدم شوی و یا تبلیغ” بورژوائی” آزادی کارگری نکنی! فرقی نمیکند، کار آفرین اقتصاد سرمایه داری باشی یا کار آفرین اقتصاد سرمایه داری دولتی یا تکنو برده داری، در دومی، سیاسی است، مستقیم می زنی به هدف،یعنی، یکدفعه، ثروت جامعه، مثل نفت در ایران، می آید تحت اختیار خودت و “رفقایت”. معمولا، این به رقابت درونی و جناح سازی و حتی قتل از خودی هم کشیده می شود.
    آنارشیست

  2. در کامنت آقای میتروی میخوانیم:
    “نخستین تجربه سرنگونی یک حاکمیت بورژوازی”
    حاکمیت بورژوازی در خیلی جاها سرنگون شد، از جمله در پاریس ۱۸۷۱. بقول انگلس خود شما، کمون پاریس دیکتاتوری پرولتاریا بود، پس اگر گفته انگلس را بپذیریم، اولین” دیکتاتوری پرولتاریا”، کمون پاریس بود، نه اتحاد جماهیر شوروی. این خیلی مهم است چون به ما میگوید وقتی میگوییم جامعه سوسیالیستی، منظور ما چیست، گند حزب و ارتش اسلحه بدست تک حزبی است و یا حاکمیت کارگران از طریق حاکمیت آنها در محل کار و زندگی.
    حال،
    بحث این است که حاکمیتی که جای آن سرنگونی آمد غیر بورژوائی بود یا نه. وقتی لنین خودتان میگوید که: در پائیز ۱۹۱۷ ، از طریق سیاستهای حاکمیت بلشویکی، فئودالیسم کاملا از بین رفت، پس انقلاب اکتبر در حقیقت، لااقل در این زمینه، بورژوایی بود. چه نظامی اقتصادی ی بعد از پاییز آن سال در کشاورزی برقرار شد؟ سوسیالیستی؟ البته که نه. چون بقول لنین خود شما، اقتصاد روسیه سرمایه داری دولتی شد و سوسیالیسم فقط در اراده وجود داشت. پس بر طبق ماتریالیسم تاریخی خود لنین شما، اقتصاد روسبه در پائیز ۱۹۱۷ تازه از فئودالیسم بیرون آمد و بعدا بعلت طرح نپ وارد فاز سرمایه داری دولتی شد که فقط در اراده (بخوان در اسم) نه در “مادیت” ( ماتریالیسم دیالکتیک) شما، سوسیالیستی بود. “مادیت” هم مهم است نه اراده؟!!!
    پس،
    عبارت: “تجربه سرنگونی یک حاکمیت بورژوازی”، فقط به معنی سرنگونی فئودالیسم و بورژوازی و تدارک سرمایه داری دولتی بود. یعنی این سرنگون معنی خاصی برای طبقه کارگر ندارد، جز اینکه یک سری ارباب رفته و یک سری دیگر آمده. بهتر نیست کارگران این را بدانند؟ بهتر نیست کارگران بدانند که حزب بلشویک و کادرهایش ارباب بودند؟ اگر بودند، کی کارگران شدند ارباب خود؟
    آقای میتروی باید بتواند نشان دهد که بعد از سرمایه داری دولتی، فرمی از دخالت مستقیم کارگران در اقتصاد روسیه بوجود آمد و اقتصاد روسیه طوری بود که برخورداری از برداشت از کل ارزش اقتصادی (محصول نیروی کار) تولید شده جامعه، در حال از بین رفتن بود نه در حال تقویت شدن. این فاکتها هم نباید از دولت و حزبی باشد که متهم شده به قتل و جنایت و دیکتاتوری و دروغگوئی و همدستی با هیتلر. بعبارت دیگر، از استالین برای ما نقل قول نیاورید.
    تا اینجا صرفا به تناقض گویی ها اشاره شد، در ادامه بحث میتوان بتدریج وارد فاکتها شد.
    آنارشیست

  3. درباره این کامنت:
    “سیاه سازی و سپید سازی از دولت ها یک روش علمی نیست. این سیاه سازی از دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی …”

    مطمئنن بدنام کردن یک نظر، حزب و دولت کار درست و علمی ی نیست. اما فاشیستی بودن حزب بلشویک و دولتش منطبق به فاکت است. می توان این بحث را وسعت داد و وارد تمام جزئیات شد. حال از اینها شروع کنیم، ولی خیلی بیشتر است:
    ۱- در بسیاری از مقالات، خود لنین نوشته که اقتصاد کشورش سرمایه داری دولتی است. کی این اقتصاد به سوسیالیستی تبدیل شد؟
    ۲ – آیا در سوسیالیسم، کارگران نقش مستقیم در اقتصاد دارند یا نه، اگر دارند کی در محل کار و زندگی و در طراحی اقتصاد و سیاست کلان نقش مستقیم و تصمیم گیرنده پیدا کردند؟
    ۳ – قرار بود اتحاد جماهیر شوروی کشور شوراهای کارگران و دهقانان باشد، چه شد که شد کشور تک حزبی حزب بلشویک؟
    ۴ – چرا تعداد بسیار زیادی از اعضای حزب بلشویک اعدام و تبعید و مثل ترتسکی در تبعید ترور شدند؟ چه کسی دستور ترور و اعدام آنها را صادر کرد؟
    ۵ – چرا یک شخص ، در حکومت “شوراهای کارگران و‌دهقانان لنین”، دهه ها میتواند حکومت کند؟
    ۶ – چرا وقتی استالین بدرک واصل شد، و مثلا “روزیزیونیستها” حاکم شدند، کارگران انقلاب شوراهای هوادار “رفیق کبیر” استالین جلوی اینکار را نگرفتند؟
    ۷ – چرا وقتی گورباچف شروع کرد به معامله با امپریالیستهای غربی و باز کردن بازار داخلی و خارجی و بعد فروش روسیه به غرب، بجای کارگران و “رفقای” هوادار استالین پوتین مامور امنیتی دولت شوروی خدمتگذار کلیسای ارتودوکس آمد تا کشورش را نجات دهد؟
    ۸ – در زمان استالین چه روزنامه های کمونیستی غیر حزبی وجود داشت؟

    ببینید، هیچ سئوالی در مورد قتل آنارشیستها وجود ندارد، اینها سئوالات یک شخص عاقل دور از تعصب تازه وارد علاقمند به مارکسیسم لنین و استالین است.
    شما این سئوالات را یکی بعد از دیگری بدون شامورتی بازی جواب بدهید، بعد عمیقتر می رویم سر اقتصاد و سیاست در روسیه. البته، مهمترین سئوال، نقش کارگران در حاکمیت بر خود و جامعه است، ولی همه باید جواب داده شود.

    آنارشیست

  4. سیاه سازی و سپید سازی از دولت ها یک روش علمی نیست.
    این سیاه سازی از دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در تمامی هفتاد سال عمر آن همان‌قدر نادرست است که سپید سازی از این دولت در طول این هفتاد سال نخستین تجربه سرنگونی یک حاکمیت بورژوازی!
    این نمونه مشخص و برخورد «کیلویی» به پدیده حاکمیت هفتاد ساله اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نشان می دهد اینکه
    «چپ و راست افراطی در مورد هر پدیده موضعی مشترک اتخاذ می کنند»
    یک قانون‌مندی جهان شمول و همواره صادق است!

  5. دفاع از دولت فاشیستی استالینی بقیه خزعبلات مقاله را توضیح میدهد. ممکن است دولت استالین را دولت تکنوبرده داری دانست؟ نقد این مقاله وقت تلف کردن است.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>