Comments

تشدید جنگ، خواست جانیان بشریت و ساده اندیشان <br> شباهنگ راد — 2 دیدگاه

  1. قسمت دوم:
    – فعالین انقلابی در محل کار و زندگی نباید به امید انقلاب در کشور خود کار کنند چون حتی بعد از تحول در ذهنیت توده ها و سرنگونی دولت، دستاوردهای آنها توسط ارتجاع جهانی نابود خواهد شد. برای همین تمام روندهای تحول انقلابی-تشکیلاتی باید در ارتباط و مهمتر از همه، هماهنگی، با فعالیتهای انقلابی در منطقه و جهان باشد. این روند طولانی است و حتی ممکن است نسلی باشد. از نسلی بودن تعجب نکنید، بیشتر اصولی که الان ما با آنها فکر میکنیم، از قرن نوزدهم است.
    – گول جامعه باز، دموکراسی و غیره را نخورید و اگر مثلا دیکتاتور نبودند و دموکراسی راه انداختند، سیاستهای آنها را در محل کار و زندگی افشا کنید و تمام انتخابات را تحریم کنید.
    – کسانیکه به مسائل نظری علاقه مند هستند میتوانند تشکلات نظری شورائی-کلکتیو درست کنند و بدون ادعای رهبری و دولت سازی و ورود به سیاست، به وجه نظری ذهنیت انقلابی در محل کار و زندگی کمک کنند.
    ببخشید وقت اصلاح دیکته ای و دستور زبانی موجود نیست.
    پایان
    آنارشیست

  2. درست، چند نکته اضافی،
    قسمت اول:
    – امکان سرنگونی رژیم، حال چطور، بسیار زیاد است. حملات امپریالیستهای غربی از همان روز اول جهتگیری تنبیهی نداشت بلکه جهتگیری سرنگونی طلبانه داشت. اینکه رژیم کی سرنگون خواهد شد، فردا یا ماه دیگر یا سال دیگر، معلوم نیست، اما اگر امپریالیتسهای شرقی بدادش نرسند، کارش تمام است. امکان اینکه رژیم را در حال دست و پا کنده نگه دارند هم هست اما بعللی که توضیحش باشد بعد، امکانش کم است.
    – بعد از سرنگونی، مطمئنن دولتی جدیدی بوجود خواهد آمد. در مورد شکل این دولت جدیدی چیزی نمیتوان گفت، اما در مورد محتنوای آن میتوان گفت که مطمئنن ارتجاعی است. چرا؟ چون همین الان، ذهنیت انقلابی در زنان و کارگران ایران وجود ندارد و بوجود آوردن آن یکشبه نیست. بعد از سرنگونی ممکن است ذهنیت کمونیستی رشد کند اما این ذهنیت فرهنگی نیست و فقط سیاسی است و امکان نابودی اش بسیار زیاد است.
    – اصل ضرورت مبارزه طبقاتی برای از بین بردن اقتدارگرائی و استثمار در جامعه جای خودش باقی خواهد ماند. ماهیت ارتجاعی اپوزیسیون فعلی خودش را بعد از کسب قدرت سیاسی نشان خواهد داد. نشانه های اولیه اش هم دعوت به کار سخت کردن، تحویل اسلحخ، تبلیغات علیه کمونیستها و در انتها سرکوب آنهاست.
    – نوع این مبارزه، با در نظر گرفتن شکست تاریخی مارکسیسم حزبی و چپ مارکسیستی 46 سال گذشته، نمیتواند سازمانی، حزبی، تههیجی، قهرمان پرورانه، سرنگونی طلبی توخالی، پارلمانتاریستی، مثل الان، باشد. این مبارزه باید در محل کار و زندگی و بر اساس روابط شورائی و کلکتیو باشد. این تشکلات محل کار و زندگی، اساس ساختار جامعه آتی هستند و نباید در این تصور، دولتی جدا از این روابط وجود داشته باشد. کارکردهای فعلی دولت ها را باید بصورت نهادهائی در نظر گرفت که خودشان محل کار هستند و شورائی و کلکتیو اداره می شوند و بر جامعه سلطه ندارند.
    پایان قسمت اول
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>