تخریب منشور مطالباتی از طرف نیروهای ضد کارگری
بهروزسگوند
هنوز جوهر منشور خشک نشده بود که کلاب هاوس ها و تلگرام های جریانات ضد کارگری به حرکت در آمد. در ابتدا اظهار شد که این اطلاعیه چرا امضای خاصی دارد ، چرا اطلاعیه امضای دیگری را ندارد؟ جریانی که اصلا اطلاعیه را امضا نکرده بود اطلاعیه داد که امضای اش حقیقت ندارد! لوگوی دروغین درست کردند که اين حرکت متعلق به نیروهای چپ هست و داس و چکش را علم کردند و حتی امروز اطلاعیه ویژه و یک صفحه ای منتسب به روزنامه اطلاعات را پخش می کنند. دنیای مجازی پر شد از تحرکات گرایش وکالتی که این حرکت را در مقابل حرکت خودشان می دانند
به بندهای اطلاعیه بند می کنند که چرا این موضوع هست و چرا موارد دیگر نیست؟
افراد خاصی که گذشته اشان از سال ۷۶ تا سال ۸۸ مشخص است و همیشه پای ثابت و رکاب دار هر نوع حمایت انتخاباتی و حامی موجودیت نظام با هر مشکلی بودند و در میان دو صندلی می نشینند در یک عمل خلاقانه با تایید این نوشته و فراری دادن عده ای شروع کرده اند که این منشور را تخریب کنند.
از این نوع منشورها در شرایط بحرانی بسیار دیده شده است ولی کمتر نوشته ای و عملکردی را می توان یافت که کارشان مانند ستارخان و باقر خان يا مانند نامه حاج سیدجوادی در قبل از انقلاب یا اطلاعیه اول ماه مه ۱۳۸۸ تشکلات کارگری که مهر خودش را بر تاریخ جامعه ما زده باشد.
منشور مطالبات حداقل از نمونه کارهایي است که با یک آرزوی بلند بیرون آمده است و یک همت عالی می خواهد که این نوشته را زمینی کند. این منشور از عملکردی می آید که سال ها است بها داده است، از زنان ، دانشجویان ، بازنشستگان، مال باختگان ، عمر باختگان ، روشنفکران ، دستمزدبگیران تا مردمی که با وجدان خودشان در بایکوت کردن اهریمن امروز در حال ورق و رقم زدن تاریخ این جامعه هستند در این منشور نقش دارند.
نگذاریم حاشیه سازان و کسانی که تمام عمرشان در تئوری توطئه غوطه ور بوده اند با همکاری نهادهای سرکوب این منشور عملی را به بیراه بکشانند. اما می دانیم تمامی اطاق فکر کسانی که در راهروهای نشست های امنیتی شرکت می کنند از کدام بخش جامعه هستند و خودشان هنوز هم با همین نیروهای سرکوب یکی هستند.
پس نیروی واقعی جامعه که دستمزدبگیران و زحمتکشان هستند که طبق آمار بانک جهانی هشتاد درصد مردم زیر خط فقر هستند را باید دریافت و پذیرفت، کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
تفاوت این منشور با آن من شورها در این است که منشور زحمتکشان از درون جامعه می آید و بر دل جامعه می نشیند و آن من شورها فقط بدرد مسافرت و دید و بازدیدها مي خورد،.
حمایت از این منشور نشان دهنده این است که در کجای تاریخ و در کنار کدام بخش از جامعه قرار بگیریم.
بهروزسگوند
به دزد نام ضد-اقتدار،
کامنتهای دزدی مثل تو پاسخ ندارد و از جمله اول چرندیات است.
از اسم “ضد-اقتدار” که متعلق به کسی دیگر است استفاده نکن تا بشود به تو کمک کرد تا جامعه را بفهمی.
ضد-اقتدار
چهار شاخص انقلاب در ایران که اگر در شورش، اعتراضات و اهداف وجود نداشته باشد، انقلابی در کار نیست:
مبارزه با مردسالاری
مبارزه با سرمایه داری (بردگی مزدی)
مبارزه با امپریالیسم (چه دموکراتیک باشد چه دیکتاتوری)
مبارزه با استبداد سلسله مراتبی
در ارتباط با مقاله آقای آرام بختیاری تحت عنوان:
“ارسطوگرایی میان تفسیر ماتریالیستی و ایده آلیستی.”
متاسفانه نویسنده ترجیح میدهد که بگوید ولی نشنود، برای همین مقاله اش را نباید خواند و من نمی خوانم.
بنظر می آید که نویسنده به انقلاب دموکراتیک بورژوائی اعتقاد دارد. اگر اینطور است، ۱ – منشور یا بورژوائی است و یا سوسیالیستی. اگر بورژوایی است، کمونیستهایی که به منشور انتقاد میکنند ضد کارگر نیستند. اگر سوسیالیستی است، نویسنده باید خودش به منشور انتقاد داشته باشد چون اثری از سوسیالیسم در آن دیده نمی شود. اگر اثری هست، لطفا نشان بدهید.
معنی لیبرال دمکرات شبیه هم است و لازم نیست اینها را مانند استالینیت ها و توده ای های زمان مصدق پشت سر هم ردیف کردن در اینجا. در جامعه ای که آخوند را انتخاب میکند و خمینی را در ماه می بیند و منتظر امام زمان در چاه چمچران است حتی یک برنامه لیبرال دمکرات هم صد شرف داردبه حکومت داعش و القاعده و حزب الله و انجمن حجتیه و سلطنت و ساواک و فرهنگ شهادت و قتل و تجاوز و صیفه و لواط و افیون و کذا و کذا …
ضد-اقتدار
من منشور را خوانده ام و بنظرم خواست بورژوا لیبرالهای دموکرات برای کارگران ایران است. این من را کجای تاریخ قرار میدهد؟ اگر خواستید بحث میکنیم.