در قلب سازوکار برتریطلبی هندو
Guillaume Delacroix برگردان شروين احمدی

«شانکار ناگار»، یک محله مسکونی در ناگپور، شهری با کمی بیش از سه میلیون نفر در ایالت ماهاراشترا، در مرکز هند است. هر روز حدود ساعت ۶ صبح، قبل از اینکه اولین پرتوهای خورشید دمای هوا را بالا ببرد، حدود بیست نفر در چمن پارک شیواجی جمع میشوند. همه نسلها در این مراسم حضور دارند: نوجوانان، پدران و پدربزرگها. اما زنی در میان آنها دیده نمیشود. ترافیک هنوز سنگین نیست و گروه کوچکی که برای برافراشتن پرچم نارنجی رنگ گرد آمدهاند، میتوانند آواز پرندگان را در میان شاخ و برگ درختان بشنوند. این پرچم نماد ملیگرایان هندو است و این افراد عضو سازمان داوطلبان ملی ( Rashtriya Swayamsevak Sangh – RSS) هستند، گروه شبهنظامی ملیگرای هندوئي که از سپتامبر ۱۹۲۵ در سراسر شبه قاره هند فعالیت میکند. این سازمان که یک قرن از وجود آن میگذرد، تمام فعالیتش در این دوران به یک هدف واحد اختصاص یافته است: ترویج برتری هندوئیسم در کشوری که ۸۰٪ جمعیت از این آئین پیروی میکنند.
فرمانده گروه دستور «خبر دار» (Sangh daksh !) میدهد. شرکتکنندگان که در یک ردیف در پای پرچم به صف ایستادهاند، دست راست را روی قلب خود قرار میدهند و در حالی که کف دستشان رو به زمین است سر خود را تا زمانی که فرمان «آزاد» (Aaram !) داده شود، خم میکنند. سپس مراسمی آغاز میشود که یک ساعت طول میکشد: چند دقیقه گرم کردن، دویدن، حرکات کششی، تنفس، هنرهای رزمی، چند حالت یوگا، ده دقیقه آموزش عقیدتی… و در نهایت، دعا و پایین آوردن پرچم. با پایان مراسم همه به دنبال کارهای روزانه خود میروند.
RSS «بهداشت، ورزش و آموزش» را ترویج میکند
گروه گردآمده در «شانکار ناگار» شاخهای محلی از RSS است، که آنرا « shakha » مینامند. این شاخههای محلی در هر محله ناگپور، مانند همه منطقه روستایی و شهری کشور وجود دارند.تعداد آنها قابل شمارش نیست چون این سازمان مخفی، هیچ اساسنامهای را ثبت نکرده است و اعضای آن حق عضویت پرداخت نمیکنند و کارت عضویت رسمی ندارند. تخمین زده میشود که آنها بین ۸ تا ۱۰ میلیون عضو داشته باشد که اگر این رقم را بپذیریم ، آن را به بزرگترین سازمان غیردولتی (NGO) کره زمین تبدیل میکند. امری که چندان غیرمنتظره در کشوری نیست که در سال ۲۰۲۳ با بیش از ۱.۴ میلیارد نفر، پرجمعیتترین کشور جهان شد و زیارتگاههای هندو در آن، گاه شاهد تجمع صدها میلیون نفر است.
« shakha»ها در سراسر کشور پراکنده هستند و هرکدام نیز شاخههای محلی متعدد خود را دارند. مانند درخت انجیر هندی که شاخص شبه قاره هند است و ریشههای هوایی خود را در همه جهات پخش میکند و وقتی آنها به زمین میرسند، درختان جدیدی را به وجود میآورند. این نزدیکی محلی به آنها اجازه میدهد تا گروههای پنج یا شش نفره از داوطلبان را با هدف جذب نیروهای جدید، خانه به خانه بفرستند. و همچنین به آنها این امکان را میدهد که در هنگام وقوع فاجعه به کمک مردم بشتابند. بالویر آرورا، دانشمند علوم سیاسی و معاون سابق دانشگاه جواهر لعل نهرو (JNU) در دهلی نو، تأکید میکند: «اعضای RSS برای کمک به همسایگان خود آموزش دیدهاند. آنها معتقدند که وظیفه دارند که به جامعه خدمت کنند و در صورت وقوع حوادثی مانند تصادف قطار، زلزله یا سیل، اولین کسانی هستند که برای کمک به محل میرسند. بدین ترتیب، آنها جبران کننده کاستیهای دولت هستند که به ندرت به وظایف خود عمل میکند».
در طول دههها، این سازمان در مواجهه با رژیمها و دولتهای متوالی در هند، انعطافپذیری فوقالعادهای را از خود نشان داده است، از جمله با راج بریتانیا( حکومت تاج و تخت بریتانیا در هند) که با آن همکاری میکرد. آرورا میگوید: « انگار آنها رفتارشان را براساس کتاب پرفروشی که در دهه ۱۹۳۰ توسط دیل کارنگی آمریکایی، نوشته شده تنظیم کرده اند. نام این کتاب ”چگونه دوستان را جذب کنیم و بر مردم تأثیر بگذاریم“ است و ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان فروخته شده». در هر صورت، « shakha»ها ابزاری قدرتمند برای تبلیغ در میان مردم هستند، که گاه آنها را با سلولهای حزب کمونیست چین یا سلولهای حزب کنگره سلسله نهرو-گاندی در سالهای گسترشاش مقایسه کردهاند. با این تفاوت که این تشکلها به دنبال سیاسی کردن مردم بودند تا سپس آنها را به دنبال خود بکشند. آرورا یادآوری میکندکه در مورد ملیگرایان هندو، مسئله برعکس است: « RSS در ابتدا یک جنبش اجتماعی-فرهنگی بود. این جنبش تنها در سال ۱۹۵۱ با ایجاد ”بهاراتیا جانا سنگ“ (جنبش مردم هند)(BJS)، یک شاخه سیاسی به وجود آورد.این شاخه در سال ۱۹۸۰ جای خود را به حزب بهاراتیا جاناتا(حزب مردم هند) (BJP) داد که نارندرا مودی را در سال ۲۰۱۴ به قدرت رساند».
برای نفوذ عمیق در همه ابعاد مذهبی، آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، فعالیتهای بشردوستانه و سیاسی جامعه هند، در طول زمان کهکشان ملیگرایی با حدود چهل ساختار که تشکیلدهنده Sangh Parivar (خانواده پاریوار) هستند، سازمانهایی را حول RSS بوجود آورده است: انجمنهای خیریه و امداد مردمی، اتحادیههای دانشجویی، کشاورزی و کارگری، اجتماعات مذهبی، باشگاههای ترویج فرهنگ و ادبیات، انتشارات، مطبوعات و موارد دیگر. در عملکرد « shakha»ها، این واقعیت به خوبی قابل لمس است. آقای رامش مانتری توضیح میدهد: « RSS مانند یک جریان اجتماعی-فرهنگی عمل میکند. این حزب در زمینههای آموزش، بهداشت، صنعت، امور مالی، ورزش و موارد دیگر نفوذ دارد. یک کارگر جوان میتواند خود را کنار مدیر یک شرکت، نشسته بر روی یک نیمکت بیابد. همه ما برابریم. و همه ما اینجا هستیم تا رفتار را آنطور که در باگاواد-گیتا متصور شده ، بیاموزیم». این جمله کارآفرینی ۶۷ ساله است که عدس و میوههای خشک میفروشد، او به «سرود خوبان»در قلب مهابارته اشاره میکند که شعر حماسی بنیانگذار هندوئیسم، است و گمان میرود بین قرنهای ۵ و ۲ قبل از میلاد نوشته شده باشد. بر روی پیشانی او تیلاک دیده می شود که یک خط قرمز عمودی ، نشانی از فداکاری مذهبی برای برخی از هندوها است. در RSS، او صرفاً یک swayamsevak (داوطلب) است. والدین او عضو این سازمان بودند و دو فرزندش اکنون عضو آن هستند. «اگر در RSS نبودم، مطمئناً مرد متفاوتی میبودم.»
بین اواخر ژوئن و اوایل ژوئیه، از اعضای RSS خواسته شد تا با اهدای مبلغ کمی به « shakha»ی خود، از پیشوایان دینی هندوئیسم قدردانی کنند. آقای مانتری توضیح میدهد: «ما پول نقد را در یک پاکت قرار میدهیم و آن را در پای پرچم زعفرانیرنگ قرار میدهیم. هر کس بر اساس توان مالی خود، از ۱۰۰ روپیه [حدود ۱ یورو] تا ۱۰۰ هزار روپیه [کمی بیش از ۱۰۰۰ یورو] کمک میکند». کمکهای مالی که تنها منبع رسمی درآمد این سازمان است، برای تأمین هزینه فعالیتهای واعظان (pracharaks) و شش هزار عضو دائمیای استفاده میشود که پس از سوگند تجرد، تمام وقت برای سازمان کار میکنند. آقای نارندرا مودی، رئیس فعلی دولت هند، که از اعضای RSS است و در سن هشت سالگی به آن پیوسته ، خود از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۷، پس از سیزده سال خدمت به عنوان داوطلب (داوطلب) معمولی، از جمله اعضای دائمی شد.
واعظان (pracharaks) باید بدون خودنمایی سبک زندگی سختگیرانهای را دنبال کنند. آنها اغلب وعدههای غذایی خود را با خانوادههای میزبانشان میخورند و بیشتر وقت خود را صرف سفر به سراسر کشور میکنند تا بر اداره درست سازمان نظارت کنند. کمکهای مالی به تأمین هزینههای سفر آنها کمک میکند. در خیابانهای ناگپور، شهری که RSS در آن تأسیس شده و رهبرانش در آن مستقر هستند، چنین توصیفی از آنها لبخند بر لبان مینشاند: در اینجا، رفت و آمد جتها و هلیکوپترهای خصوصی در باند فرودگاه مرتباً شایعاتی مبنی بر رسیدن چمدانهایی پر از پول از سوی ثروتمندان کشور را دامن میزند، پولهائي که سخاوتمندانه درآمد جنبش را تکمیل میکنند.
این شهر که در هند به خاطر تولید پرتقالش مشهور است، مزیت قرارگرفتن در مرکز جغرافیایی کشور را داراست و تقریباً در فاصله مساوی با چهار کلانشهر بزرگ دهلی نو، بمبئی، چنای و کلکته قرار دارد. اینجا جایی است که بانک مرکزی ذخایر طلای خود را ذخیره میکند و مسیرهای اصلی جادهای و ریلی شبه قاره به هم میرسند. اما ناگپور در عین حال زادگاه بنیانگذار RSS، پزشک برهمن، کشاو بالیرام هجوار (۱۸۸۹-۱۹۴۰) است که در آن یک اردوگاه آموزش جوانان با تقلید از الگوی موسولینی ساخت. RSS که در ابتدا یک گروه شبهنظامی با هویت هندو بود، به پسران جوان نحوه کاربرد لاتی، چوب بامبوئي که اکنون توسط پلیس هند استفاده میشود، را آموزش میدهد. آنها یونیفرم میپوشند: پیراهن سفید و کلاه سربازی مشکی، شلوارکهای گشاد خاکی سنتی که در سال ۲۰۱۶ با شلوارهای قهوهای تیره جایگزین شدند.
RSS بزرگترین شبکه مؤسسات آموزشی در شبه قاره را اداره میکند. در کشوری که نیمی از جمعیت آن زیر ۲۵ سال سن دارند، آموزش و پرورش سنگ بنای تلقین ملیگرایی است. به گفته کی. ای. بادارینات، مشاور وزارت اطلاعات هند، که مسئول نظارت بر خبرنگاران خارجی بازدیدکننده از هند است، شاخه آموزشی RSS، Vidya Bharati («دانش هند»)، حدود ۳۰ هزار موسسه را مدیریت میکند. طبق گزارشها، تعداد آنها در ده سال گذشته بیش از دو برابر شده و امکان جذب تقریباً ۷ میلیون دانشآموز مدارس دولتی را فراهم کرده است. آرورا توضیح میدهد: «حزب RSS از طریق مدارس خود در آموزش ابتدایی و متوسطه، و همچنین در سیستم آموزش ملی، حضوری بسیار قدرتمند دارد. اعضای آن به طور فزایندهای سمت معلمی و مدیریت را در آموزش ملی اشغال میکنند و بر محتوی برنامههای آموزشی تأثیر میگذارند».
از «مشکل یهودیان» تا «مشکل مسلمانان»
نتیجه آنکه اکنون جوانان هندی فکر میکنند که از نسل آریاییها هستند، دیگر چیزی در مورد دوره مغول در هند نمیدانند و به آنها گفته میشود که کشورشان پنج هزار سال پیش هوانوردی، جراحی پلاستیک و اینترنت را اختراع کرده است. آنها از وجود اولین رهبر هند مستقل، جواهر لعل نهرو بیخبرند، کسی که به دلیل سوسیالیست و «سکولار» بودن مورد نفرین قرار گرفته و نامش به طور سیستماتیک از کلاسهای درس تاریخ پاک میشود. همین پدیده در آموزش عالی نیز در حال رخ دادن است: اکنون یکی از اعضای RSS عهده دار ریاست نهاد نظارتی دانشگاههای ایالتی، کمیسیون کمکهای مالی دانشگاه (UGC) است. آرورا نتیجه میگیرد: «از زمان به قدرت رسیدن حزب بهاراتیا جاناتا، دانشگاه جواهر لعل نهرو، که یک دژ تاریخی تفکر لیبرال بود، به طور کامل تصرف شده است».
نفوذ در تشکیلات دولتی در ژوئیه ۲۰۲۴ بُعد جدیدی به خود گرفت. حزب بهاراتیا جاناتا که نامزدش به سختی برای سومین دوره پنج ساله ریاست جمهوری هند انتخاب شد و اکثریت مطلق خود را در مجلس نمایندگان (Lok Sabha)، از دست داد، درها را به طور کامل به روی اعضای RSS برای اشغال مقامهای دولتی گشود. با این حال، شخصیسازی قدرت و خودشیفتگی که از ویژگیهای آقای مودی است، به مذاق این سازمان و سنتهای آن خوش نمیآید. در بحبوحه مبارزات انتخاباتی، آقای موهان باگوات، مدیر ارشد RSS از سال ۲۰۰۹، حتی آشکارا از «تفرعن» حزب بهاراتیا جاناتا انتقاد کرد (۱). RSS از بسیج فعالان خود به اندازه انتخابات قبلی خودداری کرد.
آقای مودی که به دلیل نتایج سست خود در انتخابات ضعیف شده بود، در واکنش به این موضعگیری تردید به خود راه نداد و چند هفته پس از به قدرت رسیدن مجددش، فرمانی مبنی بر لغو ممنوعیت شرکت کارمندان دولت در فعالیتهای RSS صادر کرد. از دوران استعمار، همه کسانی که نامزداستخدام در دولت، به ویژه به عنوان افسر پلیس یا قاضی هستند، تحت وارسی و تحقیق قبلی قرار میگرفتند. اعضای RSS به دلیل سه ممنوعیتی که در طول تاریخ شامل این سازمان شده بود، به طور خودکار کنار گذاشته میشدند:
– ترور مهاتما گاندی در سال ۱۹۴۸، توسط یکی از هواداران این سازمان
– وضعیت اضطراری اعلام شده توسط نخست وزیر ایندیرا گاندی در سال ۱۹۷۵
– پس از تخریب مسجدی توسط هندوهای خشمگین در آیودیا در سال ۱۹۹۲.
رهبران RSS از دیرباز تا کنون، همگی از وینایاک دامودار سوارکار (۱۸۸۳-۱۹۶۶)، ایدئولوگ راست افراطی، دنبالهروی میکنند که به خاطر نظریهپردازی برتریطلبانه هندو شناخته میشود. او در جزوهای که در سال ۱۹۲۳ با عنوان «اصول هندوتوا»( Essentials of Hindutva) منتشر کرد، نظریه «هندوگرایی»ای را رواج داد که بر اساس آن ملت هند با هندوئیسم یکپارچه خواهد بود، هندوئی که نه فقط یک دین معمولی، بلکه نقش یک «هنر زندگی» تمدنی را دارست. اسواران سریداران، پژوهشگر و مدیر دانشگاهی موسسه مطالعات پیشرفته هند (UPIASI) در دانشگاه پنسیلوانیا در دهلی نو، تأکید میکند: «این دیدگاه با قانون اساسی هند و حکومت فدرال ناشی از آن، که بر منطق سرزمینی مبتنی بر معیارهای زبانی و لاجرم قومی تکیه دارد، کاملاً در تضاد است». سوارکار ریاست گردهمآئی بزرگ هندو(Hindu Mahasabha) را در سال ۱۹۱۵ به عهده داشت که به تأسیس یک حزب ملیگرا منجر شد. این حزب برای مقابله با دو جریان غالب آن زمان وارد میدان شد، یعنی حزب مسلم لیگ و حزب کنگره، که با هم هند را به استقلال رساندند.
آقای مودی در ۱۲ فوریه ۲۰۲۵، برای بازدید از محل ساخت راکتور تجربی همجوشی هستهای ITER در سنت پل دورانس، که هند در حال بررسی خرید آن است، به مارسی سفر کرد و علناً از «شجاعت» شخصیتی که الهامبخش RSS بود، تمجید کرد و به این اسطوره اشاره نمود که سوارکار در سال ۱۹۰۹، پس از دستگیری در لندن، از کشتیای که او را به هند بازمیگرداند، فرار کرده و با شنا خود را به بندر مارسی رسانده است (۲). روایتی که آقای آرون شوری، وزیر اولین دولت حزب بهاراتیا جاناتا هند در آغاز دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰، در کتابی که اسطورههای جعلی درباره بنیانگذار ماهاسابها هندو را افشا میکند، آن را «کاملا ساختگی» توصیف کرده است (۳).
در اوایل نوامبر ۲۰۲۲، دولت آقای مودی از تدارک برای اجلاس گروه ۲۰ که قرار بود سال بعد به ریاست هند برگزار شود، سوءاستفاده کرد تا دیپلماتهای خارجی را به جزایر آندامان هند ببرد تا از زندان استعماری سابق که سوارکار از سال ۱۹۱۱ تا ۱۹۲۱ در آن زندانی بود، بازدید کنند. هیچ دیپلماتی صلاح ندید موضع سوارکار را در مورد «مشکل مسلمانان» یادآوری کند که به ادعای او هندوها باید با الهام گرفتن از رویههای نازیها در مورد «مشکل یهودیان» آن را «حل» کنند.
سیاسیسازی خطرناک طبقات پایین
مادهاو ساداشیورائوگولواکار (۱۹۰۶-۱۹۷۳)، از مروجین ظهور ملت هندو (Hindu Rashtra)، پروژهای را تئوریزه کرد که هدف آن تبدیل یک دولت سکولار به یک دولت قومی-ملیگرا بود. این مرد مو بلند با ریش پرپشت و جانشین هجوار در ریاست RSS، بیش از سی سال این سمت را بر عهده داشت. او که یک نیمهخدا محسوب میشد، با ستایش از آدولف هیتلر خود را متمایز کرد. او همچنین با نوشتن دو کتاب فرقهای که هر عضو سازمان باید آنرا میخواند، در موفقیت RSS نقش داشت: «ما یا تعریف ملیت ما»(We or Our Nationhood Defined) (۱۹۳۹) و «پشتهای از افکار»( Bunch of Thoughts) (۱۹۶۶). او در این دو اثری سه دشمن اصلی را هدف قرار میدهد: مسلمانان، مسیحیان و کمونیستها. او در کتاب «ما یا تعریف ملیت ما» استدلال کرد: «غیر هندوها یا باید آئین هندو را بپذیرند یا با پذیرش کامل فرودستی در مقابل هندوها در کشور باقی بمانند، بدون اینکه ادعایی داشته باشند، بدون اینکه مستحق هیچ امتیازی باشند، چه برسد به بیگانهنوازی و یا حتی حقوق شهروندی».
در ناگپور، در ساختمانهای سادهای که دفتر مرکزی RSS در نزدیکی زمین ورزشی غولپیکر و غبارآلود رشیمباغ قرار دارد، بازدیدکنندهها با گفتمان متفاوتی روبرو میشود. با نزدیک شدن به مجسمه غولپیکر دکتر هجوار گفته میشود که این سازمان «فراگیر» است و «با آغوش باز» از همه افراد خیرخواه، «از جمله مسلمانان و مسیحیان» استقبال میکند. در حالی که هیچ زنی در آن نزدیکی دیده نمیشود، به یک شاخه «موازی» زنان اشاره میشود که دفتر مرکزی آن در منطقه دانتولی، در فاصله یک کیلومتری قرار دارد. با این حال، کمیته ملی داوطلبانه زنان (Rashtra Sevika Samiti)، که در سال ۱۹۳۶ تأسیس شد، بسیار کوچکتر از برادر بزرگ خود است. طبق گزارشها، این سازمان تنها حدود چهار هزار « shakha»دارد که خود را وقف دفاع از ارزشهای سنتی خانواده از طریق آموزش متون ودایی و هنرهای رزمی کردهاند (۴).
نیلانجان موخوپادیای، روزنامهنگار و نویسنده کتاب « RSS: نمادهای راستگرایان هند»(The RSS : Icons of the Indian Right) (۲۰۱۹) توضیح میدهد: «فعالان RSS در دوگانهگویی مهارت دارند. آنها قسم میخورند که هیچ خصومتی با مسلمانان ندارند، در حالی که آمیت شاه، وزیر کشور، که مانند آقای مودی توسط RSS آموزشدیده است، مسلمانان را ”موریانه“هائی مینامد که هند باید از شر آنها خلاص شود». آنها تکرار میکنند که دولت فعلی بدون هیچ تبعیضی به فقیرترین افراد کمک میکند، اما هرگز از حقوق بشری که دائماً توسط رژیم پایمال میشود، صحبت نمیکنند، امری که در تضاد کامل با ماده ۱۴ قانون اساسی است که برابری همه شهروندان را در برابر قانون تضمین میکند.در حالیکه آقای باگوات، مدیر ارشد RSS علناً اعلام کند که جامعه LGBTQ+ «حق زندگی مانند دیگران را دارد»، رهبران سازمان او مرتباً همجنسگرایی را یک «بیماری» توصیف میکنند (۵).
جیوتیرمایا شارما، استاد علوم سیاسی در دانشگاه حیدرآباد، در یک اثر مرجع توضیح میدهد که چگونه ایدئولوگهای RSS همه چیز را ساده تعرف میکنند (۶): هندوها نژادی با ریشه آریایی هستند و در سرزمینی زندگی میکنند که فقط متعلق به کسانی است که هند را سرزمین مادری (پیتریبومی) و سرزمین مقدس (پونیابومی) خود میدانند، امری که در مورد هندوها، جینها، سیکها و بوداییها صدق میکند، اما در مورد مسلمانان، مسیحیان، زرتشتیان یا یهودیان صادق نیست. در نتیجه، این چهار دین با هند بیگانه هستند. «وینایاک دامودار سوارکار اولین کسی بود که اعتماد به نفس را به هندوها بازگرداند و به آنها یادآوری کرد که هندوئیسم، برخلاف آنچه غربیها ادعا میکردند، بتپرستی نیست. این کار زمان برد. حتی پس از استقلال در سال ۱۹۴۷، هندوها هنوز از دین خود احساس شرمندگی میکردند». این جملات آقای ویلاس کاله، یک جواهرفروش در ناگپور است، او ادامه میدهد: «RSS به غلبه بر این احساس شرمندگی کمک کرد و به قدرت رسیدن آقای مودی در سال ۲۰۱۴ ، نقش اصلی در بازگرداندن غرور ما داشت».
این تاجر ۷۴ ساله در یک ویلای مجلل در وسط یک باغ گرمسیری زندگی میکند که با دقت آراسته شده. او همچنین هر روز صبح در مراسم برافراشته شدن پرچم shakha خود شرکت میکند. او در کودکی به اصرار پدر و عموهایش به RSS پیوست. «جالبترین چیزی که در آنجا آموختم، فرهنگی بود. چالش اصلی این سازمان حفظ میراث تمدن ما، ارزشهایی است که جامعه ما بر اساس آنها بنا شده است. این به معنای برتر بودن خدایان هندو از دیگران نیست، بلکه به معنای پرسیدن این سوال است که چرا هند قرنها در معرض فشارهای خارجی، فرهنگهای دیگر و ادیان دیگر بوده، این سوال به فهمیدن اینکه حلقهی ضعیف ما کجاست کمک میکند». در این سخنان میتوان اشارهای به حضور مسلمانان در شبهقاره از قرن هشتم میلادی را دید، حضوری که تقریباً یک هزاره طول کشید و به استقرار امپراتوری مغول انجامید، امپراتوریای که به نوبه خود توسط امپراتوری بریتانیا جایگزین شد. آقای مودی اغلب میگوید: «هزار و دویست سال بردهداری»، در حالیکه مورخان، بر همگونی متقابل اثباتشدهای بین هندوها و مسلمانان در قرون وسطی، رنسانس و اوایل دوره مدرن تاکید دارند.
آقای کاله از افزایش جنایات ضد مسلمانان در ده سال گذشته در ایالتهای هند که توسط حزب بهاراتیا جاناتا اداره میشوند، نامی نمیبرد، کشتارهائی مانند اوتار پرادش، مادیا پرادش، اوتاراکند و غیره. او تأکید میکند: «هندوئیسم و تعصب در تضاد با هم هستند. در اصل، هندوها صلحطلب و سکولار هستند. افرادی که به ادیان دیگر حمله میکنند، استثنا هستند». او برای اثبات نظرش میافزاید که هند یکی از معدود کشورهایی است که هرگز جنگی را آغاز نکرده است. بنظر او RSS صرفاً برای «متحد کردن» هندوهایی که مدتها «از هم جدا» بودند، تلاش کرده است. آقای کاله با این جملات در واقع آن اهرمی را برجسته میکند که در نهایت این جنبش را در بین طبقه متوسط نوظهور و تودههای محروم بسیار محبوب کرد. و باعث شد پروژه سیاسی آن با آرمانهای مردم نزدیک شود.
وقتی نخست وزیر مودی در مقابل جمعیت هیجانزده سوگند یاد میکند که قرن بیست و یکم «قرن هند» خواهد بود، به شهروندان خود پیام میدهد که در حال التیام چیزی است که نویسنده ویدیادار سوراجپراساد نایپل، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۰۱، آن را «تمدن زخمی» (۷) نامیده است. او ادعا میکند که تحقیری را از بین میبرد که مردمش زیر یوغ مهاجمان متحمل شدهاند، و آنها را به جایگاهی بازمیگرداند که «سزاوارش» هستند. سواپان داسگوپتا، دانشمند علوم سیاسی و نزدیک به محافل ملیگرای هندو و عضو مجلس علیای پارلمان(Rajya Sabha)، تحلیل میکند: «به دلیل دوازده قرن اشغال خارجی، هندوها این احساس را دارند که هنوز هم به حاکمیت مستقل خود دست نیافتهاند. حرف از برده داری، عقده حقارتی را تحریک میکند که تا همین اواخر هندوها دچار آن بودند ، چه در مقابل مسلمانان که به مردانگی شهرت داشتند و چه در مقابل غربیها که با آنها رفتار زیردست داشتند».
با این حال، در سرنوشت حداقل سه هزار ساله هند، کاستها در جامعه هم نقشی ساختارمند و هم ناهماهنگ کننده داشتهاند. این سیستم نابرابر، سلسله مراتبی و درونهمسری، به هر فرد جایگاهی غیر قابل تغییر در جامعه اختصاص میدهد. فرد در یک کاست متولد میشود، در درون آن ازدواج میکند و به قوانین آن احترام میگذارد. هارتوش سینگ بال، سردبیر سیاسی ماهنامه «کاروان»، یکی از آخرین نشریات مستقل در مطبوعات هند، توضیح میدهد: «اختلافات ذاتی هندوئیسم یک خطر داخلی تلقی میشود که باید در برابر آن متحد شد. از این رو، تعیین یک دشمن مشترک، که مسلمان نماد آنست، اهمیت مییابد».
برای طبقات بالا که معتقدند جایگاهشان حق آنهاست، سیاسی شدن تدریجی طبقات پایین پس از استقلال هند یک تهدید بود زیرا به محکوم کردن نظامی منجر میشدکه باعث فرودستیشان بود. از دهه ۱۹۹۰، سیستم سهمیهبندی برای مشاغل در خدمات ملکی یا ارتش و برای کرسیهای نهادهای سیاسی به طبقات پایین نیز گسترش یافت تا دیگر آنها محکوم به کار در مشاغل دشوار نباشند. دانشجویان طبقات بالا حتی خود را آتش زدند تا به زیر سوال رفتن جایگاهی که این سیستم به آنها اهدا کرده بود و به طور کلیتر، به چالش کشیدن نظم اجتماعی قبلی، اعتراض کنند. در نهایت RSS به موقع به نجات طبقات بالا آمد.
حزب RSS که با منطق تبعیض مثبت مخالف بود، از مبارزه آنها استقبال کرد و انرژی قابل توجهی را صرف منحرف کردن هندوها از به چالش کشیدن سیستم کاستی نمود. با پیشرفت انتخابات، حزب بهاراتیا جاناتا تلاش کرد تا خشم کاستهای پایینتر را در نوع دیگری از خشم، که علیه مسلمانان بود، جهت دهد. این حزب همچنین با هرگونه سرشماری کاستی (آخرین سرشماری در سال ۱۹۳۱ بود) مخالفت کرد، زیرا میترسید که کاستهای پایینتر و دستههای اجتماعی که آنقدر تحت ستم بودند که حتی واجد شرایط طبقهبندی نمیشدند، متوجه شوند که بیش از ۹۰٪ جمعیت را تشکیل میدهند.
RSS مهرههای خود را به خارج از کشور میفرستد
به همین دلیل است که RSS تلاش زیادی را صرف ماجرای آیودیا کرد. این شهر کوچک در دشت گنگ، که اکنون، «مکه هندوها» توصیف میشود، زمانی شهرت خود را مدیون مسجدی بود که در قرن شانزدهم به دستور محمد ظهیرالدین بابر، اولین امپراتور سلسله مغول، ساخته شد. RSS از زمان تأسیس خود قول داده بود که آن را ویران کند و به جای آن معبدی در وقف راما بسازد، به این دلیل که این مسجدزمینی را اشغال کرده که ظاهراً این حاکم خداگونه در آن متولد شده است. این افسانه که برای اهداف سیاسی به روز شد، در نهایت باعث «پیروزی» خدای هندو گردید. در سال ۱۹۹۲، متعصبان وابسته به ویشوا هندو پریشاد (VHP)، شورای جهانی هندو، شاخه مذهبی و خیریه سانگ پاریوار، مسجد را با کلنگ و چکش تخریب کردند و شورشهای فرقهای مرگباری را در سراسر هند برانگیختند. در سال ۲۰۲۴، پس از مشاجرات حقوقی طولانی، آقای مودی معبدی برای راما را در این مکان افتتاح کرد. سینگ بال میگوید: «در طول قرن گذشته، RSS موفق شده است یک سیستم سیاسی ایجاد کند که در آن همه احزاب از ترس اینکه ضد هندو دیده شوند، به آن وفادار میمانند. امری که نشانهآنست که RSS کشور را تغییر داده است و هیچ حزبی اکنون ساخت معبد آیودیا را زیر سوال نمیبرد، همانطور که هیچ حزبی پیشنهاد بازگرداندن ماده ۳۷۰ قانون اساسی را نمیدهد، مادهای که در سال ۲۰۱۹ توسط دولت مودی حذف شد و نوعی خودمختاری به کشمیر، تنها ایالت با اکثریت مسلمان هند را اعطا میکرد».
RSS نیز تغییر کرده است. داسگوپتا اذعان میکند: «این سازمان برای متحد کردن مردمی که در آن زمان هیچ کار دیگری برای انجام نداشتند، تأسیس شد. والدین از اینکه انجمنی به فرزندانشان فعالیتهایی ارائه میدهد، خوشحال بودند. امروزه، با وجود گوشیهای هوشمند، مردم دیگر نیازی ندارند که کاری برای انجام دادن بیابند؛ این یک چالش بزرگ برای RSS است». با این حال، این سازمان خیلی زود ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی جدیدی را به کار گرفت. این سازمان ارتشی از «ترولها» دارد که تخمین زده میشود ۱۰ هزار نفر باشند که در سراسر کشور، سلولهای تبلیغاتی و آزار و اذیت را در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی موجود در تمام زبانهای شبه قاره اداره میکنند.
در فوریه ۲۰۲۵، رهبری RSS به دفتر مرکزی جدید در دهلی نو نقل مکان کرد، نشانهای از اینکه طعم قدرت را چشیده است. این ساختمان کاملاً جدید، دوازده طبقه در منطقه جهندوالان، با ده دقیقه رانندگی از میدان کانات، قلب پایتخت، فاصله دارد. بدین ترتیب ناگپور، که نقطه عطفی در تاریخ این جنبش بود، جایگاه سابق خود را از دست میدهد. RSS همچنین در حال فرستادن مهرههای خود به خارج از کشور است تا دیاسپورای هندی را در بیست و پنج کشور، به ویژه در ایالات متحده و بریتانیا، بسیج کند (۸). در فرانسه، ساخت اولین معبد سنتی هندو در اروپا در سال ۲۰۲۶ در منطقه بوسی-سن-ژرژ، به پایان خواهد رسید.
۱- Deeptiman Tiwary, « Mohan Bhagwat : “True sevak is never arrogant… in polls, decorum was not kept” », The Indian Express, New Delhi, 11 juin 2024.
۲- « Modi mentioned Savarkar’s “courageous escape” in Marseille. Was it that ? », 13 février 2025.
۳- Arun Shourie, The New Icon : Savarkar and the Facts, Penguin Viking, New York, 2025.
۴- Cf. « How women inspired by RSS built their own pan India organisation » et « How an all-women organisation inspired by the RSS is making rapid strides ».
۵- Rupam Jain et Arpan Chaturvedi, « Leader of influential Hindu group backs LGBT rights in India », Reuters, 11 janvier 2023 ; « Doctors think homosexuality is a disorder ; “cure” them instead of legalising same-sex marriage : RSS body survey », Mint, New Delhi, 6 mai 2023
۶- Jyotirmaya Sharma, Hindutva : Exploring the Idea of Hindu Nationalism, Penguin Books, New Delhi, 2003.
۷- Vidiadhar Surajprasad Naipaul, India : A Wounded Civilization, Knopf, New York, 1977
۸- مقالههای « دست پنهان نارندرا مودی پشت درگیری های لستر(انگلستان)»، لوموند دیپلماتیک، فوریه ۲۰۲۳ https://ir.mondediplo.com/2023/02/article4350.html و « اختاپوس همبستگی بین المللی هندو»، لوموند دیپلماتیک، فوریه ۲۰۲۳ https://ir.mondediplo.com/2023/02/article4334.html
Guillaume Delacroix
روزنامهنگار
Comments
در قلب سازوکار برتریطلبی هندو <br> Guillaume Delacroix برگردان شروين احمدی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>