«برای قضاوت آیندگان» 

بر گرفته از دفتر یادداشت‌های روزانه‌ 

*از ما سوالات زیادی می پرسند…؟

البته ما«انسانگرایان»کوره راه‌های ناهموار و بی انتها را پشت‌سر گذاشتیم و همیشه برای سوالات که در برابر ما بوده  سعی خودمان را کردیم تا پاسخی منطقی پیدا کنیم 

ما، باز کردن گره های «کور مبارزه» را برای رسیدن به تغییر بلدیم« در طول زمان یاد گرفتیم» 

«ما با عشق، و با علاقه‌ی خاص در پی تغییر  برای  رسیدن به  یک جامعه‌ی انسانی نهایت تلاش خودمان را کردیم و می کنیم ….»

* من بعنوان یک  مارکسیست انسانگرا، همراه با رفقای خویش، با تلاش بی‌وقفه، تا با یک انقلابی که در ایران، محتمل الوقوع  است دخیل و تاثیرگذار باشیم با این امید که بتوانیم به دور از تفرقه همراه با انسانهای برابری طلب سمت و سوی انسانی به آن بدهیم

«با این امید که همه ما، ماشویم برای رهائی از تبعیض و نابرابریها…»

٭برخلاف‌ تصور و بی مهری دیگران، در اینجا صادقانه مينويسم که ناسیونالیست نیستم  و اساسأ تفکر  آنها را نه مدرن بلکه در آن ضدیت با ارزشهای انساني و شعور انسانی می بینم  

من و- رفقایم نمی توانیم با آنها درصدد اتحاد باشیم  و با آنها فعالیت سیاسی  کنیم 

چون ما از دو جنس متفاوتیم

آنقدر متفاوت،

 که آنها تاریخ را بر اساس جعل و

برای جبران حقارتها دنبال و معنا می کنند

اما  ما  تاریخ را بر اساس منطق و حقانیت امروزی با جبران خطاهای دیروز بررسی می‌کنیم 

یعنی،‌ آنها رویاهایشان را در گذشته‌های دور،

پر از ابهام و تاریک جا گذاشتند 

 اما ما زیبایی ها را 

با تصويری از فردای روشن  تصور می کنیم

*با مذهبی ها هم نیستیم‌ 

چون تفکرمان، برداشتهایمان از دنیای امروز و شعور انسانی متفاوت است 

آنها دنیایشان را  بر اساس بردگی معنای می کنند 

و زندگی  را تار… 

شب را بدون  نور دوست دارند

و اما ما  عاشق مهتابیم،

آنها آسمان را،

ابری و بدون ستار می خواهند 

و اما ما عاشق دیدن آسمان پر از ستاره ایم 

آنها با زیبایی ها  سازگار نیستند

اما ما ، شهر را با خیابان‌های پر از اذهام  بدور از تبعیض تصور می کنیم

با پارکهای  پر از گل و درخت 

  باخانه ی پر از لطافت 

  با کوچه ی شلوغ دوست داریم

[بشنو از  من ای دوست!!

برای یک زندگی شاد فقط باید انسان بود…»

۲۶ ژوئیه ۲۰۱۷ میلادی

شمی صلواتی

«شارلاتان زبل» شمی صلواتی