Comments

در جنگِ [احتمالی] دو رژیم ایران و اسرائیل” چه کسی پشت سر چه کسی است”؟ / شباهنگ راد — 5 دیدگاه

  1. در ارتباط با “دفاع” اسماعیل بخشی از سنوار
    اول اینکه اگر دسترسی به نظرات اسماعیل بخشی در ارتباط با سنوار دارید، لطف کنید در اینجا نظرش را کپی کنید – لینک نکنید. من نتوانستم پیدا کنم و در مقالات مربوطه، اصلا نظر او نقل قول نشده.
    به اعتقاد من سنوار شبیه چگوواراست. برای فلسطینی هائی که علیه آمریکا-اسرائیل- اروپا می جنگند باید تاسف خورد که زود کشته شدند و متوجه نشدند که اصل آزادی انقلاب علیه ارتجاع است. آنها ارتجاع را خوب تشخیص ندادند.
    اسماعیل بخشی میتواند حس خود را از حس حمایت نامشروط به حمایت مشروط تغییر دهد و میتواند تاسف بخورد نه حمایت کند. یک مثال:
    چگووارا هرگز متوجه عمق ارتجاع نشد اما متوجه بود که در ذات سرمایه داری و امپریالیست چیزی پلید وجود دارد. تا حد زیادی از آن واقف شد ام تکمیل نشد. افکار آدمها یکشبه انقلابی نمی شوند، آنها احتیاج به تجربه، مشاهده و آزمایش دارند. اگر مشی ی اختیاز کنند که زود از بین بروند، نه آگاه میشوند و نه آگاهی خود را میتوانند منتقل کنند.
    موانع انقلابی شدن تدریجی افکار انسانها (فقط زنان و کارگران نه افراد سرمایه دار هم میتوانند انقلابی بشوند، مثل انگلس) چیست؟
    1 – فاشیسم ارتجاع (مناسباتی که در آن اقتدار و بردگی وجود دارد) که بصورت سانسور و یا مهندسی فکری مستمر وجود دارد.
    2 – ارتجاع مارکسیستی که هست تبدیل عقاید مارکس و انگلس به ایدئولوزی دولت سازی و حکومت بر زنان وکارگران.
    3 – اپوزیسیونی که منطق و علم را معیار و همگانی نمیکند اما در عوض کیش شخصیت، قهرمانی، خشونت ، کسب قدرت سیاسی و دولت سازی را معیار میکند – خلاصه: اپوزیسیون ارتجاعی.

  2. روابط امپریالیستهای غربی و شرقی و محور مقاومت، خلاصه و کوتاه
    اول اینکه همه نرتجع هستند.
    سیستم امپریالیستی غربی در کشورهای درحال توسعه و توسعه نیافته اتکا به نوکرهاست، مثل شاهنشاهی ها، رئیس جمهورهای مادالعمر و کلا دیکتاتورها. فاشیستی بودن ذات ارتجاع فراموش نشود.
    امپریالیستهای شرقی رویه رفاقت با امپریالیستهای غربی را اتخاذ کردند که مورد قبول قرار نگرفت چون اساسا از لحاظ اقتصادی هنوز کیش و مات بودند. آنها تصمیم گرفتند که بلوک خودشان را درست کنند که هنوز کاملا تکمیل نیست اما امکان تکمیل آن بعلت ضعفهای امپریالیستهای غربی بسیار زیاد است.
    محور مقاومتی ها یک جریان مستقل از غربی ها شده هستند که از اول سعی کردند به امپریالیستهای غربی تحمیل کنند که استقلال آنها را بپذیرند، اما توهم داشتند و امپریالیستهای غرب جامعه طبقاتی را بهتر می شناسند و نیت آنها را نادیده گرفته و سیاست پادو سازی را ادامه دادند.
    سیاست امپریالیستهای شرقی با محور مقاومت فعلا مداراست تا قطب شان شکل بگیرد اما اساسا با نا متعارف بودن محور مقاومت موافق نیستند و در انتها آنها هم جز نوکر چیزی دیگری نمی خوانی.
    محور مقاومت نمیتواند به امپریالیستهای شرقی اتکا کند، اگر نخواهد نوکری امپریالیتسهای غربی را بپذیرد، تنها راهش جنگ فرشایشی طولانی با امپریالیستهای غربی است به این امید که غربی ها و اسرائیلشان خسته شده و ببینند دارند در مقابل امپریالیستهای شرقی تضعیف می شوند.
    آما آیا محور مقاومت میتواند جنگ فرسایشی اش را ادامه دهد؟ به احتمال زیاد نه و شکست بعد از شکست حتی اگر استقلال خود را مثل کوبا و نزوئلا و کره شمالی حفظ کنند، خنثی خواهند بود. این امکان هم وجود دارد که بخشی از اراضی خود را از دست بدهند.
    راه حل زنان و کارگران در قلمروی محور مقامت چیست؟ انقلاب علیه مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی و انواع تعصب. کار انقلابی باید در محل کار و زندگی باشد و فرهنگ جامعه را از فرهنگ اقتدارگرایی به فرهنگ اقتدارستیزی (آنارشیستی-کمونیستی) تغییر دهد. انقلاب کاری قدم به قدم در جهت ساختن مناسبات اقتدارستیزنانه در جامعه است از نقد تمام جنبه های ارتجاع شروع می شود تا نفی عملی وجود عینی آنها در محل کار و زندگی.

  3. آیا جنگ محور مقاومت با اسراییل و امریکا و اروپا نیابتی است؟
    پاسخ، خیر.
    اگر نیابتی بود بمب اتم داشتند، جنگنده داشتند، دفاع ضد هوایی پیشرفته داشتند.
    نه،
    این محور مقاومت بورژوازی مستقل تندروی اسلامی هستند.
    حال به جناح دیگر مارکسیستها بپردازیم.
    زنان و کارگران نباید تفاوتی بین انواع بورژواها قائل شوند وگرنه فریب خورده اند. یک ارباب فکل کراواتی شیک و پیک با یک ارباب با ریش و عمامه فرق ندارد. میگویند ارباب ریش و پشم دارد و شلاق می زند. درست، اما ارباب شیک و پیک را دیدیم که تو خیابانهای امریکا چطور زانو روی سر و گردن یک دستگیری گذاشت تا خفه شود. الان تو آمریکا دارند زندانها را خصوصی میکنند و معلوم نیست اوتو چکار میکنند.
    میگویند در اروپا اتحادیه کارگری هست. در ایران هم اگر اتحادیه ها با دولت ساخت و پاخت کنند و سرمایه داران خودی را انتخاب کنند، ایران هم پر از اتحادیه میشود.
    میگویند در غرب آزادی و آزادی انتخابات است. اگر اینطور است چرا در چهار دهه گذشته کارگران غرب به لایحه های ضد خودشان رای میدهند؟
    مارکسیستهای نوکر غرب توهم ندارند، معتقدند که امپریالیستهای غربی باید جای رژیم جمهوری اسلامی بیایند.

  4. دولت یک حزب بلشویکی هم ارتجاعی است و اصلا مهم نیست که امپریالیستی هست یا نه، ‌مهم این است که سرمایه داری است از نوع سرمایه داری دولتی.
    اگر نویسنده دولت لنین و استالین سابق را ارتجاعی ارزیابی کند، دیگر مهم نیست که یکجا از کلمه سرمایه داری، جای دیگر از جمله سرمایه داری جهانی و بیشتر از کلمه امپریالیسم استفاده میکند. ترس از این است که یکدفعه بگوید باید حزب لنینی درست کرد، قدرت سیاسی تک حزبی ساخت ، سرمایه ها را ملی کرد و اسمش را گذاشت انقلاب سوسیالیستی. از حالا باید واکسن این بیماری را زد.

  5. بحث مقاله این است که جنگ فعلی بین محور مقاومت و امریکا-اسرائیل-اروپا جنگ امپریالیستی است. این بحث کاملا غلط است و اصلا با هیچ فاکتی جور در نمی اید.
    دلیل غلط بودن دیدگاه مقاله این است که دولت ایران، حماس و حزب الله ، امپریالیست نیستند. این کشورها و قلمروها فاقد اقتصاد امپریالیستی هستند. اقتصاد امپریالیستی یعنی استعمار مستقیم و غیر مستقیم برای استخراج ارزش اضافی از کشوری دیگر. اگر یکروزی مرتجعین محور مقاومت توانستند آمریکا-اسرائیل-اروپا را شکست داده و اقتصادشان آنقدر تقویت شد که بتوانند از طریق اشغال و فشار سیاسی و کودتا ثروت اندوزی کنند، آنوقت امپریالیست هستند. فعلا اینها مرتجعین اسلامی تازه بقدرت رسیده ای هستند که دارند از قلمروی استثمارگری خود دفاع میکنند.
    تنها راه رهائی زنان و کارگران منطقه و جهان انقلاب منطقه ای و جهانی آنارشیستی-کمونیستی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>