ایران. در انتظار طوفان
شروین احمدی
در شب ۲۵ و ۲۶ اکتبر، اسرائیل با مدد آمریکا حمله محدودی به ایران انجام داد. هر چند به نظر می رسد تل آویو در حال حاضر از گشودن یک جبهه جدید در منطقه احتراز می کند، در تهران اما مردم بیشتر نگران مشکلات زندگی روزمره هستند تا احتمال وقوع یک جنگ منطقه ای. شروین احمدی با گذر از کشور، حال و هوای پایتخت را شرح می دهد.
در این بعدازظهر اول مهرماه، سالن فرودگاه بین المللی امام خمینی تهران خلوت تر از همیشه است. فقط دو پرواز به تازگی فرود آمده است. در تاکسی که من را به آپارتمانم می برد، مثل همیشه در ایران بحث درباره اوضاع سیاسی در می گیرد. در جریان این سفر است که متوجه می شویم ایران به اسرائیل حمله کرده. راننده نگران عواقب اقتصادی آن است. او که جوانتر از من است، در جنگ علیه عراق شرکت داشته. خاطره ای تلخ برای او که امیدوار بود روزهای بهتری بعد از جنگ فرا رسد. مانند بسیاری از ایرانیان، او نیز از همه چیز انتقاد می کند، از جمله انقلاب ایران، که مسئولیت آن را به گردن روشنفکرانی می اندازد که «خودشان به خارج رفتند و ما را در این جهنم رها کردند». من خود را هدف این سرزنش احساس کرده و به او یادآوری میکنم که زندگی در زمان شاه بهشت نبود و در آن زمان مثلا او نمیتوانست مانند امروز به راحتی از رژیم انتقاد کند. مانند بسیاری دیگر، این مرد تبلیغات شبکه های ماهواره ای طرفدار اسرائیل، مانند ایران اینترنشنال را تکرار می کند، که با بزرگداشت رژیم شاه، چهره یکی از خشن ترین دیکتاتورهای نیمه دوم قرن بیستم را زینت می بخشند.
وقتی به خانه میرسیم، بلافاصله بیرون میروم تا حداقل ضروری را تهیه کنم: مقداری نان و پنیر. در یک فروشگاه قدیمی محله، مغازه داران جمع شده اند و در حال گفتگو درباره خبر حمله هستند. نگرانی از پیامدهای اقتصادی موضوع اصلی صحبت است، اما بدون اینکه اغراق آمیز باشد.
در روزهای بعد، به مرکز شهر می روم، جایی که کافه های زیادی محل گردهم آئی جوانان است. در این محله ها، نزدیک به یک سوم دختران جوان روسری به سر ندارند. «گشت ارشاد» را نه در خیابان ها و نه در ورودی ایستگاه های مترو ندیدم[لایحه حجاب هنوز توسط شورای نگهبان تائيد نشده]. به نظر می رسد همان طور که مسعود پزشکیان نامزد انتخابات ریاست جمهوری خود وعده داده بود، فشار اجتماعی کاهش یافته است. حضور پلیس در خیابان ها به اندازه دوران جنبش «زن، زندگی، آزادی» چشمگیر نیست. برای کشوری که در آستانه جنگ قرار دارد، وضعیت به طرز عجیبی بسیار آرام است. مثل اینست که ایرانی ها به وقوع یک جنگ علنی با اسرائیل اعتقاد ندارند و از این احتمال وحشتزده نیستند.
نگرانی از تورم، بیش از جنگ منطقهای
یک سال است که در ایران نبوده ام. بنظرم رشد تورم مثل قبل بیداد نمی کند. قیمت نان تغییری نکرده است اما قیمت مرغ از کیلوئی ۷۴ هزار تومان در سال گذشته به ۸۴ هزار تومان رسیده، یعنی افزایشی ۱۴ درصدی. البته این قیمت بازار میوه است. اما افزایش قیمت لبنیات بیشتر مشهود است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم سالانه خانوارهای کشور در شهریور ماه ۱۴۰۳ به ۳۴.۲ درصد رسید که نسبت به سال قبل کاهش جزئی ۰.۶ درصدی داشته است. بهرحال هزینه زندگی همچنان دغدغه اصلی ایرانیان است. مانند سال های گذشته، افزایش دستمزدها همگام با تورم نبوده و مردم احساس می کنند فقیرتر و فقیرتر می شوند.
جنگ غزه تقریباً در گفتگوها غایب است. خارج از رسانه ها و روزنامه های دولتی، حرفی از این درگیری در خیابان ها شنیده نمی شود. از سوی دیگر، برخی از روشنفکران به اصطلاح «چپ» موضعی نزدیک به راست افراطی فرانسه اتخاذ نکرده و جنایات اسرائیل را محکوم نمی کنند و آنرا پس از حمله ۷ اکتبر حماس «طبیعی» میدانند. به نظر می رسد نفرت از رژیم همه چیز از جمله نسل کشی در غزه را توجیه می کند. برخی از سلطنت طلبان از اینهم پیشتر رفته تصویر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل را در ماه می بینند(۱) و او را منجی ایرانیان می دانند. با این حال، این صداها در اقلیت باقی می مانند و فراخوان جمعی «علیه نظم نوین تحمیل شده در خاورمیانه» امضای بیش از هزار و پانصد هنرمند و روشنفکر ایرانی را جمع آوری کرده است. در صحبت با مردم فوراً متوجه میشویم که علی رغم نارضایتی عمیق هنوز غرور وطن پرستانه خاصی وجود دارد. هیچ کس نمی داند اگر روزی سربازان آمریکایی پا به خاک ایران بگذارند، واکنش مردم چه خواهد بود. از سوی دیگر، به نظر نمی رسد که رژیم مردم را برای احتمال یک جنگ علنی با غرب در آینده نزدیک آماده می کند. دیپلماسی ایران بسیار فعال است و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، سفرهای خود را به منطقه افزایش داده و به ویژه به مصر می رود، کشوری که ایران سال ها با آن هیچ رابطه دیپلماتیکی نداشت. وزیر امور خارجه در سفر به لبنان پس از ترور حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان از تلاش های ایران برای دستیابی به آتش بس همزمان در لبنان و غزه خبر داد. پیام تهران بسیار واضح است: هیچ کشوری در منطقه از عوارض یک جنگ علنی بین اسرائیل (یا غرب) با ایران برکنار نخواهد ماند و اجتناب از چنین بروز احتمالی به نفع همه است.
روزنامه ها ، چه اصلاح طلب و چه محافظه کار، از این «بازدارندگی دیپلماتیک» استقبال می کنند و با بزرگ نکردن احتمال حمله قریب الوقوع همه جانبه اسرائیل، از ایجاد وحشت در میان مردم اجتناب می کنند. بنظر می رسد که جنگ در غزه و لبنان، دست کم موقتاً به نزاعهای معمول بین اصلاحطلبان و محافظهکاران پایان داده و به ظهور شکلی از «آشتی ملی» کمک کرده است.
تجارت ادامه دارد
تهران همچنان بر حمایت خود از متحدانش در «محور مقاومت» تاکید می کند. محمد قالیباف، رئیس مجلس ایران در سفر به بیروت اعلام کرد: «در بازسازی لبنان مشارکت خواهیم کرد». وی همچنین اخیراً تأیید کرد که کشورش آماده مذاکره با پاریس با هدف آتشبس در لبنان است.
در اولین نشست سران اتحادیه اروپا با شش کشور پادشاهی خلیج فارس در ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴، مقامات اتحادیه اروپا (EU) اعلام کردند که «عملیات نظامی اسرائیل در غزه و لبنان و همچنین خطر یک جنگ منطقهای گستردهتر، اصلیترین موضوع این جلسه خواهد بود»(۲). با این حال، درست قبل از اجلاس، اتحادیه اروپا تحریمهای جدیدی را علیه هفت شرکت ایرانی از جمله سه شرکت هواپیمایی صادر کرد و ایران ایر را مجبور نمود همه پروازهای خود به اروپا به جز لندن را متوقف کند. این تحریمهای جدید نباید تأثیر قابلتوجهی بر رژیم داشته باشد، اما زندگی ایرانیهای خارج از کشور را که میخواهند به کشور بازگردند، پیچیده تر میکند. سفر به اروپا و سایر نقاط جهان از طریق کشورهای همسایه مانند ترکیه، امارات یا قطر امکان پذیر است.
صبح روز ۲۶ اکتبر، پس بیداری از خواب است که می فهمم حمله کذائی اسرائیل صورت گرفته است: پایگاههای نظامی در استانهای تهران، خوزستان (جنوب غربی) و ایلام (غرب) مورد حمله قرار گرفتهاند. رسانه های دولتی از خسارتی محدود صحبت می کنند.
علی رغم این حملات تغییری در رفتار افراد مشاهده نمی شود. همه چیز آرام است و به نظر می رسد این حمله موجب هیچ توجه خاصی نشده است. در مترو سعی می کنم موضوع را با دانشجوی جوانی که در کنارم نشسته مطرح کنم. او حتی از وقوع آن بی خبر است. به منطقه دانشگاه می روم، جایی که کتابفروشی های زیادی در آنجا متمرکز شده اند، آنجا نیز با کمال تعجب همین بی تفاوتی مردم مشهود است.
بی علاقگی تعجب برانگیز
شگفت انگیزتر اینکه قیمت دلار که در روزهای اخیر افزایش یافته بود، یک روز پس از حمله اندکی کاهش یافت و بازار سهام پس از چندین روز قرمز شدن، سبز شد. به نظر می رسد جامعه تجاری خیالش از عوارض محدود این حمله آسوده شده و اکنون با خود می گویند:« تمام شد، حالا می توانیم به کاسبی مان ادامه دهیم».
بسیاری بر این باور بودند که نتانیاهو می تواند قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۵ نوامبر ۲۰۲۴ به ایران حمله می کند و به این ترتیب مستأجر بعدی کاخ سفید را رودروی یک واقعه انجام شده قرار می دهد. مقامات ایرانی از قبل نسبت به این احتمال هشدار و قول داده بودند که اگر چنین اتفاقی بیفتد، واکنشی حتی خشنتر از اول اکتبر نشان خواهند داد. در حال حاضر، به نظر می رسد که ماجرا ادامه دارد.
۱- در جریان انقلاب ایران شایعه ای در میان مردم پخش شد مبنی بر اینکه تصویر آیت الله خمینی روی ماه ظاهر شده است. مخالفان انقلاب و از جمله سلطنت طلبان سال ها از این رویداد استفاده کردند تا انقلاب ایران را قیام عوامل جاهل توصیف کنند.
۲- « Un sommet UE/Pays du Golfe dominé par la crise au Moyen-Orient », L’Orient-Le Jour, 15 octobre 2024
شروین احمدی
مسئول لوموند دیپلماتیک و اوریان 21 فارسی
Comments
ایران. در انتظار طوفان <br> شروین احمدی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>