چند اتفاق سیاسی با تغییر سیاست آمریکا در تقابل با ایران و بازتاب آن در وضعیت اپوزیسیون راست پرو غرب / شمی صلواتی
چند اتفاق سیاسی با تغییر سیاست آمریکا در تقابل با ایران و بازتاب آن در وضعیت اپوزیسیون راست پرو غرب(!)
*پلیس آلبانی در بیستم ژوئن به اردوگاه اشرف ۳(مجاهدین) در تیرانا- آلبانی حمله کرد و در این حمله یکی از ساکنان اردوگاه جان باخت.
برخورد دولت آلبانی تحقیر آمیز و دردناک با دستور از دستهای پشت پرده و سیاستهای کثیف دولت مردان غربی ست.
[ صحنهها دلخراش این ماجرا وجودم را لرزاند،
قلبم را به درد آورد
اشک را از چشمانم جاری ساخت.
برای قربانيان ساکنين آن اردوگاه لعنتی من غصه خوردم و گریستم !! 《من هم انسانم》
ساکنين آن، بجا مانده از باز ماندگان شکست خورده، از پاک باختنگان یک رویا که گم شده در دل شب بی مهتاب، مرگشان قابل تصور است مرگی بر گرفته از اشتباهات بزرگ، مرگ برای پايان رویاهای کودکانه شان.
*در نکوهش آن، بلافاصله کمونیستها تعرض پلیس آلبانی را محکوم کردند به نظر من پیامشان یک گام انسانی همراه با یک هشدار جدی بود
آنها عمق فاجعه را درک کردهاند.
*سلطنت طلبان از اینکه رقیبشان مورد ضربوشتم قرار گرفته خرسند و شادانند. غافل از اینکه فاجعه اشرف ۳ با مرگ اپوزیسیون راست پروغرب بی ربط نیست.
، چون غربیها با گرگهای آدمخوار دست دوستی دادهاند و هر اتفاق ناگوار دیگری ممکن است بیافتد.
*خبر شومی از شیفتگان قدرت:
دیروز مطلع شدم جماعت عبدالله مهتدی به اردوگاه جماعت عمر ایلخانیزاده حمله کردند و در این فاجعه دو نفر از پیشمرگان جماعت عمر ایلخانیزاده جان باختند و چند نفر نیز زخمی و در بیمارستان بستری شده اند.
آقای مهتدی و ایلخانیزاده علرغم دور شدنشان از تفکر کومه له قدیم و غرق شدن در مماشات وبده بستان با شناسنامه قوم پرستی، هر دو نام کومه له را جعل کردند و خود را کومه له معرفی می کنند.
البته باید نوشت که اینها سالهاست در کردستان عراق با تظاهر به نظامیگری اردوگاه نشینند. اما رسما فعالیت نظامی علیه جمهوری اسلامی نمی کنند و مجبور به رعایت منافع دو حزب صاحب قدرت در کردستان عراق هستند، فقط آزادند به جان هم بیافتند فاجعه که امروز ما شاهد آنیم.
*مشکل کجاست؟
احزاب راست پرو غرب ایرانی به شکل بیمار گونه ای چشم به کمک غرب دوختند و امیدوارند که روزی تانکهای آمریکا آنها را در ایران شریک در قدرت کند. که غیر ممکن است.
۱-مجاهدین خلق فکر میکردند کمکهای بی حساب عراق ماندگار است اما با حمله آمریکا به عراق در سرنوشتی تلخ گرفتار آمدند و در اوج ضعف به آمریکا پناه بردند که نتیجه بهتر از این نشد و بدتر از هر زمان در بنبست، با مرگ سیاسی قابل تصور به سختی هماکنون نفس می کشند..
۲-سلطنتطلبان در دنیای زیبایی که ساختهی خیال بافیهای گذشتههای بسیار دور است غرق شدن، منجمد شدهاند
در پی رویائی باز گشت به گذشته در آیندهی تار،
با شیوههای به سبک مسلک اربابی(!)
مثل وکالت که خیلی هم کمدی و خنده دار بود و ما هم میدیدیم که چگونه اتوبوس ارباب با گذر از گردنه پر پیچ و خم سیاست به ته درهٔ سقوط افتاد. و سر نشیننان آن سوختند.
ما در طول سالیان دراز عمر سیاسی خویش ، نديده بودیم که ملکه خود خوانده چوب پرچم را حولهای مخالفان خود کند، یا از گندلاتها بخواهد تا اعتراضات ایرانیان خارج را درهم بشکنند
پانایرانیسم( شوونیسم) تا چه حد گرفتار به لجنزار لمپنی غرقند
۳-سازمان زحمتکشان !!
عبدی مهتدی با نگرشی راست تحت تاثیر تحولات در عراق و افغانستان چشم امید را به آمریکا بست رویایش را در بودن با آمریکا معنی می کنند. سالها قبل برایش نوشتم تصور دیوخان و سر بر متکا عیانی ممکن نیست.
۴-حقیقتا باید بنویسم که اینها شیفتگان قدرتند اما از نظرسياسی فاقد درک و شعورند و نمی توانند بفهمند که ایران کشوری انقلاب خیز است ایران با افغانستان و عراق متفاوت است،
متاسفانه من امروز پایان سرنوشت احزابی را می بینم که قربانی اشتباهات خویشند، مسببین سرنوشت تلخی که در آن گرفتار آمدند خودشانند.
سرنوشتی که به مرگ تدریجی ختم می شود.
۲۳ژوین ۲۰۲۳میلادی “شمی صلواتی”
#شمی_صلواتی
متشکر از نویسنده در اشاره به پان ایرانیسم.
پان ایرانیسم مثل اسلام رژیم و سایر بورژواها به لمپن ها تکیه دارد چون در انتها در مورد جامعه چیزی نمیتواند بگوید جز دری وری اتحاد اقتدارگرا و قربانی اش، مثل استثمارگر و استثمار شونده، زن خانواده متحد با شوهر متجاوز، حول واژه وطن. اما وطن ایرانی با وطن غرب علمی و صنعتی تفاوت دارد. وطن بورژوای پان ایرانیست ایرانی تا مغز استخوان وابسته به سرمایه داری جهانی هست و خواهد بود. از لحاظ تاریخی دیگر امکان رنسانس علمی و صنعتی وجود ندارد چون فی الحال اتفاق افتاده و به استعمار و امپریالیسم جهانی تبدیل شده. پان ایرانیستها نمیتوانند امپریالیست بشوند. کزینه اسلامی بورژوازی فکر کرد میتواند، اما دارند بهای جاه طلبی شان را می پردازند.
چاره کار انقلاب علیه هر نوع وطن مردسالاران، وطن اربابان سرمایه و امپریالیستهاست
فعلا اکثر کارگران غربی تاریخا از مزایای استعمارگری اربابان سرمایه دار خود اندکی استفاده میکنند و درامد مناسبی دارند، اما اولین قربانیان مشکلات اربابانشان هستند و در انتها نوکرها و کلفتهایی رای به ارباب دهنده بیش نیستند.
کارگر ان فریب خورده وطن پرست ایرانی، بعلت ضعف تاریخی جبران ناپذیر سرمایه داری ایران، پان ایرانیست های خوش خیال هستند و خواهند بود. آنها از مزایای امپریالیسم اربابانشان محروم هستند چون بعنوان سرمایه داری حاشیه ای، باید با مزد کم بسازند و فقط در استادیومها فریاد بزند ایران ایران، تازه در این هم جیب ارباب سرمایه دار ورزش را پر از پول میکنند..
ضداقتدار
آناکوسندیکالیست
و غیره
در تاریخ سیاست سابقه نداشته در یک کشوری حاکمان آن کشور و مخالفان و براندازان آن رژیم اینهمه از دشمن شان نام ببرند و آنرا مهم جلوه دهند. شاه و ولیعهد هم مدام ار موافقت و مخالفت امریکا و انگلیس سخن میگفتند. در میان عوام سخنی هست که میگوید ( از توحرکت، از خدا برکت) . نه اینکه بجای تکیه به مردم مدام اپوزیسیون و حاکمان وحشی به دخالت و حمایت و مزاحمت یک کشور خارجی فکر کنند.
نه خدا . نه دولت. نه مردسالاری
آنتارکو ویکیپدیایی اقلیمی