«امسال کاشت و برداشتی وجود نخواهد داشت»
یادداشت های غزه (۵۱)
«امسال کاشت و برداشتی وجود نخواهد داشت»
Rami Abou Jamous برگردان شهباز نخعی
رامی ابو جموس یادداشت های روزانه خود را برای «اوریان ۲۱» می نویسد. او که بنیانگذار «غزه پرس» – دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان خود در شهر غزه را تحت فشار ارتش اسرائیل ترک نماید. پس از پناه بردن به رفح، رامی و خانواده اش مجبور شدند مانند بسیاری از خانواده ها که در این منطقه فقیر و پرجمعیت گیر افتاده بودند، مجددا به تبعید داخلی خود ادامه دهند.. او رویداد های روزانه خود را در این فضا برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد:
چهارشنبه ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴
به پایان ماه سپتامبر می رسیم که معمولا مردم برای جشن «پیوند» آماده می شوند. این نامی است که به برداشت محصول زیتون داده شده که «پیوند فلسطین» است. این برداشت از آغاز ماه اکتبر شروع می شود. در طول برداشت محصول، همه افراد خانواده به باغ های زیتون می روند. این کار از بامداد با یک صبحانه سنتی به نام « قلایه بندوره» که شامل خوراکی تهیه شده با رُب گوجه فرنگی، باقلا، حموس (نخود پخته کوبیده شده مخلوط با سیر، لیموترش و روغن زیتون) است، شروع می شود. پیشاهنگان، دانش آموزان و دانشجویان هم برای کمک به برداشت محصول می آیند. ترانه ای سنتی خوانده می شود. به راستی جشن بزرگی است. مثل یک جشن تولد، تولدی که نشان می دهد که ما و این سرزمین بهم تعلق داریم. همه انتظار بارش باران را می کشند چون محصول زیتون را افزایش داده و باعث می شود روغن خوبی بدهد.
اما، امسال برداشتی وجود نخواهد داشت. در غزه محله ای به نام «زیتون» وجود دارد که احتمالا درباره آن شنیده اید. این محله پوشیده از درخت های زیتون بود، اما اسرائیلی ها آن را بمباران و با خاک یکسان کردند. کاری که با محله های نزدیک به مرز اسرائیل هم می کنند. درختان زیتونی که همه می شناختند و تاریخ کاشت برخی از آنها به سال های ۱۹۰۵ و ۱۹۲۰ برمی گردد، همه از بین رفت و تخریب شد.
درخت زیتون، موجودیت فلسطینی ها است
اسرائیلی ها خیلی خوب از وابستگی فلسطینی ها به این درخت آگاهی دارند، درختی که در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه فقط یک منبع درآمد نیست. درخت زیتون، موجودیت فلسطینی ها است. به این خاطر است که وقتی شهرک نشین های یهودی به روستاهای فلسطینی در اطراف آنچه که دیوار جدایی نامیده می شود – ولی بیشتر یک دیوار تبعیض نژادی است- حمله می کنند، نخستین هدفشان همیشه درختان زیتون است. یهودی های شهرک نشینی که به روستاهای ساحل غربی رود اردن حمله می کنند هم این درخت ها را قطع می کنند. درخت هایی که تاریخ کاشت بیشتر آنها پیش از ایجاد حکومت اسرائیل بوده است. همه دنیا می دانند که قدیمی ترین درخت زیتون دنیا، با بیش از ۴ هزار سال قدمت، در بیت اللحم است.
دیوار تبعیض نژادی روستاها را از باغ های زیتون جدا می کند. جاده هایی که شهرک های یهودی نشین را بهم تصل می کند، به عمد از میان درختان زیتون عبور داده شده تا آنها را تخریب کند. آنها این کار را برای این می کنند که زیتون نماد فلسطین است. نماد مقاومت صلح جویانه و موجودیت ما است. نمی دانم که آیا شما تصویر مشهور محفوظه عود، زنی که یکی از این درخت های زیتون قطع شده در زمان حمله شهرک نشین های یهودی به روستای خود در نزدیکی نابلوس را در آغوش گرفته بود دیده اید؟ برای او مثل این بود که کودکش را از دست داده باشد.
پیشتر، غزه پس از جنین و طولکرم جایگاه سوم را در تولید و برداشت زیتون داشت و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تن زیتون و ۳ تا ۴ هزار تن روغن زیتون تولید می کرد. این به راستی زیان و خسارتی بزرگ، نه فقط از نظر درآمد بلکه از جهت ارتباط و وابستگی به زمین هم هست. می دانیم که اسرائیلی ها می خواهند هرگونه پیوند فلسطینی ها با زمین هایشان را از بین ببرند. آنها موزه ها را تخریب و مسجد، کلیسا، اماکن باستانی، دانشگاه، مدرسه، مهد کودک و به ویژه باغ های زیتون را بمباران می کنند چون خوب می دانند که برای فلسطینی ها چه اهمیتی دارد. مالکان باغ های زیتون، در ساحل غربی رود اردن یا غزه، از درخت های زیتون چنان با شما حرف می زنند که گویی فرزند یا نوه شان است. زیتون و روغن آن (زیت) در همه جا هست. در نام های اماکن مانند بیرزیت، زیتا، برج زیتا، کوه الزیتون و در نام های خانوادگی مانند زیتونا، زیتونیا، زیات و…
اسرائیلی ها می خواهند با تصاحب هرچه که به فلسطینی ها تعلق دارد، این پیوند را از بین ببرند. هنگام دیداری بین محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و بنی گانتز، وزیر اسرائیلی، وزیر یک بطری روغن زیتون به محمود عباس هدیه داد. برای درک معنای این حرکت، باید دانست که محمود عباس زاده شهر صفد، که امروز در خاک اسرائیل واقع شده، است که بخاطر درختان زیتونش شهرت دارد. این تصاحب به بسیاری از دیگر عرصه های زندگی فلسطینی ها هم تسری یافته است. به عنوان نمونه، ساندویچ فلافل که همه می دانند یک غذای مخصوص فلسطینی و در وجه کلی تر خاورنزدیکی است و در لبنان و سوریه هم یافت می شود، توسط اسرائیلی ها به عنوان یک «غذای سنتی اسرائیلی» معرفی می شود. همین امر در مورد حُموس یا گلدوزی های حاشیه لباس ها که هنری خیلی شناخته شده است هم وجود دارد. به یاد می آورم که یکی از وزیران گردشگری اسرائیل لباسی با حاشیه گلدوزی شده فلسطینی به تن می کرد و مدعی می شد که گلدوزی آن اسرائیلی است. اسرائیلی ها می خواهند زمین ها و نیز فرهنگمان را از دستمان درآورند.
ترس جامعه را تغییر می دهد
این شیوه ای نمادین برای وارونه نمایی واقعیت است. گویی که اسرائیلی ها، که از سراسر دنیا برای استعمار ما آمده اند، پیش از ما در اینجا وجود داشته اند. بنی گانتز، شاخص ترین محصول این سرزمین را به کسانی هدیه می دهد که فکر می کند اخیرا به اینجا آمده اند. از نظر او، این سرزمین از گذشته خیلی دور اسرائیل نام داشته است. این شستشوی مغزی درمورد اسرائیلی ها و غربی ها موثر واقع می شود و کم کم شروع به نفوذ و رسوخ در ذهن خود فلسطینی ها هم می کند و آنها نشانه های هویت خود را از دست می دهند.
ترس جامعه را تغییر می دهد. مردم شروع به ترسیدن از این می کنند که حتی از راه دور، با حماس یا جهاد اسلامی یا خانواده های مبارزان دمخور شوند. آنها حتی از سلام گفتن به یک عضو حماس، دوست، همسایه حماسی یا کسی که برای دولت حماس کار می کند می ترسند، حتی اگر عضو جنبش نباشد. ارزش های همبستگی ای که ویژگی ما بوده از بین می رود. در طول انتفاضه دوم، مخفی کردن یکی از مبارزان تحت تعقیب اسرائیل در خانه خود، یک تفاخر به حساب می آمد. امروز این کار بار سنگینی است که کسی نمی خواهد به دوش بکشد. همه می دانند که ممکن است بلافاصله مجازات شوند و این مجازات مرگ خود و همه اعضای خانواده است.
مقاومت، به ویژه مسلحانه – که درمورد هرگونه اشغالگری امری مشروع است-، درمورد فلسطینی ها تروریسم نامیده می شود. از نظر غربی ها، مقاومت اوکراین دربرابر روسیه نه تنها مشروع است، بلکه آن را تشویق هم می کنند و پول و سلاح در اختیارش می گذارند. اما وقتی که صحبت از فلسطینی ها می شود، تروریسم است. اسرائیلی ها به خوبی موفق شده اند این وارونگی نقش ها و تغییر قاعده ها را در ذهن «غربی ها» جا بیاندازند. متأسفانه، این امر دارد در ذهن خود فلسطینی ها هم شروع می شود. ما تاریخ و حقوق خود را فراموش کرده ایم. ترس از مجازات جمعی و نسل کشی تا حدی ما را ترسانده که رفتارمان با دیگران و حتی خودمان را تغییر داده است.
با همسرم صباح برای دیدن یک آپارتمان اجاره ای رفتیم تا از گذراندن زمستان در زیر چادر در امان بمانیم. اجاره آپارتمان خیلی گران و به نظر صباح خیلی بزرگ بود. درحالی که مساحت آن حتی به اندازه نصف آپارتمانمان در شهر غزه هم نبود که اسرائیلی ها ما را وادار به ترک آن کردند. اما، زندگی طولانی در زیر چادر باعث شده که این آپارتمان به نظر او خیلی بزرگ بیاید. فضای زندگی ما، چه از نظر فیزیکی و چه ذهنی تنگ و کوچک شده است.
در نوار غزه فقط چند درخت زیتون در داخل شهرها یا باغ ها باقی مانده است. با این حال، ما باز هم درخت زیتون خواهیم کاشت و بازهم «پیوند فلسطین» را جشن خواهیم گرفت.
محمود درویش، شاعر بزرگ فلسطینی می نویسد:
مقاله ای دیگر برای شستشوی مغزی زنان و کارگران ایران تا بگویند دموکراسی خوب است، اسرائیل بد است.
روشنگری، لوموند و راه کارگر اینطور جلوه میدهند که دولت اسرائیل از دموکراسی غرب و آمریکا جداست. دائم نوشته اسرائیل فلان و بهمان میکند. چرا روشنگری، لوموند و نویسنده نمی گویند که اسرائیل برای انجام این سیاستهایش از غرب دموکراتیک، مخصوصا آمریکای دموکراتیک پول میگیرد. چرا اینطور جلوه میدهید که غرب دموکراتیک امپریالیستی نمی داند چکار میکند؟ چرا اینطور جلوه میدهید که سرمایه داران غربی مالک جهان و بانکهایشان نمی دانند با پولهایشان دارند چکار میکنند؟
لوموند، روشنگری و راه کارگر قرار است به غربی ها درس دموکراسی بدهند و قرار است ما از روشنگری درس دموکراسی بیاموزیم، یاد بگیریم که دموکراسی غربی خوب است، اسرائیل بد است؟
در مقاله، نویسنده فلسطینی می نویسد که چطور به اوکراین کمک میکنند اما به ما ظلم میکنند؟ سئوال بی جواب رها شده. جوابش این است که میخواستند اوکراین را عضو ناتو کنند تا جامعه روسیه را مجبور کنند نوکری غرب را بپذیرد. فاصله بین اوکراین تا مسکو برای موشکهای اتمی بسیار کوتاه است و هیچ احمقی نمیتواند چنین چیزی را بپذیرد مگر اینکه نوکر دموکراسی غرب باشد. آلیگاروشهای روسی هم مثل جناح تندروی رژیم ایران زیر بار این زور نرفته اند. هدف دموکراسی غرب به رهبری آمریکا این است که از شر این مقاومت خلاص شود و کنترل جامعه روسیه و ایران را بدست بگیرد و بعد براحتی همین بازی های دموکراسی خواهی را با چین راه بیاندازد (که فی الحال شروع شده) و بر جهان غلبه کامل پیدا کند. این جواب رو راست چراست وگرنه نمایندگان دموکراسی سه دقیقه روی پا نمی ایستادند و برای ناتانیاهو که مامور اجرای سیاستهای آنهاست، دست نمی زدند.
لطفا دست از شستشوی مغزی زنان و کارگران ایران بردارید. خودتان میدانید که اعتبار دموکراسی خواهی سوسیال دموکراتیک تان بر باد رفته، اقلا درس بگیرید.
برای توضیح ارتجاع رژیم و دولت روسیه دیگر جا نیست چون تعداد لغات کامنت محدود شده.
آنارشیست