از هم گسستگی قدرت درایران
Stéphane A. Dudoignon برگردان سعید جواد زاده امینی
دسامبر 2022
استیصال نیروهای سرکوبگر در مقابل تظاهرکنندگان
از هم گسستگی قدرت درایران *
رژیم در مواجهه با تظاهر کنندگانی که همچنان بر عزم خود پایدارند، برای باز گرداندن آرامش راهکار اعمال خشونت را برگزیده است. اما بخش کوچکی از مراجع مذهبی از فقدان سازوکار های مسالمت جویانه بین قدرت و معترضین ابراز تآسف می کنند
نویسنده Stéphane A. Dudoignon
.
ژوزف برودسکی Josephe Brodsky شاعر و نویسنده، در اثر خویش در باره ی « خودکامگی » (۱) توصیه می کرد، در گزینش یک مستبد، فردی مسن را انتخاب کنید. این استاد اهل پترزبورگ از جمله چنین استدلال می کند که یک دیکتاتور پیر به دلیل زمان مورد نیاز برای مراقبت از سلامت خود وقت کمتری را صرف امور دولت خواهد کرد. آیا چنین توصیه و پیشنهادی در مورد آقای علی خامنه ای که بزودی وارد هشتاد و پنجمین بهار زندگی اش می شود و از سال ۱۹۸۹ رهبری انقلاب و جمهوری اسلامی را در اختیار دارد، صدق می کند ؟
چنین به نظر می رسید که رهبر به دنبال شورش های متوالی که در تمام ایران پس از کشته شدن مهسا امینی بدست پلیس گشت ارشاد در ۱۶ سپتامبر به وقوع پیوسته، دچار وحشت و نگرانی شده است (۲). وی در طول هفته های تعیین کننده ی پس از آن دچار سردرگمی شده بود، تا این که نیروهای انتظامی در ۲۶ اکتبر تظاهر کنندگان را با گلوله های جنگی واقعی مورد هدف قرار دادند و در همان حال خشونت به مکان های مذهبی گسترش یافت. از جمله حمله ی مسلحانه به حرم شاه چراغ در شیراز در ۲۷ اکتبر، که از سوی دولتمردان بلافاصله به تشکیلات دولت اسلامی – داعش – نسبت داده شد، اما بخشی از جنبش اعتراضی آن را تلاشی از سوی حکومت برای بی اعتبار کردن جنبش و ایجاد رعب و وحشت در جامعه دانستند. همتایان آقای خامنه ای در رده های بالای مرجعیت در این مورد اشتباه نکردند، برخی از آنها او را مسئول مستقیم سرکوب ها می دانند. و در حالی که هیچ یک از آنها او را به خیانت به سنت و الگوی محمد، پیامبر اسلام متهم نمی کنند، بعضی از مراجع به دلیل به کار بردن خشونت مرگبار در مقیاس وسیع برعلیه جمعی از مسلمان ها (۳)، خواستار محاکمه وی شدند، امری بی سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی.
از جمله ی آنها : مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه ی زاهدان در بلوچستان، شهر ماتم زده ای که در جمعه ی سیاه (۳۰ سپتامبر)، در جریان تظاهرات مسالمت آمیز مردم ۹۱ نفر از معترضین ( ۳۵ نفر بر اساس آمار رسمی) کشته شدند ، را می توان نام برد (۴).
البته این گونه اختلاف نظرها در بین رهبران مذهبی، در کشوری با سازمان ها و تشکیلات مرتبط با اکثریت شیعه و اقلیت اهل تسنن، و وجود بنیادهای مذهبی پرتوان و برخوردار از طیف وسیعی از منابع مالی، که تکثر گرایی ( پلورالیسم) نسبی را امکان پذیر می سازد، چیز تازه ای نیست. آنچه تازگی دارد، این است که بخشی از رهبران مذهبی از این که شورش(خیزش) ها ی شهری از هر گونه کنترلی خارج شود، ابراز نگرانی می کنند.
هرچند منابع مذهبی در قدرت یک پارچگی و وحدت کلمه ی مرسوم را نشان نمی دهند، اما درمورد نیروهای نظامی و مآمورین انتظامی، به ویژه پاسداران انقلاب که مسئولیت مراقبت و کنترل اجتماعی و سیاسی شهروندان را به عهده دارند، وهمین طور واحدهای بسیج(داوطلب) وضعیت چگونه است ؟. چیزی که در ارتباط با این نیروها شگفتی بر انگیخته است ، عملکرد دوگانه و ترکیبی از رفتار خشونت آمیز حد اکثری ـ مثل آنچه در زاهدان رخ داد ـ و در کنار آن اجازه دادن و نادیده گرفتن بود. در واقع بسیاری از ناظران شاهد دو نوع کنش متفاوت بودند : از یک سو سرکوب، شکل و روش نظامی به خود گرفته است ( در بعضی از اعتراضات، مردم هدف شلیک سلاح های جنگی قرار گرفته اند)، از سوی دیگر با وجود مداخله و ورود مردان غیر نظامی ( لباس شخصی ها) در سرکوب مردم، بسیاری از تظاهرات و اشغال محلات در همان روز ادامه پیدا کرده است، مثل آنچه در مراسم یادبود چهلمین روز کشته شدن مهسا امینی (۵) به وقوع پیوست و طی آن نیروهای انتظامی میدان به میدان در برابر جمعیت غیر مسلح عقب نشینی کردند.
در توجیه این تناقض رفتاری چند دلیل می توان ذکر کرد. یکی از آنها به نحوه ی گزینش و عملکردی مربوط می شود که از مدتها پیش در مورد سپاه پاسداران اعمال شده و منشاء تفاوت های گسترده ی محلی در واحد های آن بوده است. در زمان صلح و آرامش، سربازان استخدام شده اغلب در واحدهای محل سکونت خود به کار مشغول می شوند، ـ جز در نواحی مرزی و پایتخت ـ تهران ـ که از پرسنلی که از مناطق دیگر آمده اند، استفاده می شود ـ (۶). مزیت کاربرد چنین یکان هایی، با همگونی و همبستگی بین آنها، در زمان جنگ ـ همچون دوران جنگ ایران و عراق طی سال های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸، یا در سوریه از سال ۲۰۱۲ – آشکار شده است.از زمان پیروزی سپاه در انتخابات شهرداری ها در سال ۲۰۰۳، این همبستگی ها همچنین به آنها این امکان را داده است تا در زندگی سیاسی، اقتصادی و فعالیت های اجتماعی محلی ( از جمله در باشگاه های ورزشی، که به ستون های اصلی تثبیت قلمروی آنها تبدیل شده است ) مشارکت فعال داشته باشند. بر عکس مشکل در پیوندها و روابط شکل یافته ی این واحدها با شهروندانی است که خود را بخشی از آنها می دانند و مشارکت در سرکوب را برای آنها دشوار می کند. و این آن چیزی است که از نیمه ی ماه سپتامبر از طریق ابراز نا رضایتی در فضای مجازی، از سوی بخشی از نیروها، و گاهی ابراز ملاطفت حساب شده در برابر تظاهر کنندگان ، و همچنین حمایت از اعتراضات بخشی از دنیای ورزش، به ویژه فوتبال، شاهد آن بودیم، ـ همه ی چیزهایی که رژیم مراقب آنها هست .
نیروهای ضربتی بیش از حد مجهز
توسل هر از گاهی به بالگردها وسیله ای برای شناخت عمق و وسعت اعتراضات و همچنین به دلیل کاهش اطمینان نسبت به ایمنی بعضی از اردوگاه ها بوده است. تجهیز بخش کوچکی از واحدهای کماندویی بیش از حد مجهز نیروهای انتظامی و همچنین نیروهای نظامی ارتش ( مثل واحد چتربازان تیپ ۶۵ هوابرد، که از بهار ۲۰۱۶ در نقش حمایت از سپاه در سوریه حضور دارند (۷)، نیز در همین رابطه است. آقای خامنه ای رهبر، و اطرافیانش به خاطر دارند که در سال ۱۹۷۹ ترک خدمت و فرار نیروهای پلیس و فقدان دلبستگی سربازان و نا رضایتی یکان های ارتش از کمبود امکاناتی که در اختیارداشتند، سقوط رژیم پادشاهی را تسهیل کرده بود. آنها همچنین عدم مقبولیت رژیم از سوی مردم و انزوای آن را در مواجهه با طیف وسیعی از گروههای اجتماعی مورد کنکاش قرار می دهند. با توجه به این برآوردها ونگرانی در مورد نیروهای کماندویی، از این پس انتخاب و استخدام آنها به شکل موقت و غیر رسمی صورت می گیرد و مراقبت و توجه خاصی نسبت به این واحدهای ویژه اعمال می شود.
این واحد ها از سوی شبه نظامیانی مثل حزب اله لبنان، حشد الشعبی ( واحدهای بسیج مردمی) که به سرکوب «مبارزات خیابانی» ایرانی ها متهم هستند، همراهی می شوند. یکی از نشانه های نزدیکی با شبه نظامیان عرب این است که خانم زینب سلیمانی ( دختر فرمانده نیروهای ویژه ی سپاه ( سپاه قدس) که در ژانویه ۲۰۲۰ با شلیک موشک شلیک شده از هواپیمای بدون سرنشین آمریکا یی کشته شد)، متهم است که مبلغ ۲ میلیون دلار برای کمک به زنان لبنانی که برای تداوم بخشیدن به نیروهای پشتیبانی با اعضای حزب اله ازدواج می کنند، اهدا کرده است(حزب الله در همان تاریخ این خبر را تکذیب کرد.ل.م.ف). این واحدها با مرزبندی حول تشکیلات داخلی و اتکا به خود، برای جانشینی اعضا، و با تکیه بر نوعی ناسیونالیسم افراطی آمیخته با پرستش امام حسین، بینش و ایدئولوژی خویش را سامان دهی می کنند (۸). از این رو این نگرانی از سوی نهاد مذهبی شیعه وجود دارد که جاه طلبی و اقدامات بیش از حد این گروه از شبه نظامیان، که برخی از اوقات به توازن های شکننده ی محلی بی توجهی نشان می دهند، چنانچه سرکوب مردم هدف اصلی آنها تلقی شود، به کاهش نفوذ یا حتی نفی کامل نهاد روحانیت منجر خواهد شد.
این چنین است که بخشی از صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی در اواخر اکتبر از نبود یک دریچه ی امنیتی « سوپاپ اطمینان » بین مردم از یک سو، و رهبر و شبه نظامیان او ( نیروهای بسیج) از سوی دیگر، از زمان کنار گذاشته شدن کامل اصلاح طلبان از قدرت، در پی انتخاب ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۱، ابراز نا خرسندی می کنند. رویارویی شومی که به زیان افراط گرایان هر دو طرف درگیر می انجامد.
همین هراس از فرار به جلو، در رسانه های نزدیک به سپاه، مثل خبرگزاری تابناک که توسط فرمانده ی سابق سپاه ، آقای محسن رضایی تآسیس شده، مطرح می شود. تابناک خشونت های اعمال شده در کوچه و خیابان را مورد اشاره قرار می دهد ( روشی برای تبرئه کردن و بی گناه جلوه دادن سپاهیان و نیروهای بسیج در قتل عام های عمده )، و خواستار اصلاحات و باز نگری در پلیس گشت ارشاد و همچنین انجام گفت و گو و اقدامات اصلاحی در حکومت جمهوری اسلامی می شود. این فراخوان ها به کنش های بلند پروازانه تری همچون اقدام آقای بابک نگاهداری، مدیر مرکز تحقیقات مجلس ( ۳۱ اکتبر) و به ویژه فراخوان کانون ملی وکلا (اول نوامبر) پیوند می خورند (۹).
در همین حال در بسیاری از مساجد در محلات، مراسم یادبود چهلمین روز درگذشت قربانیان سرکوب شورش های اخیر، طبق سنت رایج در مذهب شیعه، و برگرفته از مراسم سوگواری امام حسین، با فریاد « مرگ بر دیکتاتور» برگزار می شود. از جمله در بابل، در کناره ی دریای خزر، روز ۳۱ اکتبر، ویدیویی که از مراسم چهلمین روزکشته شدن میلاد زارع ضبط شده، بود، همان روز از طریق شبکه ی کوچه در یوتوب در معرض دید قرار گرفت. سنت «سینه زنی» که مردان با ایمان مذهبی در مراسم عاشورا انجام می دهند، تنها ماندن و کشته شدن امام حسین به دست قاتلینش در سال ۶۸۰ میلادی در کربلا را یادآوری و گرامی می دارد. بسیاری در ایران نقشی را که مراسم عزاداری برای زنان و مردانی که در جریان انقلاب ۱۹۷۹ توسط نیروهای نظامی کشته شدند، در پیروزی انقلاب ایفا کرد، را به خاطر دارند.
در این شرایط اطمینانی وجود ندارد که اقداماتی همچون برکناری مقامات پلیس محلی مثل آنچه در زاهدان رخ داد، یا لغو جدایی جنسیتی در رستوران دانشگاه ها اثر مطلوبی داشته باشد. به ویژه که برخی از عملکردها و اقدامات باعث تحریک اذهان می شوند ( توجه نسبت به عکس های منتشر شده در فضای مجازی از یکی از سپاهیان قدیمی، آقای رستم قاسمی وزیر راه سابق، همراه با همسر دوم او بدون حجاب «اسلامی » در سفر به مالزی، که با هدف بی اساس نشان دادن ادعای مبارزه ی فمینیست ها مورد استفاده قرار گرفته است).
وابستگی به شبه نظامیان
آمیزه ای از غرور و بدبینی از سوی نخبگان شبه نظامی، که صفوف فشرده ی نیروهای ویژه خود را به شبه نظامیان بین المللی پیوند داده و به اندرزهای مراجع روحانیت شیعه بی تفاوت هستند ، نشان از آن دارد که دغدغه ی آنها در این اواخر پاییز زمان خریدن است. چنین به نظر می رسد که نخبگان شبه نظامی به پشتوانه ی همکاری با روسیه و چین، و در حالی که تا گردن در جنگ های سوریه و اوکراین در گیر شده و هیچ راه برون رفتی ندارند، برای هر چیزی آماده ا ند.
برودسکی که در سیستم مدیریتی شوروی آموزش دیده است، همچنین یاد آوری می کند که « میانگین دوران « استبداد» ی که وقار و احترامی برای خود قائل باشد، ۱۵ تا حد اکثر ۲۰ سال است. در صورتی که بیش از آن به درازا بکشد چهره ای وحشتناک پیدا می کند». روح اله خمینی، در دوران کوتاه مدت خود کامگی خویش با رسمیت بخشیدن به نظریه ی ولایت مطلقه ی فقیه ، کمی پیش از درگذشتش در سال ۱۹۸۹، راهکار لازم برای دامن زدن به خودکامگی وحشتناک را فراهم کرد.
چند تکه شدن قدرت به ارث رسیده از دوران حکومت او، وابستگی به شبه نظامیان چند ملیتی و مسلح شدن پاسداران به ایدئولوژی، افزایش هزینه ها را درپی دارد. آنها تاریخ معاصر ایران را به تکرار جنبش هایی که به طور فزاینده ای خشونت آمیز شده اند، کاهش دادند. در اوایل ماه نوامبر ۲۰۲۲، حتی در مطبوعات رسمی ، این وقایع به عنوان یک تهدید وجودی برای تمامیت کشور ارزیابی می شود.
* مطالب مطرح شده نظر نویسنده مقاله است و ضرورتا مورد تائید مترجم نمی باشد. هیئت تحریریه لوموند دیپلماتیک به زبان فارسی تاسف خود را از نبود یک تحلیل جامعه شناختی و ژئوپلتیک در این مقاله به تحریریه لوموند دیپلماتیک ابراز کرده است.
منابع :
۱ ـ متن نگارش شده در سال ۱۹۸۰، به نقل از کتاب Loin de Byzance, انتشارات فایارد، پاریس ۱۹۸۸
۲ – مراجعه کنید به Pierre Rmond, « Dix points sur l’embrasement iranien », Le Grand Continent, Paris, 22 septembre 2022 ۳ ـ مباحثات ( به فارسی) ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲ قابل دسترسی در سایت WWW.Khabaronline.ir ۴ ـ سخنان ایراد شده در تاریخ ۱۲ اکتبر ۲۰۲۲، و بازتاب یافته در شبکه ی فارسی زبان رادیو فردا
۵ ـ مراجعه کنید به بازتاب ساعت به ساعت رویدادها در شبکه ی یوتوب کوچه بر اساس ویدیو های کوتاه ارسالی
۶ ـ. مراجعه کنید به Les Gardiens de la révolution islamique d’Iran.CNRS Edition,Paris,2022
۷ ـ. مراجعه کنید به وب نوشت Youri Liamine کارشناس روسی نیروهای نظامی ایران، ۸ ژوئیه ۲۰۱۸ ( به زبان روسی) http://imp-navigator.livejournal.com:743624.html
۸ ـ. مراجعه کنید به سعید گلکار در « Taking back the neigh-borhood : The IRGC Provincial guard’s missionto re-islamize Iran », Policy Notes, Washington Institute for Near East Plicy,4 juin 2020
۹ ـ. به ترتیب نقل شده از WWW.tabnak.ir و سایت خبری WWW.khabaronline.ir
Stéphane A. Dudoignon
مدیر تحقیق در مرکز ملی مطالعات علمی، گروه جوامع، مذاهب، لائیسیته ( CNRS- GSRI)، مؤلف کتاب « پاسداران انقلاب اسلامی ایران، جامعه شناسی سیاسی یک گروه شبه نظامی دولتی»، انتشارات CNRS ، پاریس ۲۰۲۲
Comments
از هم گسستگی قدرت درایران<br> Stéphane A. Dudoignon برگردان سعید جواد زاده امینی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>