آیا می توان در آلمان از سیاست اسرائیل انتقاد کرد ؟ / برگردان سعید جواد زاده امینی
راست گرایان افراطی مبارزه بر علیه یهودی ستیزی را به گروگان می گیرند
آیا می توان در آلمان از سیاست اسرائیل انتقاد کرد ؟
در ماه ژانویه، نسخه ی آلمانی یک کارتون فرانسوی، اثر دومینیک گرانژ و ژاک تاردی تحت عنوان «الیز و پارتیزان ها جدید » ( Delcourt, Paris,2021) ، به دلیل استفاده ازعبارت « تبعیض نژادی اسرائیلی »، در پس واژه های اثر، با لغو انتشارروبرو شد. این گونه اعمال سانسور، به محض زیر سؤال قرار گرفتن سیاست تل آویو، استثنائی نبوده و امری عادی محسوب می شود.
نویسنده Sonia Combe برگردان سعید جواد زاده امینی
آیا می توان در آلمان از سیاست اسرائیل انتقاد کرد ؟↑
دوم فوریه ی گذشته، انجمن انشتیاین در پوتسدام واقع در نزدیکی برلن ، نشستی با سه نویسنده، شارلوت واید من ، مقاله نویس آلمانی و دو شخصیت دانشگاهی اسرائیلی، بشیر بشیر کارشناس امور سیاسی و آموس گولبٍرگ مورخ، درارتباط با موضوع « درک و شناخت رنج دیگران. هولو کاست، نکبت (۱) و حافظه ی تاریخی آلمان» را پیشنهاد می کند. هرکدام ازاین نویسندگان آثاری در ارتباط با این موضوع نوشته اند.
این گرد هم آیی که در ابتدا برای ۹ نوامبر در انستیتو گوته ی تل آویو از طرف بنیاد روزا لوکزامبورگ ، با همیاری حزب چپ دی لینک Die Linkeپیش بینی شده بود، تحت فشار وزارت امور خارجه ی اسرائیل ، سفیر اسرائیل در آلمان آقای رون پروزور، یادواره ی نسل کشی یهودیان ( Mémorial de la choah Yad Vachim) در اورشلیم (بیت المقدس م) و انجمن آلمان و اسرائیل، لغو شد. انتخاب تاریخ ۹ نوامبر، روزی که در سال ۱۹۳۸ قتل عام موسوم به « شب بلورین» در سراسر آلمان نازی به وقوع پیوست، اقدامی تحریک آمیز تلقی شده بود. بنا بر نوشته ی روزنامه ی هاآرتس، وزیرامور خارجه ی اسرائیل گفته است « از نیت بد اندیشانه و فریبکارانه ی پیدا کردن ارتباطی بین این دو ( هولوکاست و نکبت) ، با تنها هدف لکه دار کردن اسرائیل، شوکه و رنجیده خاطر شده است»،( ۸ نوامبر ۲۰۲۲). سازمان های دعوت کننده پیشنهاد فوری تغییر تاریخ این گرد هم آیی به ۱۳ نوامبر را مطرح می کنند. این بار اما دولت اسرائیل است که خواستار لغو برگزاری کنفرانس می شود. با توجه به تهدید ابراز شده از سوی سازمان های دانشجویی راست افراطی Im Tirtzu ، انستیتو گوته تصمیم به عدم برگزاری کنفرانس می گیرد. خانم وی یٍدمًن پس از دریافت خبر لغو کنفرانس، از این که مقامات آلمانی با چنین سرعتی به در خواست های اسرائیل پاسخ داده اند اظهار شگفتی می کند. نویسنده آن را « نماد و آزمونی برای واکنش آلمان در ارتباط با گرایش به راست در جو سیاسی پس از انتخابات ( در اسرائيل) می بیند. و چنین برداشت می کند که در ارتباط با دفاع از ارزش های دموکراتیک ، آلمان در این آزمون موفق نبوده است» (۲).
خشم بر آمده از موضوع کنفرانسی که قرار بود در فردای انتخابات پارلمانی اسراذیل برگزار شود، در شرایطی که آقای بنیامین نتانیاهو و حزب راست افراطی لیکود وابسته به وی ، در سایه ی ائتلاف با راستگرایان افراطی مذهبی به پیروزی دست یافته بود، آن را نوعی شیطنت و تبانی تلقی می کرد. رسانه های آلمانی در مجموع با توجه بیشتر به این موضوع در مقایسه با نتیجه ی انتخابات، به این تهمت و جنجال دامن زدند. این همان چیزی است که خانم سوزان نی يمًن مدیر انجمن انشتاین در تاریخ ۲ فوریه در مراسم گشایش گرد هم آیی که سه ماه قبل از آن در پی آگاهی یافتن از لغو نشست تل آویو، تصمیم به بر گزاری اش گرفته بود، یاد آوری کرد. خانم فیلسوف می گوید، در ارتباط با احترام به آزادی بیان از خط مشی کسی که نامش زینت بخش این تشکیلات (گوته .م )است پیروی می کند، – حتی اگر برای دفاع از حق انتقاد از سیاست اسرائیل در آلمان با خطراتی مواجه شود ، آن را به چالش می کشد.
دگرگونی ایدئولوژیک
اولین آنها به ۲۶ آوریل ۲۰۱۸ بر می گردد. در شرایط اوج گیری یهودی ستیزی، بوندستاگ ( پارلمان فدرال آلمان) در چنین روزی قطعنامه ای را تصویب می کند که بر طبق آن « حق موجودیت دولت اسرائیل بخشی ازاصول اساسی دولت آلمان به شمار می رود». پارلمان آلمان بدین ترتیب مبارزه با یهودی ستیزی را در عمل به دفاع از( دولت) اسرائیل پیوند می زند. یک سال پس از آن در ۱۷ ماه می ۲۰۱۹، نمایندگان پارلمان طی قطعنامه ای کارزار بایکوت، عدم سرمایه گذاری و تحریم ( BDS) را محکوم کرده و آن را ماهیتآ یهود ستیز تلقی می کند. از دیدگاه پارلمان آلمان، فراخوان تحریم تولیدات اسرائیلی و همچنین مبادلات دانشگاهی و فرهنگی یا ورزشی، با هدف وا داشتن اسرائیل به محترم شمردن حقوق بین المللی در رابطه با ایجاد کلونی های یهودی نشین در سرزمین های فلسطینی، موجب آن می شود که شهروندان اسرائیلی و یهودیان به طور عام مورد تحقیر و عتاب قرار گیرند. نماینگان پارلمان از جمله تصمیم گرفتند مؤسسات و پروژه های فرهنگی را که از کارزار تحریم حمایت کنند از کمک های مالی محروم کنند.
اما بیش از خود این قطعنامه، هویت نیروهای سیاسی که آن را به دوش می کشند، باز تاب دهنده ی دگرگونی وعقب نشینی ایدئولوژیکی است که در فضای ( سیاسی) آلمان جریان دارد. تصویب این قطعنامه در پارلمان آلمان عملآ به پیشنهاد حزب راست گرای افراطی و مهاجر ستیز اتحاد برای آلمان (AFD) صورت گرفت، حزبی که در حال حاضر خود را قهرمان مبارزه برای دفاع از اسرائیل می داند، و در عین حال در محکومیت اقدامات یهودی ستیزانه بیشتر با احتیاط عکس العمل نشان می دهد. همان طور که خانم نٍی مان در دوم فوریه یاد آوری می کرد، حزب اتحاد برای آلمان AFD استراتژی آقای استیو بانون ، مشاور سابق دونالد ترامپ را در نظر گرفته است که بر اساس آن هرچه بیشتر از دولت اسرائیل حمایت کنیم، بیشتر می توانیم بدون هراس از سرزنش شدن ، با گرایش به راست افراطی حرکت کنیم. این روش که به ویژه توسط ژائیر بولسونارو در برزیل و ویکتور اوربان در مجارستان آزمایش شده، کار آمدی خود را به خوبی نشان داده است.
به منظور برملا کردن تفکر و ذهنیت جریان راست گرای افراطی در آلمان، خانم ها سوزان نی یٍمِن مدیر انجمن انیشتاین و استفانی شولٍر اسپرینگوروم ـ تاریخ نگارـ مدیر مرکز مطالعات یهودی ستیزی در برلن، و همچنین امیلی دیچه بٍکٍر، روزنامه نگار، در ماه ژوين ۲۰۲۲ تصمیم گرفتند کنفرانسی تحت عنوان « دستبرد به حافظه، هولو کاست و راستگرایی جدید»(Hijacking memory. The Holocaust and the new rigth) برگزار کنند. برگزار کنندگان این کنفرانس بر این باور بودند که نمایندگان سیاسی راستگرا در سطح بین المللی و در آلمان، از یاد آوری نسل کشی یهودیان توسط نازی ها برای اعمال سیاست های ملی گرایانه و بیگانه هراسی و حتی نژاد پرستانه استفاده می کنند. سیاستی که پس از این حتی خود یهودیان ایالات متحده را نشانه می گیرد، وقتی به عنوان مثال جمهوری خواهان که خود را به عنوان مداافعان اسرائیل معرفی می کنند، همزمان در کنگره تئوری های توطئه ی ضد یهودی را رواج می دهند (۳).
سفیر اسرائیل در آلمان ، موافق چنین دیدگاهی نیست : آقای رون پروزور خطر را قبل از هر چیز از جانب گرایش چپ می بیند و « رسوایی » Documenta 15 de Cassel را به عنوان دلیل ذکر می کند. یاد آوری این اتفاق : مدیریت هنری نمایشگاهی تحت این نام که هر پنج سال یک بار برگزار می شود، در سال ۲۰۲۲ به گروه هنرمندانی از اندونزی به نام « Ruangrupa» محول شده بود، تا امکان عرضه ی فعالیت های هنری جهان جنوبی، که قبل از این به « جهان سوم» معروف بود، را از ورای دیدگاهی متفاوت از دنیای غرب فراهم کند. مدیریت Documenta15 به ارائه و نمایش آثاری با محتوای یهود ستیزانه، از جمله و به ویژه پرده نقاشی « عدالت مردم» که توسط گروه اندونزیایی Padi طراحی شده بود، متهم شد. این نقاشی ۲۰ متری یاد آور دوران دیکتاتوری پرزیدنت سوهارنو در اندونزی بود، که در سالهای ۱۹۶۵-۱۹۶۶ به کشته شدن نزدیک به یک میلیون نفر منجر شد. در بین کاریکاتورهایی که سرویس های اطلاعاتی غربی را در این تابلو مجسم می کرد، یک سر خوک با کلمه ی «موساد» و با ستاره ی داوود ( نماد دولت اسرائیل م) بر روی سینه اش ترسیم شده بود. این تابلو با یک پارچه ی سیاه پوشانده شد، و دو روز پس ازافتتاح نمایشگاه نابود شد (۴).
به دنبال سخنرانی انتقادی رئیس جمهور آلمان فرانک-والتر اشتاین مٍیٍر، در مراسم گشایش دکومانتا (Documenta) و گمانه زنی وی بر بی دقتی وعدم هوشیاری – حتی یهودی ستیزی – همان گونه که شورای مرکزی یهودیان آلمان خواستار آن شده بود، مدیر این رویداد هنری استعفا داد. حزب اتحاد برای آلمان AfD نیز به نوبه ی خود، خواستار عزل وزیر فرهنگ ، خانم کلودبا روت ( از حزب سبزها) ، که در سال ۲۰۱۹ بر علیه محکوم کردن تحریم و بایکوت BDS رای داده بود، شد. صدر اعظم آلمان آقای اولاف شولز ، دیدار خویش از این نمایشگاه را لغو کرد، و یک کمیته ی رسیدگی برای تصمیم گیری فرا خوانده شد. کارشناسان در گزارش خود که در ماه فوریه ارائه دادند، توصیه می کنند که در آینده دولت فدرال بر آماده کردن نمایشگاه ها کنترل داشته باشد، اما با توجه به وضعیت حاد به وجود آمده در پی برگزاری نمایشگاه مزبور، نتیجه گیری آنها به طور شگفت انگیزی ملایم به نظر می رسد. به نظر آنها چهار اثر تشکیل دهنده این نمایشگاه بزرگ ( با ۱۵۰۰ عرضه کننده) این احتمال را تقویت می کند که یهود ستیزانه تلقی شوند. چهار اثر اضافه ای که ماکس شولٍک نویسنده، دوست دارد آنها را با « نقش برجسته ی خوک یهودی» ( اشاره به خوکی که کودکان یهودی از پستان هایش شیر می خورند در حالی که یک خاخام مشغول معاینه ی مخرج اوست) که از قرن هفتم زئیت بخش کلیسای ویتٍمبٍرگ است، مقایسه کند(۵).
به جای پذیرفتن این واقعیت که نمی توان – به درستی – همان درک و برداشت از هولوکاست را در آلمان داشت که در اندونزی، و این که برخورد نظرات و دیدگاه ها می تواند بهتر از تحقیر کردن و افترا بستن باشد، در جراید و در رده های بالا این باور رواج داشت که هنرمندان جهان سوم « حساسیت» مردم آلمان را دست کم گرفته اند (۶). این قضیه چنان ابعادی به خود گرفت که انسان را به شگفتی وا می داشت. « حساسیت» نسبت به چه ؟ به یهودی ستیزی یا ….نسبت به اسرائیل ؟ در نهایت همان طور که آقای هانو لووی، مدیر موزه ی یهودیان هوهٍنٍمز در اطریش می گفت، این مباحث نشان داد که هرگونه انتقاد از سیاست دولت اسرائیل، یهودی ستیزی انگاشته می شود، و مشکل این است.
هرچند می توان نوعی ناکارآمدی و مبتدی بودن را به مدیریت نمایشگاه دکومانتا ۱۵ (Documenta15 ) نسبت داد، اما نمی باید همین انتقاد را به مدیر سابق موزه ی یهودیان در برلن، که در ماه ژوئن ۲۰۱۹ استعفا داد، وارد دانست. پٍتٍر شافر، کارشناس مطالعات مرتبط با یهودیان، رسمآ از این که به سرویس روابط عمومی موزه اجازه داده بود توئیتی را که می توانست نوعی حمایت از کارزار بایکوت و تحریم تعبیر شود، منتشر کند، – اقدامی که از حساسیت حزب اتحاد برای آلمان در امان نمانده بود – مورد انتقاد و توبیخ قرار گرفته بود…اما به خصوص برگزاری نمایشگاه « به اورشلیم خوش آمدید» ، که در آن صحبت از سه دین بر آمده از « بیت المقدس م» بود، انتقاد و سرزنش نزدیکان آقای نتانیاهو را بر انگیخته بود. نتانیاهو شخصآ « دیدگاه مسلمان – فلسطینی را بسیار برجسته ارزیابی کرده بود.» (۷) این انتقادات از سوی شورای مرکزی یهودیان آلمان، که از برکناری آقای شافر و جایگزینی اش توسط یک تاریخ شناس « یهودی الاصل » استقبال کرد، تکرار شده بود. ۲۷ ماه اوت ۲۰۱۹ ، روزنامه ی دی ولت نوشت : « اسرائیل می باید در تصمیمات مرتبط با موزه های یهودیان شرکت داشته باشد.»
همین قدر می توان گفت که نمایشگاه های مرتبط با یادبود ( هولوکاست) تحت نظارت کامل برگزار می شود. آخرین آنها که در خانه ی کنفرانس در وانسه (Wannsee) – جایی که در ژانویه ی ۱۹۴۲، تصمیم به « راه حل نهایی» گرفته شد – برگزار گردید از انتقاد در امان نماند. هانس کریستیان ژاش ، حقوقدان، که مدیریت خانه ی کنفرانس را تا اخر دوره ی تمدید نشده قراردادش در سال ۲۰۲۰ ، عهده دار بود، در پایان دوره ی مدیریتش، با انگیزه ی آموزشی دوعکس را کنار یکدیگر قرار داده بود : عکس اول که در سالهای ۱۹۳۰ گرفته شده بود، تابلویی را نشان می داد که در مقابل دریاچه ی وانسه نصب شده بود، و روی آن نوشته شده بود، « ممنوع برای یهودیان» ، روی تابلوی دوم که در سال ۲۰۱۶ در یک استخر عمومی در نزدیکی فرانکفورت گرفته شده بود، می خواندیم « ممنوع برای پناهندگان مرد». کنار هم قرار گرفتن این دو عکس بلافاصله توسط روزنامه ی محافظه کار Frankfurter Allgemeine Zeitung (۱۹ ژانویه ۲۰۲۰) مورد انتقاد و حمله قرار گرفت. این موازنه و همسان بینی به این امر کمک می کرد تا سیاست ضد یهودی دولت آلمان نازی، به طور نسبی و در مقام مقایسه ارزیابی شود.
تغییرات مکرر مدیریت این مؤسسات، تغییر روش و کارکرد آنها را درپی داشت. آقای ژاش، جای خود را به دٍبورا هارتمان تاریخ دان داد، که از مدیریت مدرسه ی بین المللی مطالعات هولوکاست Yad Vachem کناره گیری کرده بود. یک تاریخ دان جوان دیگر، آنژا سیٍگموند، مدیر سابق انستیتوی Leo Baeck دراورشلیم ( بیت المقدس م ) ، رهبری Centrum Judaicum در برلن، سازمانی که به زندگی یهودیان ساکن پایتخت آلمان می پردازد، و مدیر آن بازنشسته شده بود، را به دست گرفت. آیا همان طور که یوسی بارتال، روزنامه نگار اسرائیلی مقیم برلن، پیش بینی می کرد، می باید نگران از دست دادن استقلال این مؤسسات، در نتیجه ی کنترلی که پس از این از سوی دولت فعلی اسرائیل بر آنها اعمال خواهد شد، بود (۸) ؟
شمشیر داموکلس
از جمله انتقاداتی که مطرح می شود، بخشی از آن به کنفرانس « Hijacking Memory » بر می گردد، چون خانه ی فرهنگ های جهان در برلن، که کنفرانس در آن برگزار می شد، به عنوان « اطاق فکر» ضد یهودی شهرت یافته است (۹)، یا سخنان رئیس شورای مرکزی یهودیان آلمان ، در کمیته ی فرهنگ و رسانه های مجلس فدرال آلمان ، که در ارتباط با انجمن انشتاین و مرکزتحقیقات ضد یهودیت، از آنها به عنوان مکان هایی که در آنها سخنان ضد یهودی ایراد می شود، اشاره می کند. یا در مورد دکومانتا ۱۵ (Documenta15 ) که به طور ضمنی به عنوان یک رویداد ضد یهودی شناخته شده ، یا همچنین درارتباط با لغو گردهم آیی انستیتو گوته در تل آویو و برگزاری آن پس از چندی در پوستدام. اتهام یهودی ستیزی همچون شمشیر داموکلٍس بر فراز سر حتی سخنرانان با نژاد یهودی در حرکت است. سفیر اسرائیل در آلمان، از آنجا که موفق نشده بود گردهم آیی انجمن انشتین در پوتسدام را به همان گونه که در مورد رویداد پیش بینی شده در انستیتو گوته ی تل آویو اتفاق افتاده بود، ممنوع کند، در ارتباط با آن گفته بود «نباید انشتین بود تا فهمید که هدف از این رویداد این بود که حافظه ی هولو کاست با بی احترامی ترین شکل مورد ارزیابی قرار گیرد (۱۰) »…..
مباحث مرتبط با Shoah ( قتل عام یهودیان توسط نازیها م ) و Nakba (نکبت) با وجود این، طبق گفته ی دٍنیس شاربیت کارشناس امور سیاسی، که دفتر کارش در مجاورت دفتر بشیر بشیر در Open University d’Israelقرار دارد، به طور مرتب در دانشگاه های اسرائیل جریان دارد. در این کشور اتهام یهودی ستیزی وارد کردن بسیار دشوار تر از آلمان است، جایی که وارد کردن این اتهام می تواند انتقاد از دولت اسرائیل، بخشی از « امور خدشه نا پذیر دولت» تلقی شود.
در حالی که در آلمان که از سال ۲۰۱۷ با حضور نمایندگانی از حزب AfD در پارلمان فدرال آلمان، شاهد گسترش واقعی نژاد پرستی و یهودی ستیزی هستیم و در شرایطی که صحبت کردن از آن بلا مانع شده، زمینه ی مناسبی برای مورد استفاده قرار دادن نسل کشی (یهودیان)، در کشور فراهم آمده است. انتقاد از دولتی که طبق گفته ی آقای شاربیت، « فقط برای بخشی از شهروندانش دموکراتیک است»، در چنین وضعیتی با مانع روبرو می شود. همان طور که درک رنج دیگران .
منابع :
۱ – La Nakba « نکبت»، «فاجعه» ، در زبان عربی، به اخراج فلسطینی ها از سرزمین و روستاهای خویش به دنبال بوجود آمدن دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ اشاره می کند.
۲ – , Berlin, 11 novembre 2022 Die Tageszeitung
۳ ـ. مراجعه کنید به : Moustafa Bayoumi, « Republicans have a seriuse antisemitisme Problem. It isn’t Ilhan Omar », The Guardien, Londres, 3 fevrier 2023
۴ ـ. مراجعه کنید به : « Marine Vazzoler, « Jugée antisémite, une œuvre de Taring Padi retraité de Documenta », Le Quotidien de l’art, Paris, 23 juin 2022
۵ ـ Der Freitag, Berlin, 26 janvier 2023
۶ ـ Die Zeit Online, 25 juin 2022, www.zeit.de
۷ ـ. Der Tagesspiegel, Berlin, 15 juin 2019
۸ ـ. Frankfurter Rundschan, 24 juin 2019
۹ ـ. Die welt, Berlin, 26 juin 2022
۱۰ ـ. Tweet du 6 février 2021
Sonia Combe
مورخ در Centre Bloch Berlin
گرایش به رد رویکرد معقول به زندگی فقط کار مذاهب و سیاستمداران نیست. فیلسوفانانی هم بوده اند که سعی کردند رویکرد معقول را ناچیز و محدود نشان بدهند. هیچ ایرادی در رویکرد معقول به زندگی انسان وجود ندارد. به این میگویند مدرنیسم که درست نیست، چون مدرنیسم مربوط به پیدایش بورژوازی است. رویکرد معقول که هست رویکرد استدلالی و علمی، زندگی نوع ما انسانهای پرایمیت (هومو سپین) را از دیگر پرایمیتها جدا کرد – حدود سه میلیون سال پیش.
ضدیت با رویکرد معقول به زندگی، بصورت اقتدارگرائی در آمد که غلبه آن بر فرهنگ ما باعث فجایع و بدبختی های زیادی شده است. این غلبه است که واژه آزادی را معنی میدهد. آزادی در اصل یعنی رهائی از اقتدارگرائی. غلبه بر اقتداگرائی همان است که آنارشیستها را آنارشیست کرد. حتی مقصود نهائی مارکس هم جامعه آنارشیستی بود.
مسخره کردن آنارشیسم، خندیدن به بدبختی خود است.
آنارشیست-کمونیست
در ارتباط با دفاع از اسرائیل توسط دولت و احزاب اصلی کشورهای غربی، این مسئله به بحرانهای درونی مدیریت افکار و شستشوی مغزی توده های زن و مرد کارگر ربط دارد و ربطی به مسئله آزادی بیان و آزادی افکار و اینها ندارد. مرتجعین حاکم روشهای انعطاف پذیر دارند و دائم رنگ عوض میکنند تا سلطه شان را بر افکار توده ها نگه دارند تا مبادا توده ها کلیت این سلطه را زیر سئوال بکشند.
در درک مسائل اصلی جوامع غربی باید به روند روزمره فرهنگ توجه کرد، به رابطه زن و مرد و آمارهای مربوطه، به انواع شامورتی بازی های استثماری بردگی مزدی، به چگونگی مهندسی افکار برای نیتهای امپریالیستی، به سلسله مراتب در نهادها و هیچ بودن پائینی ها. اینها مسائل اصلی هستند که سیاستمداران سعی میکنند مطرح نشود. سیاستمداران حاکم و حزبی و طرفدار سیستم، توده های را به مسائلی می کشانند که در کامنت جناب دزد نام آنارکوسندیکالیست موجود است، مسائلی بی ارتباط به زندگی واقعی زن و مرد کارگر.
آنارشیست-کمونیست
به دزد نام آنارکو-سندیکالیست،
مهم نیست که هایدگر و یا نیچه ضد زن بودند و یا ضد یهودی یا نه، مهم این است که نه علیه مردسالاری بودند، نه علیه بردگی مزدی ، نه علیه امپریالیسم و نه علیه استبداد سلسله مراتبی و ممکن است هر دو نژاد پرست و یا نژاد پرست فرصت طلب بودند. برای همین هر دو مرتجع بودند. فیلسوفان چرند گوی ارتجاعی زیاد بودند از جمله خود ارسطو که برده داری را چیز درستی میدانست. الان هم در ایران و میان ایرانی ها فیلسوفان ارتجاعی زیادند.
حالا از اسم آنارشیستی آنارکوسندیکالیست استفاده میکنی تا تبلیغ نئونازیستی کنی؟ اگر از ایرانگراها بخواهیم که توضیح بدهند که چه نظمی بعد از سرنگونی میخواهند، خواهیم دید که خواستار نظمی فاشیستی ضد مسلمان، ضد کمونیست، ضد آنارشیست و ضد لیبرال هستند، یعنی به بدی همین رژیم جمهوری اسلامی، یعنی ضد هرگونه تمایل به آزادیخواهی هستند. برای همین، هرگز توضیح نمیدهند که چه میخواهند و فقط منتظر فرصت و سوء استفاده از توده ها هستند.
آنارشیست-کمونیست
از زمان جنبش دانشجویی در سال 1968 جریانات چپ و حزب سبز محیط زیست و روشنفکران لیبرال چپ و حزب کمونیست آنزمان آلمان فدرال به انتقاد از بعضی سیاستهای اسرائیل پرداخته اند.
حمایت قذافی و صدام و احزاب برادر بلوک شرق آنزمان از این جریانات، بی دلیل نبود.
ولی در حق نیچه و هایدگر ظلم شد چون بلندگوهای صهیونیستی و سازمان سیا بدلیل جنگ سرد میان 2 ابرقدرت،سعی کردند این 2 فیلسوف محبوب ناسیونالیست ها و اصلاحگرایان ایرانی اسلامی، و روشنفکران منفرد غیر چپ ایرانی را، مبلفان فاشیسم و راسیسم معرفی کنند.
اکنون بعد از سقوط سوسیالیسم مواقعن موجود، کوششی در فرانسه و لهستان آغاز شده تا از این 2 فیلسوف بورژوایی اعاده حیثیت شود.
نیچه چون گفته بود: به دیداز زنی میروی، شلاق ات را فراموش نکن! ، مورد حشم زنان فمنیست لیبرال قرار گرفت. گرچه نیچه از زبان طنز و تحریک و ادبی برای تفکرات فلسفی اش استفاده میکرد.
او حتی از زنان میترسید و برای خواستگاری از معشوقش یکی از دوستان نالوطی را برای این پیام فرستاد. ولی متاسفانه آن دوست خودش نامزد و خواستگار خانم سالومه گردید. و نیچه دوباره سراغ تراژدی های یونانی و زردشت ایرانی رفت تا خود را آرام کند.
تبلیغات صهیونیستی بعد از پایان جنگ جهانی دوم سعی کردند واگنر را نیز به اتهام فاشیستی تخریب کنند.
گویا تبت سال شاهنشاهی زمان پهلوی هم توطئه دوستان اسرائیل در دربار بوده گرچه تاریخ ایران بیش از 2500 سال سابق .
این برگ سبزی بوذ تحفه درویش !
آنارکو-سندیکالیست