آقازاده های ديگران
افلاطون می گفت دموکراسی آنقدر افتضاح است که در آن حتی با برده زرخريد هم مثل انسان رفتار ميکند. https://roshangari.info برای رفع اين اشکال بزرگ دموکراسی غربی اشراف جهان پست مدرن به فکر چاره هستند. آقازاده ی سر راجرمور(مرحوم) ، جيمز باند معروف ، يعنی جفری مور گوی ابتکار را در اين رابطه از ساير همگنان ربوده است. تمام تلاش او اين است که با شيوه ای که به لحاظ” کلاس ” با سطح زندگی پدرش در فيلم های جميز باند برابری کند اعضای طبقه برگزيده را از توده پست جدا نگه دارد. کوه خصوصی شنيده بوديد؟ چنين کوهی هست. در يکی از بهترين نقطه های آلپ در سوئيس شهر کوچکی است که هر کتاب اطلاعات را باز کنيد آن را معرفی کرده اند. گستاد. دور اين شهر کوچک را کوه گرفته است بطوريکه ميهمانان شهر را از شر نگاه مزاحم مردمان معمولی در امان نگاه ميدارد. آن قدر زيباست که لياقت پذيرايی از ميهمانان ويژه را دارد. و گفته اند کسانی به اينجا می آيند که در کودکی قبل از اين که راه رفتن را بياموزند، اسکی را ياد ميگيرند. در اين شهر يک مغازه کارتيه هست، يک مغازه رولکس ، يک مغازه پاتک فيليپه ، يک هتل که قبلا قصر يک شاه بوده است. و مهمتر از همه اين ها يک کلوب آقای جفری موربه نام کلوب اسکی عقاب.” ايگل” ايگل بالای يک کوه خصوصی قرار دارد به نام واسرن گران ک رستوران است که ميهمانان خصوصی دارد، يعنی مهمانان بايد عضو کلوب باشند. در اين جا غذا با تلسکی خصوصی سرو ميشود. برای يک ماکارونی ساده که در رستواران معمولی 35 پاوند است در اين جا بايد 25000 پوند پرداخت. غذا در اين جا از همه رستوران های اختصاصی ديگر در جهان گران تر است. با وجود اين به دست آوردن عضويت اين کلوب آسان نيست. حد اقل بايد سه سال در نوبت بمانيد، يا بهتر است بگوئيم بمانند چون اين رستوران برای شما نيست برای از ما بهتران است، از تقاضا برای عضويت استقبال نميشود. تازه وقتی که نوبت رسيد متقاضی به دست يک کميته وحشتناک سپرده ميشود و بايد عرق ريزان يک امتحان ايدئولوژيک پس بدهد و ثابت کند واقعا از مردم عامی نيست و امتيازی برتر ازعوام دارد که لياقت عضويت در کلوب را به او ميدهد. پرنس نيکولاس يونان بعد از سال ها انتظار سرانجام هفته گذشته توانست يک کارت عضويت به دست آورد، آن هم به کمک يک پارتی کلفت. جفری سخت برای تئوری پسا مدرن هويت کار ميکند. اين تئوری اگر حشو و زوائد دانشگاهی اش را کنار بگذاريد به زبان ساده عبارت از اين است: تئوری های کهنه و از مد افتاده قرن نوزدهمی را دور بريزيد که در آن مردم را به فقير و غنی ، طبقات بالاو پائين و متوسط ، سرمايه دار و کارگرو مثل آن تقسيم ميکردند. چون در دوران معاصر مردم از طريق هويت شان از هم متمايز ميشوند. هر چيزی ميتواند اين هويت را بسازد از نژاد تا عقيده مثلا سياه پوست ، فمينيست، هم جنس گرا، … اين ها همه هويت ساز هستند . در هر گروه هم هويت فقير و غنی ميتوانند عضو باشند. ولی مهمتر ازهمه- واقعا مهم تر از همه – شيوه زندگی است. شيوه زندگی شما هويت شما را ميسازد. جفری به خبرنگار آبزرور که اين مطلب از گزارش او تهيه شده ميگويد فرق اين رستوران با ديگر رستواران های گران قيمت او در لندن اين است: در آنها مساله اصلی غذاست. در اين جا مساله اصلی شيوه زندگی است. اما از مشخصات شيوه زندگی در ايگل: ” چيزی که خيلی مهم است اين است که رستوران خصوصی تر از آن است که قابل تصور باشد. اگر شما واقعا، واقعا ميخواهيد هيچکس مزاحمتان نشود به اينجا مياييد. اين طور حساب کنيد، حتی پليس حق ندارد وارد اين جا شود. به ويژه پليس.” يکی ديگر از مشخصات شيوه زندگی که اين رستوران تامين ميکند اين است که به چه کسی کدام ميز به لحاظ اهميت بايد تعلق بگيرد؟ کميته بنيان گذاردر اين موردتصميم ميگيرد، البته جفری رای ثابت در کميته دارد. آن که ميز مهم را گرفته ميتواند بعد نه فقط در” سوسيته” ايگل بلکه در بقيه سوسيته ها به خود ببالد. ميهمانان ميتوانند در مورد معاشرانشان در کلوب هم پز بدهند.آندره ژيرارد مدير رستوران ميگويد: ” خيلی غير معمولی نيست که شما 4 يا 5 شاه و ملکه را همراه ستاره های فيلم، سياستمداران، صاحبان صنايع، و سرمايه داران مالی بزرگ هم زمان در يک اطاق داشته باشيد.” جفری به گزارشگر آبزرور اين طور توضيح ميدهد: ” اگر شما در رستوران باشيد و جرج کلونی ميز پهلويی را داشته باشد، آنوفت ميدانيد در جای درست هستيد. مشاهير و شاهان. اين چيزی است که روزگار را می گرداند.” ياد افلاطون به خير. او هم گفته بود همين ها بايد دنيا را در مدينه فاضله بگردانند. غذا چه؟ البته اين هم بی اهميت نيست ، اگرچه به گرسنگی شکم زياد ربط ندارد ولی تماما به شيوه زندگی و تئوری هويت مربوط است. غير از شراب ها و مواد غدايی با مارک ويژه ايگل ويژگی های ديگر هم هست. ژيرارددر اين مورد چنين توضيح ميدهد: ” من در مورد مواد به کار برده شده در غذا خيلی حساسيت دارم. جفری و من ميدانيم زيتونی که روغن زيتون ما با آن تهيه ميشود با کدام پرواز وارد شده، من تاريخ زندگی شخصی صاحبان مزرعه را که برای ما اين زيتون را تهيه ميکنند ميدانيم.” با اين مشخصات معلوم است که سر راجر، جيمز باند اصيل با آن شيوه زندگی استثنايی اش در فيلم، اغلب در گستاد بود . داستان کمک او به يونيسف اگر چه در رسانه ها بيشتر به چشم ميخورد ولی وقت زيادی از او نميگيرفت وباعث آن نميشد که در شيوه زندگی و هويت اش خلل ايجاد شود. گستاد البته يکی از رستواران های جفری است. او صاحب يک امپراتوری از رستوران هاست که در لندن و سوئيس رو به گسترش است . همسرشيک پوش اش نيز زير همان کلوب يک نمايشگاه مد دارد. هرقدرهم اين شيوه زندگی را دوست داشته باشيد، مشکل است بتوانيد هويت اعضای اين کلوب را به راحتی برای خودتان احراز کنيد، البته اگر از آقازاده هايی نباشيد که رموز همه نوع زد و بند را در کف دست دارند. چون به گفته گزارشگر آبزورور وقتی نيمه شب در گستاد فراميرسد وقت خواب است و حتی اگر پسر سر راجرمور هم باشيد بايد برويد بخوابيد اما تا اين موقع ” ، البته تمام حيات واقعی گستاد ، يعنی معامله وزد وبنداجتماعي، لاس زدن و با هم ور رفتن” سر همان جام های شراب مخصوص و بشقاب شنيتسل ويژه انجام گرفته باشد. زهره سحرخیز http://observer.guardian.co.uk/foodmonthly/story/0,9950,1191609,00.html |
سرگیجه نگیرید، ساده است:
میشه گفت که آنها در آن شهر کوچک آدمهای دموکراتی نیستند چون دوست ندارند با آنها مثل کارگران رفتار شود.
ولی،
مسئله افلاطون رقتار با برده ها بود، او با بقیه دموکراتها بر سر اصل حفظ برده داری اختلاف نداشت.
دموکراسی غرب رفتار خوبی با برده ها دارد اما در اصل برده بودن با افلاطون اختلافی ندارد.
مشکل ما بردگان مزدی با حاکمین سرمایه دار دموکرات و یا مستید، رفتار آنها نیست، مسئله ما برده مزدی بودن ماست.
رفتار خوب سرمایه دار دموکرات با کارگران مملو از ریاکارنی و تظاهر است. برای درک آن فقط سرماهی دار بودنش را بخطر بیاندازید، خواهید دید.
گفته فردریک دوگلاس را فراموش نکنید، برده خانه، برده مزرعه.