Comments

نامه سرباز به آقای عالی<br> پیام شمی صلواتی — 7 دیدگاه

  1. خودت گفتی تی نیجر هستی، منهم همان فرض را کردم.
    حالا بحث را داری عوض میکنی ببری بر سر فرهنگ غرب.
    نه،
    فرهنگ غرب اصلا نه در شکل ارتجاعی و نه در شکل انقلابی، در بحران نیست.
    فرهنگی که دارد دائم نوگرایی میکند، نمیتواند در بحران باشد.
    ارتجاعیونش آمدند ارتجاع نولیبرالیسم را ابداع کردند و حالا همه ارتجاعیون دنیا از آن پیروی میکنند، حتی خامنه ای و دوستان بی خدا و با خدایش
    باید ببینیم که ارتجاع شرق و جنوب چه نوگرایی خواهد داشت. فعلا که غربی ها آنها را در باتلاق اوکراین گذاشته اند طوری که چین و ایران هم نمیتوانند علنا به رپسیه کمک بکنند.
    خیر، غرب در بحران نیست..
    هنوز هم شرقی ها و جنوبی ها به شمالی ها و غربی ها نیازمندند.
    بیشتر بنظر می آید که فرهنگ ارتجاعی و انقلابی ایرانی ها از زمان پیدایش شاهنشاهی هایش تا به امروز در بحران بوده است.
    فرهنگ انقلابی ایران ممکن است به نوگرایی روی آورد و آنارشیسم را بپذیرد و از منجلاب وطن پرستی در تناقض با “کارگران جهان متحد شوید” بیرون بیاید و در نایجه ثبات اندامی و عقلی پیدا کند.
    اگر بیرون نیاید،
    کماکان یک پا در ارتجاع دارد و فقط خود زنی میکند و کارش تو سری خوردن و شکست خوردن است.
    اولین کاری که مارکسیستهای ایرانی کردند،دور انداختن آن ایده اتحاد کارگران جهان بود، باید پس بگیرند و هیراشی و حزب را هم که عامل بحران است، کنار بگذارند.
    انقلابیون غربی از طریق آنارشیسم کمونیستی کماکان در ثبات اندامی و عقلی هستند.اما احزاب مارمسبستی همه در هرج و مرج.
    بین کمونیسم و آنارشیسم کارگران و ارتجاع سرمایه داری اسلامی و غیره اسلامی، حد وسطی هم وجود ندارد، چون منطق حاکم فعلا استثمار شدن و استثمار نشدن است.
    انقلابیون ایران که بیشتر مارکسیست هستند، در بحرانند.
    حد وسطی نداریم.
    ارتجاعیون سکولار و مذهبی ایران هم که صد رحمت به گاو.
    آنارشیست-کمونیست

  2. مشکل نخست اینست که مسئول کمنت بعضی نظرات را سانسور میکند و نمی گذارد روال بحث سیستماتیک پیش برود.
    وقتی یک نوجوان با ویزای یتیمی و نابالغی وارد فرنگ مهاجرین میشود اگر اکنون که به سن بلوغ رسیده، نیاز به یک مادرخوانده(آدوبت) یا یک همسر دلسوز پخته در زندگیی، یا نامزد متفکر دارد، تا این مامان یا همسر نگذارد این تی نی جر شورشی به منجلاب دکانس فرهگ غرب بیفتد.
    آنارکو-آواره

  3. فرض کنیم تی نی چر (نو جوان)هستی،
    معنی تی نی چر را خوب میدانم چون هم با زبان انگلیسی و هم با فرهنگ آنگلوساکسون آشنائی کامل دارم و براحتی انگلیسی میخوانم و صحبت میکنم و مشکلات نو جوانان غربی را میدانم. سالها در میان آنها زندگی کرده ام و دوستان کمونیست و آنارشیستم بیشتر غربی بوده اند تا ایرانی. ایرانی ذهن بسته دارند و دگم هستند، حتی آنارشیستهای آن هنوز از مارکسیسم سابقشان دور نشده اند و عمدتا متکی به ضجه و شعار و عبارت پردازی هستند تا درک درست واقعیات و تعیین تاکتیک و استرتژی بر اساس آن.
    چرا خودتو فریب میدی، منظورم نوجوان بد است که نمونه اش تو هستی. اگر بد نبودی اسم دیگران ا نمی دزدیدی، باید ادب بشی، گستاخی هم بکنی، به خودت بد کرده ای، به امثال من ضرری نمی رسد، من دشمنان قوی تر و گستاخ تر از رژیم در کشورهای امپریالیستی داشته ام و دارم و پوستم کلفت شده. اما اگرجوان باشی، قابلیت تغییر داری و به خودت بدی نکن.
    من وقتی نوجوان بودم فعال سیاسی بودم و در همان زمان بکمک پدر و مادر و فامیلها خدا و پیغمبر را گذاشتم کنار و آنها نظریات مارکسیستی را از طریق خواندن کتابهای مارکس و انگلس و بقیه مارکسیستها به من آموزش دادند. بعدها داوطلبانه و بر اساس تجربیات و تفکراتم نه از مارکس و انگلس بلکه از مارکسیسم فاصله گرفتم و نظرات خودم را فرموله کردم که کار هر آنارشیستی است. آنارشیستها از شخص خاصی پیروی نمیکنند.
    من در نوجوانی پر رو نبودم، اسم کسی را نمی دزدیدم، به کسی تهمت نمی زدم، استدلال میکردم، متد علمی بکار می بردم، عقاید خودم را مطلق نمی دانستم، به تجربیات و برخوردها توجه می کردم، گول عبارت پرازی ها را نمی خوردم، همیشه تشکیلاتی بودم، با کارهای گروهی و تشکیلاتی هم به دیگران آموزش میدادم و هم یاد میگرفتم، تمام محیطهای زندگی من کارگری بود، چه در سطح غیر تخصصی و چه تخصصی. اما تو، باید رفتارت را عوض کنی. یاد بگیری منطق و استدلال چیست، یاد بگیری متد علمی چیست.
    پیشنهاد من به تو این است که یک گروه چپ را انتخاب کن، مارکسیست و یا آنارشیست، ایرانی و یا غیر ایرانی، فرق نمیکند. با آنها تماس بگیر، در جلسات آنها شرکت کن، مطالب آنها را مطالعه کن و اگر بنظرت درست نمی آید با آنها گفت و شنود داشته باش. میتونی به دانشگاه هم بروی اما دانشگاهها دست بورژواهاست و علوم اجتماعی و انسانی آنها برای مهندسی فکری و نصب اطلاعات بد در خدمت سرمایه داران است تا برای فهم دنیا، اما بهر حال بهت کمک میکند (از لحاط درک متد علمی و استدلال) مخصوصا اگر تماست را با گروهای مارکسیستی و یا آنارشیستی قطع نکنی و با آنها دیالوگ داشته باشی.
    با بی سوادی و ندانستن دنیا کامنت ننویس و با کسی که حداقل 50 سال از تو مبارزه انقلابی بیشتر کرده و مطالعه و تجربیات بیشتر دارد، کتک خورده، زندان رفته، بیکار شده، آواره شده، بحثهای الکی نکن. حتی یکی از کامنتهای تو دارای اصول استدلال نیست و بیشتر پرخاش و شعار و عبارت پردازی است. بعضی از تشکلات مارکسیستی (نه آنارشیستی) تو را با عبارت پردازی می پذیرند اما میشی کارگر بی تخصص پائین سلسله مراتب و باید برای آقایون و خانم های بالای تشکیلات حمالی کنی. ولی، بهرحال، آغاز خوبی است و می فهمی که “آنارشیست-کمونیست” واقعا راست میگفت و اصلا یعنی چه. راه دیگرت این است که اگر کارگر هستی و در غرب (که احتمالا در غرب هستی) به یکی از تشکلات کارگری و یا غیر کارگری آنارشیستی بپیوندی. اما هیچ چیز را مطلق نگیر و تست نهائی حقیقت روش علمی خودت و دیالوگ است نه اعتمادت به دیگران. اعتماد دشمن شناخت و آگاهی است. اگر روزی شروع کردی به مطالعه فلسفه، مخصوصا اگر از هگل شروع کنی، در مقدمه پدید شناسی روح برات نوشته کشف حقیقت (البته منظور او فلسفه است) از شک شروع می شود، فکر کنم اشتباه نکرده. هیچ علمی بدون شک ممکن نیست – البته فلسفه علم نیست. از اعتماد شروع نکن، از استدلال و علم شروع کن.
    از من گفتن، خودت میدانی، فرض کن خواهر و یا برادرت هستم و یا مادر و پدرت.
    اگر نوجوان نیستی، فکر کنم باز هم میتونی از کامنت من استفاده کنی.
    اگر پای استدلال بیائی، تهمت نزنی، لحن درست داشته باشی، اسم ندزدی، همیجا هم میتوانیم بعضی وقتها گفت و شنود داشته باشیم. من از هیچ کس متنفر نمی شم، وارد کردن تنفر به ذهن من خیلی خیلی دشوار است چون میگویم احمق است، نفهمیده یک چیزی گفته. ذهن من اینطور فکر میکنه، با دیگران تفاوت داره چون دیگران در دنیای اقتدار یعنی سلطه طلبی زندگی میکنند، من نه، من آنارشیستم نه مارکسیست،، با کسی رقابت ندارم، به کسی حسادت نمیکنم، بهترین زندگی را دارم چون ذهنم آزاد از تنگ نظری ها و تفنن های بی محتوا ست.
    خود دانی، اگر تنفر داری، تنفر داری چون ذهن محدودی داری، هنوز نفهمیده ای استدلال و علم و انقلاب چیست، زیادی به خودت اطمینان داری.
    آنارشیست-کمونیست

  4. ویکیپدیا برای تعریف تینیجر اعتبارش آخوندی است. چون معنی ولگردی ، یگ واژه اسلامی اخلاقی است و نه جامعه شناسانه.
    تی نی چر یعنی به سن بلوغ نرسیده. بین 18/13 ساله. در غرب رشته های علوم تربیتی و جامعه شناسی آنرا تعریف میکنند و نه اسلامیست های ویکیپدیایی اخلاقگرای امر به معروف و نهی از منکر!.

  5. فاشیسم شاهنشاهی کراواتی خطرناکتر از فاشیسم نعلینی آخوندی است.
    اگر رضا پهلوی دنباله رو هوادارن شبه فاشیست و راستگرای خود باشد در آینده حضور اینها در ایران وحشتناکتر از ساواک و ساواما است.
    رضا پهلوی و هوادارانش یک مانع در اتحاد اپوزسیون هستند.
    به دلیل بی فرهنگی و جهالت نفوذ ساوامای آخوندی در میان آنها زیاد است. همسر تازه سیاسی شده رضا پهلوی سرکرده یک گروهی است که علیه چپ و مجاهد علنا در مجامع فرقه ای شان شعار تروریستی داده اند و مبدهد.
    آنتی فا- تی نیجر
    http://iranglobal.info/node/187835

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>