غزه نماد سبعیت و قساوت طبقه سرمایهداری
شباهنگ راد
تصاویر مخابرهشده از غزه بهشدت گویا و در عین حال تکاندهندهاند. انجامدهندگان و مولدین آنها، بویی از انسانیت و محترم شمردن بدیهیترین نیاز انسانها، یعنی، حق حیات، نبردهاند. همه، و بهویژه دولتها و بهاصطلاح مدافعان حقوق بشر، بیدارند و علیرغم ادعاها در دفاع از بیدفاعترین انسانها، سکوت کرده و در واقع همدست و همراه با تولیدکنندگان بزرگترین فاجعه انسانی در غزه هستند. ریاکارانه و عملاً جانب دولت سرکوبگر را گرفتهاند و کمترین همدلی و همدردی با نزدیک به دو میلیون انسان رنجدیده محاصره شده غزه ندارند.
غذا را به روی کودکان و ستمدیدگان غزه بستهاند؛ آب و برق را قطع کردهاند و از هر طرف آنها را در معرض تهاجم و جنایتکاریهای خود قرار دادهاند تا به قول خود از شر حماس خلاص شوند! حقیقتاً نمیتوان تصاویر و خبرهای مملو از درد و رنجی که بر تودههای ستمدیده، زنان، مردان و کودکان تحمیل شده است را مشاهده کرد و شنید و بیآنکه بر تنفر و انزجار خود نسبت به بانیان چنین وضعیتی افزود. نمیتوان ادعای حمایت از حقوق بنیادین انسانی را داشت و همزمان شاهد نقض آشکار آن بود. در چند روز اخیر، دولت سرکوبگر اسرائیل با بهرهگیری از حمایتهای بیدریغ دولتمداران بزرگ مانند امریکا و رژیمهای منطقه، جان صدها نفر از جمله کودکان، زنان و ستمدیدگان غزه را گرفت و صدها نفر دیگر را مجروح کرد. این اقدامات پردهای تلخ دیگر و بیرحمی علیه بیگناهترین انسانها توسط طبقه سرمایهداری در غزه است. بهطور قطع، شرح فاجعه تاریخی غزه بهطور کامل دشوار شده است و جهان تنها نظارهگر مرگ و میر روزافزون مردم، تخریب ساختمانهای آسیبدیده بر اثر بمباران و شرایط ناگوار محرومان این منطقه است. همه این اتفاقات در دوران مذاکرات، اعلام آتشبس و بهویژه همزمان با سفر ترامپ به منطقه خاورمیانه در حال رخ دادن بود و هست. عنصری که از یکطرف مدعی صلح و آرامش و بهبود زندگی برای مردم غزه است و از سوی دیگر، به دنبال فروش میلیاردها دلار تجهیزات نظامی به دولتهای منطقه و ارسال سلاحهای مدرن و پیشرفته به دولت اسرائیل میباشد. وی گستاخی را بار دیگر به اوج رساند و در ادامه سیاست قبلی مبنی بر کوچاندن اجباری مردم غزه به خبرنگاران در ابوظبی گفت: «ما به غزه نگاه میکنیم. و ما آن را رسیدگی خواهیم کرد. بسیاری از مردم در حال گرسنگی هستند». همچنین با اذعان به ویرانی غزه توسط دولت اسرائیل و در سر میز انعقاد قراردادهای تجاری با کشورهای پر از ثروت منطقه گفته است: «اینطور نیست که شما سعی در نجات چیزی باشید. هیچ ساختمانی وجود ندارد. مردم زیر آوار ساختمانهای فروریخته زندگی میکنند که قابلقبول نیست. میخواهم [غزه] یک منطقه آزاد باشد و اگر لازم باشد، فکر میکنم افتخار میکنم که امریکا غزه را داشته باشد، آن را بگیرد و آن را به منطقه آزادی تبدیل کند. بگذارید اتفاقات خوبی رخ دهد».
عجبا! از دیدگاه دولت کنونی امریکا و نجات تودههای محروم غزه، تصاحب سرزمین میلیونها انسانی است که دههها در تیررس دولت اشغالگر اسرائیل قرار گرفتهاند و فاقد کمترین امنیت جانی و زندگی هستند. غزه نزدیک به دو سال است که به طرز غیرقابلتصور تحت حملات گسترده و استفاده از سلاحهای پیشرفته و دستساز امریکا، انگلستان، آلمان، فرانسه و دیگر دولتهای وابسته منطقه مورد تعرض وحشیانه قرار گرفته است، در این میان، ترامپ بهتازگی به یاد رسیدگی به آن و به فکر گرسنگی مردم و کودکان غزه افتاده است! در تلاش است با تصاحب سرزمین فلسطینیان و کوچاندن آنان، آن منطقه را آزاد و آباد کند! میخواهد در چهارچوب سیاستهای گذشته، مانند تصاحب سرزمین کانادا و غیره، آزادی را به ارمغان آورد و صلح را در جهان سرمایهداری برقرار کند!
نماد توحش و زیادهخواهی و در عین حال تحمیل یگانه دولت بیمانند جهان به دیگر جوامع سرمایهداری به وضوح قابل مشاهده است. موضوعی که گزافهگویی است و بهویژه جهان انسانی از زمان هفت اکتبر نشان داده است، اینکه غزه متعلق به تودههای محروم و صاحبان اصلی آن است. نشان این نظر را میتوان در مقاومت و پایداری مردم فلسطین در برابر رژیم اشغالگر اسرائیل و همچنین در حمایت میلیونها حامی محرومان غزه در اقصا جهان به عین مشاهده کرد. مردم غزه با همراهانشان در سراسر جهان اعلام کردهاند که غزه نه تسلیمپذیر است و نه قابل فروش. برای اینکه سرزمین مادری انسانهای محرومی است که هدف و آرزویشان زندگی کردن و بهرهگیری از امکانات و ثروتهای متعلق به خودشان است. جانیان بشریت به منابع و ثروتهای غنی زیر آبهای غزه چشم دوختهاند و به همین دلیل با راهاندازی سازمانهای مسلح و ارتجاعی همچون حماس، غزه را ناامن کردهاند و با تمام تلاش در صدد هستند تا صاحبان اصلی آن سرزمین را مجبور به خروج اجباری کنند. بیسبب نیست که از اجرای طرح درازمدت خود مبنی بر گسترش سرزمین اسرائیل و به تبع آن دستدرازی به میدانهای گاز و نفت اکتشافی در آبهای سرزمین فلسطینیان و دریای مدیترانه دست برنمیدارند. موضوعاتی که از سال 1999 با جدیت بیش از پیش و با سرکوب در دستور رژیم اسرائیل به یاری دولتهای امریکا، انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی قرار گرفته است. بیعلت نیست که چند روز قبل در مخالفت با اعتراضات داخلی در اسرائیل مبنی بر آزادی گروگانها، نتانیاهو اعلام کرده است: «هدف من نه ازادی گروگانها، بلکه تصاحب کامل غزه و بیرون راندن مردم از غزه است».
اوج گستاخی و بیرحمی را به آسانی میتوان در افکار و کردار تولیدکنندگان وضعیت فعلی مشاهده کرد. یکی قصد دارد غزه را به «منطقه آزاد» تبدیل کند، در حالی که دیگری به دنبال کوچ اجباری و جمعی مردم آن، با هدف تسلط و غارت ثروتهای طبیعی زیر دریا است. با توجه به این شرایط، تردیدی وجود ندارد که هیاهوهای پیرامون صلحطلبی و نجات مردم غزه، یا حتی «مبارزه و نابودی» حماس نیست. چرا که حماس دستساز خودشان و مجری سیاستهای اربابانشان در منطقه خاورمیانه است. حماس نه تنها نماینده و حامی واقعی مردم فلسطین نیست بلکه یکی از بازیگران اصلی در جهت پیشبرد اهداف امپریالیستی و منافع دولت اشغالگر اسرائیل در سرزمین فلسطین و منطقه خاورمیانه به شمار میآید. مشخص است که مردم غزه و دیگر تودههای فلسطین تنها هستند و هیچ نیروی سازمانیافته و مستقیمی در برابر جنایات دولت اسرائیل و حامیان بزرگ و منطقهای آن ایستادگی نمیکند. علاوه بر آن، واضح است که موضع حاکمان جهانی و منطقه خاورمیانه در برابر اتفاقات و رویدادهای فاجعهبار، روشن و همسو با دولت اشغالگر اسرائیل است و با وجود تصویب مکرر قطعنامههایی در محکومیت اسرائیل، نتوانسته است مانع جلوگیری از فاجعه تاریخی در غزه شود. چرا که از یک طبقه و در تولید تنشهای بیشتر و جنگهای مخرب ذینفع هستند.
بنابراین تا زمانی که بنیادها و سیاستهای عدهای محدود بر مردم غزه و سایر جوامع محروم جهان حکمرانی میکند، اوضاع مردم فلسطین، سودان، سوریه، لیبی و غیره وخیمتر و دردناکتر خواهد شد. علاج در عروج سازمان مطابق با منافع تودههای محروم غزه، در مقابله با سیاستهای اشغالگرانه و طمعورزی قدرتمداران بینالمللی و دولتهای وابستهای مانند اسرائیل در منطقه خاورمیانه است. سازمان و نیرویی که زبان مردم محروم غزه و در مقابلِ طرحهای خطرناک امپریالیستی برای تصاحب سرزمین و منابع زیرزمینی، مانند نفت و گاز، بهصورت عملی ایستادگی کند.
18 مه 2025
28 اردیبهشت 1404
خیلی وقت است (هزاران سال) که هیچ سرزمینی متعلق به مردم خاصی نیست. مثلا، سرزمین های آمریکای شمالی و جنوبی قرار بوده که متعلق به سرخپوستان باشد. اینکه کجا ارباب برای خود قلمروئی درست کند که برده هایش برایش ثروت و رفاه تولید کنند، بستگی به این دارد که آن ارباب چگونه بتواند در رقابت با اربابان دیگر موفق باشد. اینکه اسرائیل و آمریکا حالا دارند غزه را اشغال میکنند بیان این واقعیت است که اربابی مثل حماس توانائی حفظ قلمروی خود را نداشته. این به سرمایه داری ربط ندارد. امپریالیسم یک نظام وابسته به یک سیستم استثماری معین نیست. نمونه های استعمار مهاجرنشین در تاریخ فراوان است. امپریالیسم روش ساده تهدید و عملیات نظامی برای اشغال و یا نوکر کردن سرزمینی دیگر است. امپریالیسم ظرافتهای استثمارگری خودی ها و ایدئولوژی سازی را ندارد. عمر امپریالیسم به اندازه عمر اقتدارگرائی در تاریخ بشر است.
با خراب شدن شرایط اقلیمی، ممکن است استعمار مهاجرتی زیاد شود.
آنارشیست