Comments

غزه – لبنان. یک جنگِ غربی / برگردان بهروز عارفی — 6 دیدگاه

  1. درباره فاشیسم و دموکراسی
    از آنجا که هیچ انسانی مجبور به بردگی (در دوران ما، بردگی مزدی، استثمار نیروی کار) نمی شود جز با سرکوب مسلحانه، کنه تمام جوامع و دولتهای موجود، از کوبا تا عربستان، فاشیستی ست. کلمه فاشیسم کلمه ای مدرن است، اما شکل ذهنی و عینی آن همیشه در زندگی بشر وجود داشته و عنصر اصلی فرهنگ ما انسانهاست. لیبرالیسم و دموکراسی شکل پنهان و آرایش یافته فاشیسم است. برای درک این حکم به روند سیاسی و فلاسفه حاکمین دولتهای دموکراتیک امروزی نباید توجه کرد، چون در شرایط نورمال ذاتش شان قابل تشخیص نیست، بلکه باید عملکرد استعماری و نو استعماری آنها را دید. فاشیسم اصل هر حاکمیتی ست برای از بین بردن آزادی و اراده استثمار شوندگان. استتار استثمار نیروی کار مهمترین ابزار پنهان کردن فاشیسم و قابل قبول کردن روابط موجود در ذهن بردگان مدرن (بردگان مزدی) و کودکان آنهاست. وقتی ملیونها برده به دلایل گوناگون (حتی فجایع طبیعی) از بین می روند و میلیاردها برده دیگر مطیع و آرام هستند، فاشیسم استتار شده است.
    فاشیسم ابزار اصلی عینیت بخشیدن به مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و هیراشی و سایر اشکال عینی اقتدارگرائی ست.
    آزادی، رهایی از فاشیسم و در نتیجه استثمار نیروی کار است. این آزادی بدون آگاهی استثمار شونده از فلسفه سیاسی تحمیل شده به ذهنش توسط اربابان ممکن نیست، زیرا نمیتواند بدون آن ذهنیتی داشته باشد که بتواند تا عینیت آزادی اش را تحقق بخشد. اصل انقلاب و آزادی آنارشیسم است. عاشقان دل سوخته مارکسیست نمیتوانند انکار کنند که مارکسیسم بدون فاز دوم کمونیسم مارکسی ایده ای مفید برای استثمار شوندگان است
    آنارشیست

  2. کی میگوید که ایران دارای یک اپوزیسیون متحد و ثروتمند مشغول کار تبلیغاتی ضد رژیمی هر ساعته و سیستماتیک با ایدئولوژی و آلترناتیو معین نیست؟ چنین حزبی وجود دارد و نه تنها وجود دارد، انترناسیونالیستی هم هست. همین الان بروید به این سایتها و کار این احزاب مشغول “انقلاب ” را مشاهده کنید:
    بی بی سی فارسی
    دویچه وله
    رادیو فرانسه
    رادیو فردا
    ایران اینترنشنال
    ایندیپندز فارسی
    این رسانه ها عین حزب عمل میکنند، درست مثل کیهان.
    همین رسانه ها، حکومت آتی بعد از “انقلاب” زن زندگی آزادی را هم تعیین خواهند کرد.
    .
    آنارشیست

  3. آیا رژیم جمهوری اسلامی امپریالیست است؟
    .
    هر ایده ارتجاعی امپریالیستی است. ایده ارتجاعی آن ایده ای ست که میخواهد مردسالاری، بردگی مزدی و امپریالیسم و هیراشی را نگه دارد. امپریالیسم ارتجاع زمانی خودش را نشان میدهد که دشمنانش ضعیف هستند، قبل از آن حتی بدروغ ضد امپریالیسم هم هستند. برای همین، رژیم بالقوه امپریالیست است نه بافعل. اتحاد ضد غربی رژیم در منطقه از زاویه فعلا امپریالیستی نیست، از زاویه بقاست. اروپا-اسراییل-امریکا بقای رژیم را بخطر می اندازند برای همین ضد امپریالیست بنظر می آید، اما نیست.
    .
    چگونه اتحاد اروپا-امریکا-اسراییل بقای رژیم را به خطر می اندازد؟
    از طریق توسعه اشغال سرزمین فلسطینی ها بطور سیستماتیک که بتوانند برای پادگانی که در حال رشد جمعیت است، یعنی اسرائیل، فضای زندگی بوجود بیاورند. برای همین تمام قطنعنامه های بورژواها در سازمان ملل برای جلوگیری از اشغال و توسعه خاکی اسراییل وتو میشود و اروپا و آمریکا از اسراییل حمایت مالی و سیاسی و نظامی میکنند. پس آشکار است که جمهوری اسلامی چاره ای ندارد جز مقاومت در مقابل این تعرض. هر ارتجاعی قلمرو خودش را وطن میداند و دوست ندارد به بهانه های گوناگون خاکش را کوچک کنند. قطعنامه ها علیه اسراییل ناشی از رقابت های درونی بورژواهای حاکم بر جهان است.
    .
    آیا حاکمین فلسطینی ها قبل از اشغال سرزمینشان توسط صیونیستها، ارتجاعی بودند؟
    آری. اشغالگری امپریالیستهای غربی توسط اسراییل هم آسیب به فلسطینی های ارباب زد و هم آسیب به فلسطینی های زحمت کش و برده.
    .
    کمونیستهایی که این حقایق را نگویند، یا نادان و کودن هستند و یا مزدور امپریالیستهای غربی.
    .
    آنارشیست

  4. در همان مقاله، لینک شده در بالا، از آقای فولادی میخوانیم:
    .
    “یهود ستیزی گرایشی عقیدتی است در صورتی که یهودی ستیزی مساله ای است سیاسی. مثلن رژیم ِاسلامی ِ حاکم بر ایران و متفقان و نیروهای نیابتی اش در منطقه هم یهود ستیز اند و هم یهودی ستیز …”
    .
    مشکل همیشگی ما با نظرات دموکراسی خواهانه جناب فولادی این است که دروغ است.
    .
    .
    جمهوری اسلامی یک رژیم فاشیستی است که نه یهود ستیز است و نه یهودی ستیز. رژیم جمهوری اسلامی صهیونیست ستیز است. رژیم مذهب یهودی را نفی نمیکند و موسی را جزو پیغمبران خدایشان میداند. یهود ستیز هم نیست چون تزی سیستماتیک در آزار دادن یهیودیان ایران ندارد. البته میدانیم بهایی ستیز است که اینهم نژادپرستی نیست. ارتجاع عقیدتی رژیم از زاویه منافع طبقاتی اش است، نه از زاویه ستیز عقیدتی. ایدئولوژی ارتجاع را همیشه در ارتباط با منافع اقتصادی باید فهمید، گرچه فعالیت تولیدی و مناسبات تولیدی تعیین کننده عقاید نیست.
    .
    مقاله جناب فولادی از درک واقعیات طبقاتی جامعه درک درستی ارائه نمیدهد. فاشیست بودن جمهوری اسلامی دقیقا در ارباب بودنش در استثمارگری است مثل مردسالاری، بردگی مزدی و تمایلات کنار آمدن با ارتجاع که خواص صهیونیسم و هر نوع امپریالیسمی هم هست. فاشیست بودن آن از ضدیت با آمریکا و صهیونیسم و یهودی ها نیست. در نظرات او مشکل منطقه روابط طبقاتی نیست. در تفکر او آنچه که ما امپریالیسم غربی میدانیم انقلاب است. این ایده زنان و کارگران ایران را کاملا گمراه کرده و به رفتارهاو انتخابهای ارتجاعی می کشاند.
    .
    خیلی مهم است که به این نکته توجه کنیم که مقاله آقای فولادی سیاسی کاری در خدمت امپریالیستهای غربی است. او به اشغالگری و حاکمیت امپریالیستها توسط صیونیستها اصلا اشاره نمیکند. حتی میتوان گفت که در افکار نویسنده اصلا لغتی بنام امپریالیسم وجود ندارد و گویی اروپا و امریکا دارند در خدمت آزادی عمل میکنند و خراب کردن خانه های اسرائیلی ها و جای آن ساختمان سازی در کرانه باختری و قبلا در تمام فلسطین سایق برای اسکان اهالی یهیودی اسراییلی، ترقی و در خدمت کمونیسم است.
    .

    آنارشیست

  5. ** در رد این نظر (مثلا حزب کمونیست کارگری – نه حکمتیست) که سرنگونی جمهوری اسلامی به سرنگونی دولت اسرائیل می انجامد **
    .
    1 – اگر سرنگونی رژیم از طریق بمباران و جنگ داخلی و اشغال انجام شود، اروپا-اسرائیل-آمریکا در آن دست دارند و ایران میشود مستعمره آنها و ثروت بغارت رسیده خرج رفاه زنان و کارگران اسرائیل می شود تا علیه ارتجاع جامعه شان شورش نکنند. این دولت اسرائیل را بقا می دهد.
    2 – اسرائیل قبل از جمهوری اسلامی وجود داشت و بقای این دولت منطقی کاملا جدا از وجود جمهوری اسلامی دارد.
    3 – اگر سرنگونی رژیم از طریق شورش های توده ای انجام شود، از آنجا که ایدئولوژی زن زندگی آزادی (بر اساس فاکتها نه دروغها و فلسفه بافی های مزورانه) نتوانسته جدائی خود را از کلیت ایدئولوژی امپریالیستهای غربی نشان دهد، در حقیقت به حاکمیت آنها در ایران می انجامد و این دولت اسرائیل را بقا می بخشد.
    .
    فعلا سرنگونی رژیم بعلت توهم به ارتجاع خودی و توهم ارتجاع اپوزیسون پرو غربی چیزی انقلابی نیست و فقط جنایتکارانه است.
    .
    فقط سرنگونی رژیم از طریق توده های ضد مردسالاری، ضد بردگی مزدی و ضد امپریالسم و هیراشی است که ممکن است به از بین رفتن ارتجاع دولتهای اروپا-اسرائیل-آمریکا و هر دولت دیگری بیانجامد. متاسفانه، فعلا، زنان و کارگران ایران دیدگاه ضد ارتجاعی کاملی ی ندارند و تازگی 30 میلیون از آنها در انتخابات رژیم شرکت کردند و دو روز پیش به اندازه جمعیت اسرائیل در نماز جمعه خامنه ای و سایر آخوندها.
    .
    آنارشیست

  6. این مقاله بدرستی میگوید که ماهیت اعمال اسرائیل در واقع از ماهیت دموکراسی های غربی است. فقط خود فروخته های مدعی کمونیست (در واقع ضد کمونیست) هستند که چنین واقعیتی را انکار میکنند.
    .
    در پیرامون عقاید مربوط به مقاله:
    .
    از این مقاله آقای فولادی:
    خدامراد فولادی: جنگ ِ حماس و اسراییل از نظرگاهی دیگر
    https://www.iran-tribune.com/opinions/khdamrad-fwlady-jng-i-hmas-w-asrayyl-az-nzrgahy-dygr
    میتوان نتیجه گرفت که او دولت اسرائیل را برای ایران پیشنهاد میکند. این هم کمونیسم ایشون.
    نوشته:
    “نمی توان انکار کرد که دولت ِ اسراییل از هر حزبی که باشد، دولتی است برآمده از رای اکثرییت ِ انتخاب کننده گان در انتخاباتی رقابتی و آزاد ودر واقع کاملن دموکراتیک هم برای مشارکت و هم برای عدم ِ مشارکت بدون ِ هیچ جبر و تقلب و زور یا تهدید و تطمیعی …”
    .
    در همان مقاله:
    “… فلسطینیان و اسراییلیان می توانند صرفنظر از اعتقادات ِ دینی- مذهبی ِ متفاوت ِ شان، در جامعه ی دموکراتیکی که در آن دین و مذهب مساله ی شخصی و خصوصی ِ افراد باشد و نه مساله ی دولت ها، در کنار ِهم و با هم زنده گی ِمسالمت آمیزداشته باشند، البته به شرط ِ آنکه رژیم ِ اسلامی ِ حاکم بر ایران و حماس دست از یهودی ستیزی بردارند و به همان یهود ستیزی ِ هزار وچهارصدساله شان اکتفا نمایند!”
    .
    در اینجا دقیقا استدلال امپریالیستهای غربی و دولت اسرائیل را به ما تحویل میدهد. از ارتجاع رژیم استفاده میکند تا نظم سیاسی امپریالیستهای غرب را زیر لوای دموکراسی خواهی به زنان و کارگران ایران تحمیل کند.
    .
    هر آدم صالحی حتی غیر کمونیست و غیر آنارشیست میداند (بر طبق فاکت نه فلسفه بافی مارکسیستی نوع جناب فولادی) که دولت اسرائیل برآمده از دموکراسی کتابهای بورژواهای لیبرال نیست، بلکه برآمده از تروریسم و اشغال سرزمین فلسطینی ها و ادامه امپریالیسم دموکراسی های غرب است.
    .
    دموکراسی دانستن اسرائیل یعنی به بهانه دموکراسی خواهی، امپریالیستهای غربی را در ایران حاکم کردن. آقای فولادی معتقد است که اشغال سرزمینها امپریالیستها بعلت دموکرات بودنشان انقلابی است.
    .
    خوانندگان روشنگری،
    .
    از آقای فولادی بخواهید که چرا اشغال سرزمینهای سرخ پوستان آمریکا را امری درست و انقلابی ارزیابی کرده. بعد از پاسخ او متوجه فلسفه ارتجاعی و ضد انقلابی او خواهید شد.
    .
    من بعدا استدلال خواهم کرد که چطور دیدگاه ماتریالیسم تاریخی مارکس به ارتجاع کشیده شده است و چرا قبل از سرنگونی باید ارتجاع درون اپوزیسیون را در اذهان سرنگون کرد.
    .
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>