علی شاکری زند: برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار / بخش بیستوششم ـ الف
علی شاکری زند
برگهایی از زندگی سیاسی
دکتر شاپور بختیار*
دفتر دوم
**************************
بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛
راه امروز و آیندهی ایران
بخش بیستوششم ـ الف
بختیار :
خطر انفجار جبهه ملی
خطر انفجار درونی که، خواهیم دید، دکتر بختیار در سخنرانی خود در کنگرهی جبهه ملی علیه آن به جبهه ملی هشداردادهبود کاملاً فرضی نبود. باید دانست که از همان دوران تدارک کنگره میان برخی از عناصر با شورای مرکزی اختلافاتی وجود داشت که در صورت ادامهی آنها چنین خطری میتوانست جدیشود و دستهایی هم درکار بود که به آن دامن میزد. نهضت آزادی ده ماه پس از اعلام رسمی تجدید فعالیت جبهه ملی و هشت ماه پیش از این کنگره اعلام موجودیت کرده بود و چگونگی همکاری آن با جبهه ملی یکی از مسائل را تشکیل می داد. سران نهضت آزادی، مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی، آیتالله طالقانی و حسن نزیه، به عنوان عضو شورای سیوپنجنفرهی مؤسس جبهه ملی در کنگره حضور داشتند، و دو تن از آنان، بازرگان و طالقانی به صفت شخصی عضو کنگره محسوب میشدند ، به علاوهی دکتر یدالله سحابی و حسن نزیه که به عنوان نماینده ی رسمی نهضت آزادی حضورداشتند. چند تن از دانشجویانی نیز که به نمایندگی در کنگره از طرف دانشگاه انتخاب شدهبودند از اعضای نهضت آزادی بودند.
دکتر شاپور بختیار در سخنرانی اول و اصلی خود در کنگره، در روز هفتم دیماه، که بالغ بر ۲۷ صفحهی صورتجلسه میشد پس از یادآوری سوابق همکاری صمیمانه و دوستیاش با مهندس بازرگان، که شخصاً در جلسه حضور داشت، به انتشار اعلامیهای اشاره کرده گفته بود: ولی بدبختانه نامهای چاپشد که در آن تمام توهینهای ممکنه را به بعضی از سران جبهه ملی نسبتدادهبودند «و چهار امضای جعلی در ذیل آن نامه بود. من نامه را که دیدم اظهار داشتم که این نامه نباید از مهندس بازرگان باشد (…)؛ مگر سنجابی ها، صالح ها و صدیقی ها چه گناهی کردهاند که مستحق این چنین ناسزاهایی باشند. هرچه قدر ما فکر کردیم به جایی نرسید. تا آنکه خداوند کمککرد و من یکی از اوراق آن نامه را جلوی چراغ قراردادم و بدین وسیله مشاهدهکردم که اسامی که آنجا نوشتهشدهبود همه پاکشدهبود و بهجای آن نامهای دیگری نوشتهبود و یک جا هم کلمهی نهضت مقاومت[ظاهراً نشریه مربوط به پیش از رسمیت نهضت آزادی بوده که هنوز از همان عنوان نهضت مقاومت ملی استفاده می شده است] پاک شده بود.(…) پس از این کشف، بنده در محل شرکتِ “یاد” به خدمت مهندس بازرگان رفتم؛ به ایشان گفتم، عزیز من، ما چندسالاست که با یکدیگر همکاریمیکنیم. در این شرایط انتشار چنین نشریهای خلافاست. شما اگر هم با بعضی از آقایان جبهه ملی اختلافدارید، انتشار این نامه جبهه ملی را از درون منفجر میکند و صحیح نیست. مهندس بازرگان انتساب این نامه به خود را تکذیب کرد. بنده هم به ایشان گفتم من قبولدارم که شما آدم دروغگویی نیستید.۱۱» دکتر بختیار، سپس، به دنبال شرح بحثهایی که در یکی از جلسات بر سر احزاب و دستجات عضو جبهه ملی داشتهاند میگوید: «سرانجام در آن جلسه بنده پیشنهاددادم که احزاب و دستهجاتی که در جبهه ملی هستند در جبهه باقی بمانند ولی نام مسئولین خود را به ما بدهند. در ظرف سه روز احزاب ایران، مردم ایران، و ملت ایران، اسامی مسئولین خود را اعلامکردند ولی آقایان عضو نهضت آزادی ایران اسامی مسئولین خود را اعلامنکردند. آقای نصرتالله امینی مأمور مذاکره با آقایان شدند. اعضای نهضت آزادی در پاسخ به دلیل امتناع خود گفتندکه: “ما یک سازمان مخفی هستیم”؛ ما گفتیم این چه اختفایی است که بخشی از شما با ما هستید و لذا مخفی نیستید و قسمت دیگری مخفیاست. شما تکلیف خود را باید روشنسازید. یا یک سازمان سرّی و زیرزمینی هستید یا یک سازمان علنی. ولی با کمال تأسف آقایان نزیه و بازرگان، جلسه را و جبهه را ترککردند… در اینجا نیز که آقایان اعضای نهضت آزادی ایران بار دیگر به جبهه بازگشتهاند من امیدوارم که این بازگشت موجب تقویت فرماندهی جبهه ملی گردد و من با این امر صد در صد موافقم.۱۲»
پس، آقایان بازرگان و نزیه پیش از کنگره یک بار جلسهی بحث با جبهه و خودِ جبهه را ترککردهبودند. و پیداست که این قضایا مانع از آن شدهبود که امر مورد اختلاف مرتفعگردد و عضویت نهضت آزادی در جبهه ملی، که باید از طرف شورای مرکزی تصویبمیشد، بهتصویب آن برسد.
در آن سخنرانی دکتر بختیار سپس نتیجهگرفتهبود که: «اما اگر، خدای ناخواسته، این مسأله باعث شود نشریات و اعلامیه هایی نظیر آنچه شاهد آن بودهایم دوباره توزیع شود باید بگویم که این امر باعث تأسف خواهدبود. این باعث تأسف است که یک سازمان متشکل پنج روز قبل از کسب اجازه از دانشگاه [؟]، چنین نشریه ای منتشر کند.۱۳»
ضمناً همه میدانستند که چند تن از فعالان نهضت آزادی در مظان آن بودند که اعلامیهها و نشریاتی برضد جبهه ملی منتشرمیکنند؛ و یکی از علل خودداری از دادن نام فعالان یا مسئولان سعی در اختفاء نام آنان و جلوگیری از اعتراض به هویت و کارهایشان بود، چنانکه دکتر بختیار، که تا آن زمان از طرف جبهه ملی مسئول سازمان دانشجویان دانشگاه تهران وابسته به جبهه ملی بود همانجا اضافه کرده بود:
«قبل از آنکه آقایان بازرگان، سحابی، طالقانی و نزیه در شورای جبهه ملی حضورپیداکنند ما با اجازهی هیأت اجرائیه تمام دانشجویان وابسته به نهضت آزادی را به عنوان عضو جبهه ملی قبولکردیم. آنان نیز در تمامی مسائل شرکتکردند و آقای دکتر عباس شیبانی در کمیتهی سیاسی جبهه ملی در دانشگاه تهران با آقایان بنی صدر، ارفع زاده و پارسا همکار هستند. ما تمام تلاش خود را کردیم و سعیکردیم تا آنجا که میسر است این نحوهی برخورد و این روش را در قبال نهضت آزادی داشتهباشیم و امیدواریم که نهضت آزادی هم عناصری را که مطیع دستورات آن نیستند تصفیهکند. همچنان که گفتم درهای جبهه ملی به روی افراد و احزابی که افکار مشابه دارند باز است.۱۴»
جلسه ی دهم کنگره و بحث
نحوه ی تصویب عضویت نهضت آزادی
بدین دلایل، پس از اینکه در جلسهی دهم کنگره، یعنی سه روز پس از آن سخنرانی، طی مادهی واحدهای به امضاءِ سی تن از اعضاء پیشنهادشد که موضوع عضویت نهضت آزادی در جبهه ملی، که بر طبق مادهی ۳۰ اساسنامه تنها در صلاحیت شورای مرکزی بود، برای تصویب در کنگره در دستور کار آن قرارگیرد بحثی طولانی پیش آمد. زمانی که بحث هنوز بهصورتِ نظامنامهای، یعنی بر سر طرح یا عدم طرح موضوع بود دکتر صدیقی، ضمن تأکید بسیار بر علاقه و اعتقاد شخصی خود به شخص مهندس بازرگان و سه مؤسس اصلی دیگر نهضت آزادی، با استناد به اصل یادشدهی اساسنامه و اقامهی براهین اساسنامهای دقیقی با قرارگرفتن آن در دستور کار کنگره مخالفتکرد۱۵. و پس از سخنرانی دکتر سحابی به عنوان موافق طرح موضوع که عمدهی استناد او به بندی از آییننامهی کنگره بود که این مرجع را برای بحث در هر پیشنهاد، و تصویب یا رد آن، بالاترین مرجع خواندهبود، وی بار دیگر بهاختصار یادآوریکرد که چون آییننامه خود بهاستناد اساسنامه نوشتهشده و فرع بر آن است، در نتیجه، در چنین مواردی اصل اساسنامهای بر بند آییننامه اولویتدارد۱۶. آنگاه، بهدنبال سخنان سه موافق و سه مخالف، مادهی واحده به رأی گذاشته و تصویبشد. در این هنگام بود که سخنرانان وارد بحث در ماهیت موضوع شدند.
دکتر صدیقی در جلسهی دهم
دربارهی نهضت آزادی
————————————————————
پ۱۱ امیر طیرانی، صورت جلسات کنگره ی جبهه ملی ایران، گام نو، تهران، ۱۳۸۵، ص.. ۲۲۲.
۱۲ همان، صص. ۲۲۲ـ۲۲۳
۱۳ همان ، ص. ۲۲۳.
۱۴ همان ، ص. ۲۲۳.
۱۵ همان ، ص. ۳۵۴.
۱۶ همان ، ص. ۳۵۵.
۱۷ همان ، ص. ۳۶۰.
۱۸ همان ، ص.
Comments
علی شاکری زند: برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار / بخش بیستوششم ـ الف — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>