Comments

شمال غزه، «کشتن یک مرده، چه شجاعتی ؟» <br> Marine Bequet – برگردان شهباز نخعی — 10 دیدگاه

  1. مطلبی به کامنت قبلی در ارتباط با دولت ترامپ اضافه شود که:
    دولت ترامپ ادامه راه تعرض بدون ماسکی است که با نولیبرالیسم در اقتصاد آغاز شد – حدود پنجاه سال پیش. فراموش نشود که اتکا به اعمال جنایتکارانه بدون ماسک، از دولت بایدن شروع شد که دموکرات است نه دیکتاتور. این مطلب نباید هرگز فراموش شود. همانطور که میگویند درجه آزادی زن وضعیت آزادی جامعه را بیان میکند، مسئله فلسطین هم جهت حرکت سیاسی امپریالیستهای غربی را تعیین میکند. دیدیم که دموکرات و دیکتاتور غربی همگی در جنایت علیه فلسطینی ها شریک بودند.
    آنارشیست

  2. درباره این مقاله:
    گنده لات های سرمایه – م. رشید
    https://akhbar-rooz.com/1403/10/20/5552/
    این مقاله درباره ترامپ و کابینه اوست.
    مقاله ذکر میکند که ترامپ و اعضای کابینه اش هم کلیسا می روند ، هم پرونده تجاوز به دختران جوان دارند و غیره و کلا غولهای ثروتمند امپریالیست و آدمهای کثیفی هستند. نویسنده معتقد است که باید یک جبهه ضد فاشیستی علیه این نوع ارتجاع درست کرد.
    ایراد مقاله:
    ایراد مقاله این است که توضیح نمی دهد که ماهیت سرمایه داری در تمام اشکال متنوعش در حقیقت همین است که حالا بدون ماسک دموکراسی و حقوق بشر ظاهر شده. ایده مبارزاتی مقاله، به پیروی از چپ تقلبی ، با گفتن بخشی از حقایق، بجای زدن ریشه، دنبال زدن شاخ و برگ است.
    مجددا، فرق نمیکند که ارتجاع با چه شکلی ظاهر میشود. باید محتوای آنرا فهمید و نقد و نفی کرد. بهترین محل نقد و نفی در محل کار و زندگی است. ارتجاع هست مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی، تعصب و تبهکاری.
    این کامنت کافی نیست و قضیه میتواند در ارتباط با جامعه آمریکا بیشتر باز شود. مثلا، چرا وضع سیاسی دموکراسی آمریکا به اینجا کشیده شده؟ آیا دلیلش قوت است یا ضعف؟
    آنارشیست

  3. وضعیت سوریه و غزه و لبنان تمام نشده، فعلا توسط فلج موقت ناشی از انتقال ریاست جمهوری آمریکا، به تعویق افتاده. با خالی شدن جای روسیه و ایران دارند با هم برای تقسیم غنائم رقابت میکنند. این رقابتها فعلا در حد دشمنی نظامی نیست و احتمالا آنقدر عاقل هستند که به جنگ کشیده نشود. این رقابتها بیشتر شبیه بازی شطرنج دوستانه است.
    می بینیم که وقتی ایدئولوژی توده ها از انواع دیدگاه های ارتجاغ مذهبی، ناسیونالیستی، لیبرال دموکراتیک، سکولار و غیره تشکیل شده، انواع بردگی دست نمیخورد.
    خانمها و آقایان آنارشیست

  4. کامنتهای بیخود ایرانگرا کمک میکند که مسئله انقلاب بهتر باز شود.
    حال مسئله را باز کنیم.
    .
    گرایش به سلطه در انسان اساسا برای بیگاری کشیدن یا استثمار کردن انسانهای قربانی است. برای همین است که حتی در ابعاد بسیار کوچکش ارتجاعی است. مثلا کارگرهای یک کارگاه و مغازه کوچک هم استثمار می شوند و در محل کار تحت سلطه صاحب کارگاه و یا مغازه هستند.
    حال سئوال این است که چرا کارگران یک مغازه و یا یک کارگاه علیه استثمار شدن خود شورش نمیکنند؟
    دلایل چندی دارد:
    1 – اینطور بزرگ شده اند که تعظیم کنند – اقتدارستیز (آنارشیست) نباشند.
    2 – از جامعه چیزی نمیدانند چون حاکمین مانع آگاهی آنها از وضعیت خود می شوند، مثلا تبلیغات سوء، آموزش اکاذیب، القاء مذهب، مذهب را راه حل وانمود کردن، القای ملیگرائی (ایرانگرائی) و نفرت از قوم ها و تحدید کردن قومها و سایر شیادی ها برای اختلاف راه انداختن و حکومت کردن.
    3 – در میان کارگران کمی آگاه شده، بزرگ کردن ماتریالیسم تاریخی بجای تولید ارزش اضافی – اینکار توسط مارکسیستهای اقتدارگرا صورت میگیرد، حال چه بلشویک باشند و چه سوسیال دموکرات دموکراسی خواه.
    4 – سرکوب شدن توسط دولت مرکزی و یا محلی.
    .
    رابطه سلطه طلبی با استثمار چیست؟
    ایندو لازم و ملزوم یکدیگرند. برای استثمار باید سلطه تضمین شده باشد وگرنه استثمارشونده شورش میکند. سلطه گر در پی استثمارکردن است وگرنه دلیلی برای آن ندارد. استثمار کردن به سلطه طلب کمک میکند که زندگی راحتی داشته باشد.
    رابطه سلطه طلبی و استثمار با دولت چیست؟
    دولت ابزار استثمار است در ابعاد بزرگ جامعه طوری که تمام سلطه طلبان موفق جامعه با هم بتوانند بطور همگون و استاندارد شده استثمار کنند. این البته بحث مارکس نیست، مارکس میگوید دولت ابزار مبارزه طبقاتی ست که اشتباه است، نمیتوان دولت داشت و سلطه-استثمار نداشت.
    .
    اصل ارتجاع در ایران فقط دولت جمهوری اسلامی نیست. تمام روابطه اقتدارگرایانه در جامعه از پائین تا بالا، ارتجاع است (استثمارگرانه است) . ارتجاع در ایران و جهان بصورت مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی، انواع تعصبات (مثل تعصب فارس فاشیست) و تبهکاری وجود دارد.
    خانمها و آقایان آنارشیست

  5. به کامنت مانترا بودا راما،
    مضمون تمام کامنت های آقایان و خانم‌های آنارشیست تاکید بر مرکزی بودن مسئله استثمار است. برای همین در خدمت خرده بورژواها، بورژواها و بورژوا دولتی ها نیست.

  6. از کامنت باران این خانم آنارشیست چنان بر می آید که: منطق و متد و دیالکتیک و روش ایشان همیشه بر این اصل استوار است که:
    گویا در هر کجا: قربانی و مظلوم و مفعول و فرد پاسیو، مسئول رنج و درد و مرگ و نیستی و زخم و خون و نابودی خود تست! ، و نه مهاجم و ظالم و فاعل و فرد اکتیو !
    به این دلیل: آنارشیست ها از زمان ماکس اشتینر- تا زمان نتانیابو و ترامپ، بی آبرو و بدنام و مورد تنفر خلقها و انسانها شده اند.
    — آنارشیسم حتی با ژست های شبه انقلابی اش، اکنون نیز در خدمت :بورژوازی، ارتجاع، کاپیتالیسم، و امپریالیسم است !

  7. در کامنت قبلی فراموش کردم بنویسم که:
    یکی دیگر از اشکال ایدئولوژی بردگی مزدی، تبهه کاری یا گانگستریسم است. در این ایدئولوژی قوانین خود بورژواها برای تنظیم و عادی کردن روند کار بردگان مزدی، نقض میشود. امروزه نمیتوان براحتی بین سرمایه داری قانونی و گانگستری تفاوت قائل شد. لومپن پرولتاریا نیروی نظامی گانگسترهاست. وقتی انقلاب ضد اقتدارگرایی شکل میگیرد، و یا حتی یک نیروی صرفا مخالف با نظم حاکم (نه الزاما انقلابی) نیروهای نظامی رسمی بورژوا ها (پلیس، جاسوس، ارتش) با ارتش گانگسترها (لومپن ها) متحد میشوند و متحدانه عمل میکنند. ایدئولوژی های دیگر افراطیون و فرقه های بیشمار در کشورهای غربی مخصوصا اروپاست که الزاما مذهبی و غیره نیستند. اینها همه ایدئولوژی های سرمایه داری اند و همگی خواستار حفظ بردگی مزدی هستند و اگر جائی وجود نداشته باشد، بوجودش می آورند.
    آنارشیست

  8. این مقاله:
    سرمایه داری و زامبی ها (قسمت اول) – ع. روستایی
    https://akhbar-rooz.com/1403/10/18/5437/
    ایراد مقاله:
    ایراد این مقاله این است که ایدئولوژی سرمایه داری را دموکراسی بیان میکند. خیر، شکل عینیت بخشیدن به اقتدارگرایی بصورت بردگی مزدی در اروپا با دموکراسی خواهی توام بود. در شوروی با مارکسیسم بلشویکی-استالینی، در ایران با سیستم پادشاهی، مشروعه، ملیگرائی، مذهب شیعه و بعدا ایده ولایت فقیه.
    کلا:
    وقتی اقتدارگرایی حاکم بر فرهنگ بشر است، تکامل جامعه بر اساس پاسخ روز اقتدارگراها به ضرورتهای سلطه شان صورت می پذیرد. برای همین است که می بینیم بردگی مزدی در هر چهارچوب نظری اقتدارگرایانه قابل عینیت یافتن است.
    آنارشیست

  9. خارج از موضوع به عنوان نظر یک ایرانی سابق،
    در بی بی سی میخوانیم که میخواهند پایتخت ایران را به جنوب ایران منتقل کنند. آیا پایتخت یک کشور را بر اساس موقعیت سیاسی آن تعیین می‌کنند یا بر اساس موقعیت اقتصادی آش؟ اینجوری که یکشنبه پایتخت را می‌گیرد و کار حاکمیت سیاسی را تمام می‌کنند. شاید هم ایده بدی برای خلاص شدن از این حکومت ابله نباشد. تصور کنید که بصره پایتخت عراق بود. امریکا-ناتو بجای یک هفته، یک روزه کار را تمام کرده بود. این اصلاح طلبان در سازمان سیا و موساد تحصیل کرده اند؟
    آنارشیست

  10. #####
    این آدم کشی ها توسط دموکراسی ها لازم است تا بشر تکامل پیدا کرده آماده جامعه کمونیستی شود. شهروندان ایرانی هم باید طرفدار دموکراسی و اسرائیل ش باشند تا در خدمت سوسیالیسم و کمونیسم گام بردارند!!!!!!!!!!!! حتی بعضی از زندانیان دموکراسی خواه مثل نسرین ستوده های “انقلابی” میگویند این جنگ‌ها جنگ بین دموکراسی و استبداد است!!!!!!!! به به ، چه زندانیان سیاسی مترقی و انقلابی ی داریم، اگر انقلابی نبودند که بعضی از آنها جایزه صلح نمی گرفتند!!!!!!!!!!
    #####
    فکر نکنید این حرف‌ها فقط گفته های حقوقدان‌های بورژواهای سکولار است، همین عقاید جنایتکارانه توسط خدامراد فولادی ترویج می‌شود. بیشتر، فکر نکنید فقط عقاید این نوع از مارکسیستهاست، گردانندگان سایت” گرایش مارکسیستهای شورایی” هم همین افکار مهیب را دارند.
    مارکس یک دید ناقص الخلقه از تکامل داشت که حالا داریم می بینیم که چطور حدود صد سال است که هم موجب جنایت شده است و هم موجب دفاع از آن.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>