سه ماه انفصال خدمت شهناز رمارم، آموزگار، بخاطر برداشتن مقنعه در سرکلاس مدرسه دخترانه و سر دادن شعار زن، زندگی، آزادی
– مدیر مسئول روزنامه اعتماد مجرم شناخته شد
آزاده صمدی ممنوعالخروج شد
شرق نوشت: آزاده صمدی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون صبح امروز در حالی که عازم پنجاه و چهارمین فستیوال گوا در هند بود، پاسپورتش توقیف و اجازه خروج از کشور پیدا نکرد. به او در فرودگاه امام خمینی اعلام شده که ممنوعالخروج است.
*****************************
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ تعداد زیادی از معلمان و مدیران آموزش و پرورش در طول یکسال گذشته از خدمت منفصل، بازنشسته اجباری وجابه جا شده اند. جلال محمودزاده، نماینده مجلس شورای اسلامی در تایید این خبر چندی پیش به دیده بان ایران گفته بود:« ۱۵ تا ۲۰هزار نفر از مدیران مدارس به دلایل سیاسی و اعتقادی برکنار شده اند».
شهناز رمارم، عضو سابق شورای شهر مشهد و دبیر آموزش و پرورش هم از حکم سه ماه انفصال خدمت خود پس از 28 سال سابقه کار خبر داد. برداشتن مقنعه در سرکلاس مدرسه دخترانه، سر دادن شعار زن، زندگی، آزادی و انتشار متون ادبی کنایه آمیز نسبت به نظام از جمله اتهامات اوست.
شهناز رمارم، دبیر آموزش و پرورش درباره علت تشکیل پرونده علیه خود به دیدهبان ایران گفت: «داستان از آنجا شروع شد که ابوالفضل آدینهزاده که یک دانشآموز اهل مشهد بود با شلیک 64 ساچمه جانش را از دست داد. من و چندنفر از همکارانم نسبت به این اتفاق و امنیتی کردن فضای مدارس برای دانشآموزان و معلمان به دفتر مدیر کل رفتیم و اعتراض کردیم که فکر میکنم از همان جا برایمان پرونده درست شد.»
وی درباره شاکی پرونده خود عنوان کرد: «شاکی اصلی حفاظت اطلاعات سپاه مشهد است. در چنین مواقعی معمولا اول اداره آموزش و پرورش تذکر میدهد اما پرونده به یکباره هیات تخلفات رفته و هیات هم این حکم را صادر کرده است.»
رمارم درخصوص اتهامات وارده بیان کرد: «دانشآموزانی بودند که در اعتراضات سال گذشته شرکت میکردند و روز بعد که به کلاس میآمدند گاهی با بدنهای کبودشان مواجه میشدم. در حین کلاس دانشآموزان سوال میکردند و بحث میشد. کلاس درس من هم کلاس تفکر و سواد رسانهای بود و درباره مواردی که در اتهامات من آمده است گفت و گو شده و اگر دانشآموزان سوالی پرسیدند من پاسخ میدادم و درباره آنچه فکر میکردم درست و حقیقت است، صحبت میکردم. این صحبتهای من جرم نیست؛ اگر در کلاس سواد رسانهای راجع به این موضوعات و نحوه انعکاس اخبار سخنی گفته نشود پس کجا باید حرف زد؟ من به عنوان جرم و اتهام موارد ذکر شده را قبول ندارم بلکه فکر میکنم باید پاسخی به ذهن جست و جوگر دانشآموزان داد. حال اگر پاسخهای من به مذاق آقایان خوش نیامده و برایش حکم صادر میکنند مشکل از آنهاست.»
تمرکز بیشترشان به مخالفتم با حجاب اجباری در صفحه اینستاگرام بوده است
عضو سابق شورای شهر مشهد افزود: «در حکم من آمده که در کلاس در چنین مباحثی را مطرح کردهام و از هیات تخلفات خواستند که با من برخورد شود. من در جنبش زن، زندگی، آزادی حرف برای گفتن داشتم و دارم و بیشتر هم به صفحه من در اینستاگرام توجه کردهاند که به صورت آشکار به حجاب اجباری نه میگویم و به نحوه برخورد با زنان و دختران اعتراض داشتم اما من در کلاس درس هیچ کمکاری نکردهام. یعنی مباحث علمی که دانشآموز باید بیاموزد را همراه با درس زندگی برای آنها شرح دادهام.».
این فعال سیاسی در پاسخ به اینکه آیا به حکم خود اعتراض کرده کرده است، به دیده بان ایران گفت: «بله، حکم بدوی اردیبهشت امسال به من ابلاغ شد. با اعتراض من به وزارتخانه رفت و وزارتخانه هم شخصی را برای تحقیق میدانی فرستاد که دانشآموزانم یکپارچه گفته بودند کاش همه معلمان مانند خانم رمارم بودند. اما این به مذاق آقایان خوش نیامد و در متن عنوان کردند که بازدید میدانی رفتیم و منطبق بود اما یک کلمه هم به نتایج این بازدید اشاره نکردهاند.»
عکس گرفتن از شعارهای دیوار مدرسه را به عنوان جرم تلقی کردهاند
رمارم درخصوص مدارسی که در آن تدریس میکرده، مطرح کرد: «من در سه مدرسه حاشیه شهر مشهد تدریس میکردم. روزانه 40 50 کیلومتر از خانه تا مدرسه در رفت و آمد بودم تا خدمت کنم. آقایان میگفتند این اعتراضات (به قول آنها اغتشاشات) برای بچههای بالاشهر است در حالی که من دیدم که بچههای پایین شهر بیشتر معترض و عصبانی بودند. کمااینکه در و دیوار مدرسه پر از شعار زن، زندگی، آزادی بود و من از این شعارها و از بلاهایی که بر سر عکس رهبری و امام آوردند عکس گرفتم و همین را به عنوان جرم دانستند. اگر عکس گرفتن از در و دیوار مدرسه جرم است بنابراین معلمهایی که از کلاس درس فیلم میگیرند و در جشنوارهها شرکت میکنند هم مجرم هستند.»
تحمل انتقاد، حتی انتقادات مصلحانه را ندارند چه رسد به صدای اعتراض کف خیابان
عضو سابق شورای اسلامی شهر مشهد درباره وضعیت حاشیه شهر مشهد به دیده بان ایران گفت: «وضعیت را در یک جمله بخواهم توصیف کنم این است که قدرت و تدبیر برخورد با مدیر کلی که رفتار شنیع را انجام داده و در کشور انگشتنما شده را ندارند آنوقت با معلمی که صادقانه در حاشیه شهر مشهد خدمت میکند که دانشآموزانش میگویند از او درس زندگی آموختهایم، برخورد میکنند. در حقیقت از حضور من در سر کلاس و آگاهی بخشی میترسند.»
رمارم ادامه داد: «تنها چیزی که میدانم این است که تحمل انتقاد، حتی انتقادات مصلحانه را ندارند چه رسد به صدای اعتراض کف خیابان. من معلمی بودم که اندیشهها را به دانشآموزانم یاد نمیدادم بلکه اندیشیدن را یاد میدادم و این را نتوانستند تحمل کنند.»
منبع: سایت دیدهبان ایران
**************************
مدیر مسئول روزنامه اعتماد مجرم شناخته شد
هیات منصفه دادگاههای سیاسی و مطبوعاتی، مدیر مسئول روزنامه اعتماد را با اکثریت آراء مجرم شناخته است.
به گزارش خبرگزاری مهر، اکبر نصراللهی سخنگوی هیأت منصفه دادگاههای سیاسی و مطبوعاتی گفت: اتهامهای آقای بهروز بهروزی، مدیر مسئول روزنامه اعتماد نشر اکاذیب و تخلف از مفاد بند ۴ مصوبه ۲۹۸ شورای امنیت ملی موضوع تبصره ۲ ماده ۵ قانون مطبوعات در فحه ۹ روزنامه مورخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ بود که هیأت منصفه پس از شنیدن دفاعیات متهم با اکثریت آرا در موضوع اتهام وی را مجرم دانست و نیز ایشان را با اکثریت آرا مستحق تخفیف ندانست.
سخنگوی هیأت منصفه افزود: آقای بهروزی مدعی شد از مصوبه شورای امنیت ملی خبر نداشت و به ایشان ابلاغ نشده است در مقابل برخی اعضای هیأت نظارت یادآوری کردند مصوبههای شورای امنیت ملی از طریق معاونت مطبوعاتی به رسانهها ابلاغ میشود و مدیر مسئول اعتماد هم در اظهاراتشان به موارد قبلی تعامل با بخشهای مسئول، اشاره کرده است.
رأی دادگاه رسیدگی به شکایت هیأت نظارت بر مطبوعات در مورد پرونده اتهامهای روزنامه اعتماد که به ریاست قاضی کریمی در شعبه ۹ دادگاه کیفری یک برگزار شد، متعاقباً صادر خواهد شد.
شایان یادآوری است آخرین حکم دادگاه در مورد پرونده قبلی متهم، ۱ سال ممنوعیت از فعالیت مطبوعاتی بود که با اعتراض وی، پرونده در دیوان عالی کشور در حال رسیدگی است.
Comments
سه ماه انفصال خدمت شهناز رمارم، آموزگار، بخاطر برداشتن مقنعه در سرکلاس مدرسه دخترانه و سر دادن شعار زن، زندگی، آزادی<br>– مدیر مسئول روزنامه اعتماد مجرم شناخته شد — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>