بیانیه تغییرسازماندهی؛از فدراسیون عصر آنارشیسم،به جبهه آنارشیستی
ما در جهانی بیدادگر به سر میبریم، جهانی که در آن، نظم و قانون همچون زنجیرهایی مقدس، روح انسان را به اسارت کشیدهاند. ما سالها در این بیابان سنگین، زیر آفتاب پارادوکس و ابزورد، راه رفتیم؛ بدون تسلیم، بدون زانو زدن.
ما شاهد آن بودیم که چگونه قدرتهای فرتوت، به نام آزادی، انسان را از خودش ربودند؛ و ما دانستیم که هرجا انسان دست در دست قدرت نهاده، حقیقت زندگی به خفگی افتاده است. آنارشیسم، این پژواک خالص وجدان شوریدهی بشر، در دل شبهای سهمگین متولد شد، و امروز، دیگر آن نامهای کهنه کافی نیستند.
لیک تَلَئلُوِ عصر آنارشیسم، که همچنان گوش نواز کنه وجودیِ هر تنگدست و آزاد منشیست، اینبار با نام و صدای جبهه آنارشیستی، سمفونی پیروزمندانه خود را طنین انداز می کند.
اکنون ما به جایی رسیدهایم که نامیدنِ خود با واژههای دیروز، خیانتی است به فردا. زمان آن رسیده که از خرابههای گذشته، معبدی نو بسازیم، معبدی که ستایشگر قدرت نیست، بلکه آزادی را درون فریادهای بیقرار خود میپرورد.
ما دیگر در پی پناه بردن به نامهای قدیمی نیستیم. ما اکنون جبههایم: جبهه آنارشیستی.
این تغییر، فرار نیست؛ طغیان است!
این جبهه، زاییدهی رنجهای ماست، پروردهی خیانتهایی که از درون خوردیم، و زادهی اشتیاقی که برای آزادی هنوز در سینه میتپد.
ما سال ۲۰۰۹ را به خاطر داریم، آغازی کوچک و بیادعا با نام «صدای آنارشیسم».
ما واقعه دلشکنانه ۲۰۱۴ را به خاطریم داریم، اما به هوش بودیم که با هر ضربانی از قلب پر تلاطم خود، پایان شبکه آنارشیستی،که روح،روان و خاطره هامان،در خشت های فرو ریخته آن به جای مانده بود!
به آغاز و تجربه ای نوین، برای طغیان کده آنارشیستی دیگری مبدل کنیم.
طغیانخانه ای که نفس به نفس آن، تیری بود بر پیکره ارتجاع،پول،انقیاد، سود،انفکاک،و زور.
ما اتحادها و فروپاشیها را به خاطر داریم، تولد «مجموعهی عصر آنارشیسم» و بعد، فدراسیونی که امید به احیای کامل در دل آن داشتیم.
اما حقیقت این است: هیچ نامی، هیچ ساختاری، ابدی نیست؛ آنچه ابدی است، روح سرکش انسان است، و این روح، امروز خواهان جبههای نوین است.
جبهه آنارشیستی، آغازی دوباره است، اما نه از سر نیاز؛ از سر سرکشی!
ما از امروز، هیچ وابستگیای به «فدراسیون عصر آنارشیسم» یا «اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران» نداریم. این نامها به تاریخ پیوستهاند.
هر فعالیتی تحت این عناوین، از ما نیست و ما مسئول آن نخواهیم بود.
در جبههی ما، رهبری وجود ندارد. در جبههی ما، هیچ فرمانبری نیست.
ما پیامبر نظم نوین نیستیم؛ ما آورندگان هرج و مرج خلاقانهایم که روح انسان را از چنگالِ اربابان، از معابد بوروکراتیک، و از غل و زنجیرهای طلایی رها میکند.
ما به خدایی که ساختهی ترس انسان است باور نداریم.
ما به دولتی که بر شانهی مرگ و انقیاد ایستاده، وفادار نیستیم.
ما به انسان ایمان داریم؛ به انسانی که هنوز شهامت دارد تا برخیزد، فریاد بزند، مشت بکوبد و انتخاب کند.
ما این جبهه را برپا میکنیم برای آنکه آزادی دیگر یک آرزو نباشد، بلکه یک کنش باشد؛ یک انتخاب روزانه، بینیاز از مشروعیتبخشی هیچ قدرتی.
و ما میدانیم: این راه آسان نخواهد بود.
اما چه کسی خواهان راه آسان است؟
ما در دل سختی، معنا مییابیم. ما در دل طوفان، خود را بازمیآفرینیم. و همانگونه که نیچه میگفت:
“آنچه مرا نکشد، نیرومندترم میسازد.”
پس اینک با امیدی بیامان و سرکشیای بیپایان اعلام میکنیم:
از امروز، ما در یک جبههایم؛
جبههای علیه هر آنچه که انسان را به بردگی میکشاند،
جبههای برای شورش، برای ساختن، برای شکستن،
برای آزادی.
جبهه آنارشیستی آغاز شده است.
تماس با ما: Connect.IA@protonmail.com
ارتجاع را از طریق شعر و شاعری میخواهید از بین ببرید؟
هر وقت از رویکرد احساسی و شاعرانه به منطق و علم روی آوردید، در همین سایت روشنگری گفت و شنود خواهیم داشت.
—
پیشنهاد به خوانندگان،
در اروپا و آمریکا و چندین کشور آسیایی تشکلات آنارشیستی وجود دارد. به وب سایتهای آنها مراجعه کنید و اصول اعتقادی انها را مطالعه کنید و در جلسات آنها شرکت نمائید تا با آنارشیسم آشنا شوید.
یک نمونه خوب از اصول غیر شاعرانه و درست و حسابی:
https://theanarchistlibrary.org/library/anarchist-federation-aims-and-principles
هر سئوالی هم در باره آنارشیسم دارید، میتوانید در سایت روشنگری مطرح کنید.
فقط از طریق کامنتهای سایت روشنگری با عصر آنارشیست” جدید” تماس برقرار کنید. تماس مستقیم نگیرید.
ارتجاع: مردسالاری،بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی، تعصبات و تبهکاری.
آنارشیست