هذیانهای یک مرتجع سپاه تبهکار قاچاقچی تروریستی به مناسبت شکست مفتضحانه در سوریه!
حسین سلامی، فرمانده کل سپاه تروریستی پاسداران در مورد اتفاقات اخیر سوریه گفته است:
“این یک درس تلخ است که ما میگیریم اما باید این عبرت بزرگ را در کنار عبرتهای بزرگ بهجای مانده از جنگ ۸ ساله با عراق موردتوجه قرار دهیم.”
او همچنین گفت:”نرفته بودیم تا بخشی از خاک سوریه را به خاک خودمان ملحق کنیم، نرفته بودیم تا آنجا را میدان جستجوی منافع و زیادهخواهانه خود قرار دهیم؛ ما رفته بودیم تا اجازه ندهیم عزت مسلمانان تخریب شود!”
بیایید واقعیت آنچه سپاه در سوریه به مدت ۱۳ سال کرد را از نزدیک بررسی کنیم!
سپاه پاسداران شریان اقتصادی ایران را در دست دارد و ستمگری جایت کارانه و فوق استثمار را برای پیشبرد اهداف بلندپروازانه در ایران همسو با اهداف جنایتکارانهاش در سوریه و کل منطقه خاورمیانه به مردم ایران تحمیل کرده است، به قیمت فقر مردم و جوانان بیکار و سرکوب مکرر زنان و اقلیتهای ملی، مذهبی و جنسی ایران به دیکتاتوری سوریه ۱۳ سال کمک مالی و نظامی نمودید، آزادی را از همه بهجز طبقه مافیای در قدرت خودتان برای پیشبرد امیال تروریستیتان سلب کردهاید، نفس و زبان بریدید و قلم همه را شکستید، و زندان و شکنجه و اعدام شده راه و رسم مسلمانی شما تا جایی که بسیاری از مردم از دین و مذهب گریختند. اقتصاد مافیایی که مهندسی کردید و همچون موشهای فاضلاب که در گنداب زندگی میکنید که کسی جرت نزدیک شدن به آن را ندارد زیرا یادآور بوی بدن تند مردهای است که در حال تجزیه شدن است. اینها ازجمله نتیجه پیشبرد منافع بلندپروازیتان در ایران است که مردم به نان شب محتاجاند که دیگر حتی آه در بساط ندارند! به خاطر سیاست تروریسم راهبردی سپاه پاسداران در دفاع از یک نظام دیکتاتوری سرمایهداری در هاله خرافات و جهل مذهبی به فرماندهی کل قوا ولی وقیحتان خامنهای ، مردم ستمکش ایران در اوج فقرونداری، بیکاری، مهاجرت اجباری و سلب آزادی و عدالت اجتماعی هستند و برای سرنگونیتان به دست توانایشان روزشماری میکنند!
شما پاسداران جانی ستمگر و خونریز در سوریه سرمایهگذاری کلان کردید و شرکت خودروسازی در کنار شرکتهای تولید مواد شیمایی کشتار دستهجمعی و خمپاره و توپ و تفنگ راه انداختید سوای آنکه دائماً اسلحه به سوریه قاچاق میکردید… شما جانیان مافیای قاچاق از طریق سوریه در سراسر منطقه راه انداختید… سوریه را تبدیل به پایگاه جاهطلبیهایتان کردید و حزبالله را از سوریه دائماً مسلح کردید، از شرورترین و تنفرآمیزترین دیکتاتور جانی سوریه از سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰ از زمان ریاست جمهوری پاسدار تروریستتان احمدینژاد) دفاع خونبار کردید و او را به مدت ۱۳ سال سرپا نگه داشتید! مردم سوریه را بیش از یک دهه از آزادی و برابری محروم کردید؛ دست شما تا مفرق به خون مردم سوریه آلوده است. آنچه امروز ما در سوریه بعد از سقوط اسد با روی کار آمدن یک گروه شرور و ارتجاعی وابسته به قدرتهای بزرگ نظام جهانی سرمایهداری-امپریالیسم و مرتجعین دستنشاندهاش در منطقه میبینیم نتیجه بلندپروازیهای شما و امپریالیسم روسیه در سوریه است. بهصف و دفترچه سیاسی-ایدئولوژیکی ویژه سپاه درسهای که شما نخواهید و نمیتوانید بگیرید ازجمله این نتایج همچون، ترور قاسم سلیمانی در عراق، ترور فرماندهان سپاه در سوریه، ترور هنیه در تهران، ترور حسن نصرالله و شکستن کمر و تضعیف شدید حماس و حزبالله، تخریب زیرساختهای سوریه، غزه و لبنان توسط ارتش فاشیست اسرائیل و فرار “بچههای ترسوی سپاه” از سوریه و پشت کردن مردم سوریه به “عزت مسلمانی” که قرار بود برایشان صادر و فراهم کنید را نیز اضافه کنید. مردم سوریه سیلی محکمی بر صورت نظام تروریستی جمهوری اسلامی و سپاه پاسدارش زدند!… و اینک که سیاست راهبردی استراتژیکتان در منطقه شکست مفتضحانه خورده است، تا جایی که دمتان را روی کولتان گذاشتید و فرار از سوریه را بر قرار ترجیح دادید، دستتان برای همه رو و حیلهتان آشکارشده و نشان داد که شیعهگریتان یک تزویر و حیله در نزاع بر سر سهم خواهی طبق منافع ارتجاعیتان در منطقه در رقابت با نظام ستمگر، چپاولگر و خونریز سرمایهداری-امپریالیسم جهانی به رهبری پدرخواندهاش دولت آمریکا بیش نیست، امیال بلندپروازانه “قدرت اول کل منطقه”تان را بیشازپیش بر بادرفت و آبرویتان نداشتهتان هم در داخل ایران و هم در سراسر منطقه از دست رفت… و اکنونکه مثل موش ترسو و زخمی که از منطقه راندهشده است در کنجی از سوراخ ایران گیرکردهاید و منتظر بمانید که ضربه کاری را در یک فرصت کمیاب که بهزودی فرامیرسد از ستمکشان ایران دریافت کنید، که در چنان زمانی با سقوط عمودیتان روشنترین گزینه برای فرماندهان و مزدوران سپاه، فرمانده کل قوا سهگانهتان خامنهای و بقیه آخوندها فرار به روسیه و ادامه زندگی خفتبار در همسایگی بشار اسد است!البته اگر مردم ایران چنان فرصتی به شما بدهند!
باش که صبح دولتت بدمد، کین هنوز از نتایج سحر است!
تنها با سرنگونی نظام سرمایهداری جمهوری اسلامی میتوان به ستم و استثمار کارگران ایران، ستم بر زنان، نسلکشی اقلیتهای ملی و نادیده انگاشتنِ حق تعیین سرنوشت آنها از سوی ستمگران، به سرکوب و تحقیر مهاجرین زحمتکش افغانی، خاتمه داد و چوبه دار معترضین، زنجیر زندانیان سیاسی و حجاب این نهاد ستم، اسارت و بندگی زنان را در یک انقلاب واقعی برای رهایی همه بشریت تحت ستم و استثمار، بر اساس منافع کوتاهمدت ولی مهمتر منافع اساسی درازمدت طبقه تحتانی جامعه(پرولتاریا) برچید.
سرنگونی انقلابی نظام سرمایهداری حاکم بر ایران و ماشین دولتی جمهوری اسلامی هم مطلوب، هم ضروری و هم ممکن است!
انقلاب کمونیستی و نه چیزی کمتر!
گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران
۲۵ آذر ۱۴۰۳
پانویس:
برای آشنایی بیشتر با مواضع و دیدگاه ما در همین زمینه به نوشته و لینک زیر مراجعه شود.
“نکاتی در مورد اظهارات خامنهای و فرمانده سپاه ضد مردمی به مناسبت شکست مفتضح و رسواگر نظامشان در سوریه!”
1/2- یکبار دیگر تأکید بر این مسئله ضروری است: مانند ۴۵ سال گذشته، هماکنون در صدر برنامههای جمهوری اسلامی تحقیر، بردگی و سرکوب زنان بهطور برجستهای قرار دارد… جمهوری اسلامی از مقاومت زنان در مقابل قانون “عفاف و حجاب” وحشت مضطربانه و دلهرهمند دارد… زنان از حق خود در مخالف به حجاب اجباری نخواهند گذشت، در مقابل جمهوری اسلامی نیز از تحمیل حجاب اجباری نخواهد گذشت، برای همین مسئله مبارزه با حجاب اجباری و به چالش گرفتن قانون “عفاف و حجاب” از طرف زنان مبارز در کوچه و خیابان یک حقیقت عینی است تا جائیکه نظام زنستیز جمهوری اسلامی را بر سر دوراهی برای اجرای طرح عفاف و حجاب قرار داده است و پزشکیان اعلام کرد که “دولت آماده اجرایی کردن طرح حجاب نیست” که البته این تنها عقبنشینی کوتاهمدت و وقت خریدن برای نظام جمهوری اسلامی است، تا در فرصت مناسب با تمام قوا و با توسل به کلیه شیوههای تحقیرکننده و سرکوبگرانه آن را اجرا کنند!
1/1-ازجمله نکاتی که سلامی به عنوان درسگیری از سوریه با مزدوران سپاه و نیروهای ارتش و بقیه طرح کرد: “ما نرفته بودیم تا بخشی از خاک سوریه را به خاک خودمان ملحق کنیم/ حالا میبینیم اگر یک ارتش نایستد و نیروی مسلح مقاومت نکند چگونه در یک چشم بر هم زدن تمام سرزمینش اشغال میشود”
این نشان میدهد که اولا او و بقیه سران جمهوری اسلامی می دانند که شرایط به وجود آمدن یک جنبش برحق توده ای وجود دارد، و دو دیگر آنکه خیلی ساده خطاب به نیروهای سه گانه مسلح میگوید ما سپاهیان، نیروهای ضد شورش، نیروهای انتظامی و ارتش جانی سفاک به سادگی نباید قدرت را واگذار کنیم بلکه باید بایستیم، بکشیم و سرکوب خونین را ادامه دهیم، زیرا اگر بجز این کنیم جنبش های برحق عدالتطلبانه ای که به نظر او و خامنه ای از سوی نیروهای امپریالیستی رهبری می شوند ایران را اشغال و نظام را سرنگون میکنند!
به یک معنی واقعی سلامی می گوید در مقابل جنبش توده های تحت ستم ایران که سربلند خواهد کرد درنگ و سستی نباید کرد و باید با تمام قوا آنرا سرکوب خونین کرد.
☄️حال سؤال اساسی این است: کمونیستهای انقلابی و نیروهای مترقی مخالف جمهوری اسلامی چه برنامهای را از امروز تا زمان اوجگیری مجدد جنبش ستمکشان ایران باید بهپیش ببرند؟
استراتژی کمونیستهای انقلابی چه باید باشد و چه تاکتیکهایی را در کف خیابان بهپیش ببرند؟
کمونیستها نمیتوانند بدون داشتن یک ستاد رهبری پیشتاز (حزب کمونیست انقلابی) مسلح به استراتژی کمونیسم نوین انقلابی جنبش ستمکشان را رهبری کنند و در خوشبینانهترین حالت به دنبالهروی از و در بدترین حالت به نظارهگر غیرفعال آن کشیده میشوند! بنابراین کلیه فعالیتهای کمونیستهای انقلابی باید مبتنی بر به وجود آوردن حزب کمونیست انقلابی برای ساختن یک جنبش تودهای و ایجاد یک جامعه جمهوری نوین سوسیالیستی با هدف رسیدن به هدف نهایی کمونیسم باشد.
آنارشیست از شدت مخالفت غیرعقلانی با این افشاگری حواسپرتی بهشان دست داده، اینها حزب نیستند و نوشتهاند اسمشان «گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران» است. دوما مشکل اصلی شما با این افشاگری چیست که چوب لای چرخ فرایند انقلابی که تودههای تحت ستم و استثمار ایران بیش از یک دهه است شروع کردهاند و در این نوشته بهنوعی بیانشده، میگذارید؟
خواننده تیزهوش با خواندن افشاگری این گروه ازیکطرف متوجه میشود که آنچه گفته است با واقعیت عینی پیش رو در جامعه ایران خوانایی و مطابقت دارد، و از طرف دیگر این سؤال برایشان پیش میآید که واقعاً چرا آنارشیست مخالف این افشاگری هست؟
اگر آنارشیست طور دیگری در مورد حرکت تروریستی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی این دشمن شماره یک ستمکشان در ایران و سوریه فکر میکند نیاز عاجل دارد که آن را برای خوانندگان روشن کند!
من فکر میکنم اتفاقاً به نیت آنارشیست باید شک کرد که موضعش را در مورد این افشاگری جانانه و عالی از سپاه پاسداران تروریستی روشن نکرده و روشن نیست که چرا از این افشاگری ناراحت شده و ملانقطی بازی درآورده است. آنارشیست ملانقطی آنقدر از خود بیاختیار شده که بیهنریاش عیان شده و متوجه نیست به دلیل اینکه در این نوشته و یا هر نوشته دیگری از هر گروه کمونیستی و چپ رادیکال ایران ضروری نیست که دائماً روشن کنند که چه نظمی را باید برقرار کند، دارد محتوی افشاگرانه عالی این نوشته را مردود میشمارد. هنر این آنارشیست این است که خود را سکوت معنیدار نسبت به این افشاگری عملکرد تروریستهای سپاه پاسداران هم در ایران و هم در سوریه پنهان کند و بیاعتباری خویش را برای همه در مبارزه با دشمن طبقاتی بهطور شفاف بروز دهد.
البته برای آن دسته از مبارزان واقعی (و نه مدعیانی که یکی به نعل میزند و یکی به میخ -همچون آنارشیست) که مانند این آنارشیست ملانقطی خوابآلود نیستند روشن است که این رفقا دقیقاً سنتز نوینی نهتنها از مارکسیسم و لنینیسم و همچنین از مائوئیسم دارند و از کاستیهای ثانوی در مقابل دستاوردهای سترگ هر یک با متدولوژی و رویکرد علمی( و نه آنارشیسمی سربههوا) دفاع میکند. اما این نکته سوای این افشاگری بالا است که بهطور دقیق سر کرم آنارشیست را از زیرخاک بیرون آورده است و با کامنت زیرکانهاش نیت خود را از سستی و اهمال در مبارزه قاطع با دشمن طبقاتی را روشن نموده است.
ضروری است که آنارشیست بطور مدون و عقلانی روشن کند که با کجای این افشاگری موافق هست یا نیست؟ و چرا؟
در مواضع این حزب روشن نیست که بعد از سرنگونی رژیم قرار است چه نظمی بر جامعه حاکم شود. اگر منظور نظم مائوئیستی و لنینی و بلشویکی هست، میدانیم که به ارتجاع ختم شد. برای همین به نیات این تشکل باید شک کرد تا اینکه روشن کنند چه نظمی را میخواهند برقرار کنند.
آنارشیست