فراخوان دوباره به یک آکسیون مدنی ساده و بیخطر / محمد علی اصفهانی
فراخوان دوباره به یک آکسیون مدنی ساده و بیخطر
محمد علی اصفهانی
این روز ها ج.ا با یکی از بحرانی ترین دوران های حاکمیت خود روبروست، و حضور فعال و گستردهٔ مردمانِ متعلق به خاستگاههای متنوع اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی در انواع و اقسام آکسیونهای اعتراضی، بالقوه این امکان را دارد که بسیاری از معادلات پیشین را زیر و رو کند.
ایجاد شور و شوق و اعتماد به نفس، از شرایط اولیهٔ گسترش مستمر حضور مردم است؛ و هرچه کمهزینهتر بودن راهکار ها، تضمین کننده ی تداوم این حضور و فراگیر تر شدن آن است.
به عنوانِ شاید تیری در تاریکی، فکر کردم یا وسوسه شدم که پیشنهاد تابستان سال گذشته را، روزآمد شده و با کمی تغییر در اینجا توضیح دهم، و آن را به نوعی دیگر تکرار کنم.
در حال حاضر، همه گونه شرایطِ عمل کردن به این پیشنهاد فراهم است، و با هماهنگی های حد اقلی و ساده و بینیاز از شبکه و رهبری و حتی نهاد هماهنگ کننده، این پیشنهاد را میتوان عملی کرد.
اینکه در سال های بسیار دور، افرادی غالباً نه چندان موجه، بدون پیوند با مردم، بدون کوچکترین درک واقعی از شرایط، از زمان و از مکان، و از امکان یا عدم امکان عملی شدن پیشنهاد خود، مثلاً گفته باشند که مردم بروند توی خیابان و بوق بزنند، ربطی به پیشنهاد حاضر ندارد.
نه به لحاظ کم و کیف و شکل و محتوا، و نه به لحاظ زمان و مکان، و نه به لحاظ جمعیت مخاطب، و نه به لحاظ شرایط دیگر.
پیشنهاد حاضر، با در نظر گرفتن عوامل متعددی که عملی بودن آن را تضمین می کنند مطرح شده است، ساده، و منطبق بر آنچه «مبارزهٔ مسالمت آمیز مدنی» خوانده میشود است، دارای کمترین ریسک امنیتی است، و با حال و هوا و شرایط فعلی تناسب دارد:
ـ هر روز، یک یا دو نوبت در روز، دقیقاً و بدون پس و پیش، منظم، و در یک ساعتِ از قبل تعیینشده که به تناسب تراکم ترافیک انتخاب شده باشد، در نقاط شلوغ و متراکم خیابان ها، و در هر محل دیگری که این امکان وجود داشته باشد، به مدت شصت یا سی دقیقه در هر نوبت، بوق های ماشین ها، همزمان و همزبان، و حتیالامکان با یک ریتم معین ـ در صورتی که تداخل صدا ها مانع رعایت ریتم نشود ـ به صدا در بیایند.
منظور، طبعاً بوق ممتد که به مصرف بیش از حد ذخیرهٔ باتری اتوموبیل منجر میشود نیست.
همین.
و به همین سادگی!
کمی مشکل تر از آب خوردن!
◄ این آکسیون، در ساعات پر ترافیک، به دلیل گستردگی و همگانی بودن آن، و به دلیل شکل و فرم آن، و به دلیل متحرک بودن آن، و به دلیل محل آن که به گستردگی همهٔ شهر است، و به دلیل این که برای انجام آن نیازی به تجمع در نقطه یی معین نیست، توان عکسالعمل نیرو های سرکوب را بسیار کم میکند.
◄ این آکسیون، در صورتی که همگانی شود، و اکثر اتوموبیلها همزمان و همزبان، آن را اجرا کنند، در تراکم ترافیک، امکان مقابله را از نیرو های سرکوب میگیرد، و آنها قادر به مقابله با آن نیستند مگر تعدادشان دستکم یکچهارم و یا یکسوم اتوموبیل های حاضر در محل آکسیون باشد.
◄ این آکسیون، اختلالی در حرکت ماشینها، و در زندگی روزمرهٔ مردم ایجاد نمیکند، و باعث بروز حوادث نامطلوب، و ایجاد نارضایی نمیشود، و به کسی و به چیزی هم آسیب نمیرساند.
◄ این آکسیون، تمرین نظم و هماهنگی، تمرین تفاهم، تمرین کنار گذاشتن مقطعی اختلاف نظر ها و مسائل مورد مناقشه، تمرین مدارا و تحمل یکدیگر، تمرین درک مرحله به مرحله بودن مبارزه، تمرین شناخت نیروی جمع، و تمرین پیروزی است!
◄ این آکسیون، تعارض و تناقضی با اجرای آکسیونهای دیگر و اشکال دیگر مبارزه ندارد، و بیان سمبلیک همهٔ شعار ها و خواستههای اعتراضات مردمی جامعهٔ متکثر و رنگارنگ ایران است، و هر کسی میتواند خواستههای خود و شعار های خود را به صورت سمبلیک در آن ببیند و تعبیر کند.
◄ این آکسیون، مردمان را بیشتر از پیش، از حالت رخوت و انتظار به سمت تحرک و باور به خویش میراند، و تکرار هر روزهاش، این تحرک و باور به خویش را هر روز بیشتر از روز پیش خواهد کرد، و خود نیز هر روز فراگیر تر از روز پیش خواهد شد.
◄ این آکسیون، با تکرار منظم و هر روزهاش، فضای ملتهبِ کنترلشدهیی به وجود میآورد که ج.ا و نیروهای سرکوبش را سر در گم و مستأصل خواهد کرد.
◄ این آکسیون، با تکرار منظم و هر روزهاش، توجه مردم جهان را به خود جلب میکند، و نفرت عمومی مردم ایران از ج.ا را در همهٔ جهان منتشر میکند، و معامله های پشت پرده با ج.ا را دشوار میکند، و قطع اینترنت هم چارهسازش نیست!
◄ این آکسیون، به دلیل حضور گستردهٔ شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی و اشتراک ایده ها در میهن ما، بینیاز از رهبر و رهبری خواهد بود، و هویتی مستقل و فراگروهی و فرافردی خواهد داشت، و هماهنگی عمومی، خلأ رهبری را تا جایی که به این آکسیون بر می گردد تا حدود زیادی پر خواهد کرد.
یک آکسیونِ هماهنگ، در متن مبارزه یی گسترده و متنوع، خیلی الّا و اما ندارد، و همهٔ افراد و نیرو های مردمی ـ از منتهی الیه راست تا منتهی الیه چپ ـ می توانند خود را در آن بیابند.
تنها مورد استثنا، شاید آن «یگانه آلترناتیو دموکراتیک» شکستخوردهیی باشد که حسابش دیگر است و همراهیاش هیچ وقت چیزی جز خنجر زدن از پشت به همراهان نبوده است و نیست و نخواهد بود. (…)
لازمهٔ اتحاد عمل، و یا اشتراک عمل، و یا همسویی در یک ائتلافِ نانوشته و ناخوانده و تشکل نیافته و اعلام نشده، نه رهبری واحد است، و نه ایده ئولوژی واحد است، و نه همفکری است، و نه اتحاد است، و نه گرد آمدن با یکدیگر زیر یک سقف است، و نه حتی هماهنگ کردن رسمی و امضا شده با یکدیگر است.
میتوان نه رهبری واحد داشت، نه ایدهئولوژی واحد داشت، نه همفکر بود، نه به آیندهٔ دور چشم دوخت، نه با یکدیگر زیر یک سقف نشست، و نه حتی رسماً با یکدیگر هماهنگ کرد، ولی در همان حال، در یک موضوع واحد، دست به یک عمل واحد زد.
قرار نیست که همه با هم یکی شوند، و یا راهی طولانی تا آینده یی دور تر از نزدیک را با یکدیگر طی کنند، یا اختلافات ماهوی خود با یکدیگر را کنار بگذارند، یا به خواستگاری یکدیگر بروند، و یا با هم ازدواج کنند و فامیل شوند!
اما:
همه چیز به همان حرکت اول، یعنی جدی گرفته شدن این پیشنهاد ساده و عملی، و به اشتراک گذاشتن فعال آن در فضای مجازی (و غیر مجازی) بستگی دارد.
اگر عملی کردن این پیشنهاد، خیلی ساده و آسان است، تقصیر من نیست. هرچه کردم نتوانستم سخت و غیر عملیاش کنم.
شما میتوانید سخت و غیر عملیاش کنید تا شاید وزینتر به نظر بیاید و جدیتر گرفته شود!
۲ تیر ۱۴۰۱
ققنوس ـ سیاست انسانگرا
٭ منابع و مآخذ:
این پیشنهاد را جدی بگیرید ـ به همین قلم ـ ۴ مرداد ۱۴۰۰
www.ghoghnoos.org/aak/210726.html
می خواهید با خیزش های مردمی همراهی کنید؟ ـ به همین قلم ـ ۱۲ آذر ۱۴۰۰
www.ghoghnoos.org/aak/211203.html
ساعات فعلاً پیشنهادی اما قابل تغییر:
۸ تا ۹ صبح، و ۵ تا ۶ بعد از ظهر
قابل توجه:
حساسیت کامنت نویس معلوم الحال ضد مجاهد که معمولاً از کلمه رژیم برای مجاهدین یعنی کلمه «منافقین» استفاده می کرد و این دفعه از ترس لو رفتن این کار را نکرده روی این فراخوان می تواند دلیل خوبی برای مناسب بودن و جدی بودن پیشنهادی که در این فراخوان داده شده است باشد.
بقول کامنت آقای اصفهانی پیشنهاد خیلی خوبی است بشرط آنکه بتوان با بوق زدن امریکا را وادار به رها کردن قلاده برادر مسعود نمود.
پیشنهاد خیلی خوبی است ولی همان طور که در مقاله نوشته شده همه چیز به حرکت اول که به اشتراک گذاشتن در سوسیال مدیاست بستگی دارد.
بالاخره ما می خواهیم بفهمیم که به جای تفرقه و جنگ و دعوا در سوسیال مدیا می توانیم استفاده بهتری از این امکان مدرن بکنیم یا نه؟
راستی یادم رفت عرض کنم مرادتان از مردم جهان آیا گینه وکنگو و افغانستان و…را در بر می گیرد؟
اگر می گیرد بفرمائید نقش آنها در سیاست جهانی یعنی دقیقا نقش آنها درتعین ضریب سیاست امریکا ونوچه هایش چقدر است؟ که بوق زدن ما این ضریب را بالا ببرد؟.
اگر منظور مردمان جهان مردم غرب است که آنها اگر خیلی زور بزنند که تا بحال زده وموفق شده اند از رندانی کردنشان در خانه پیش گیری کنند.
خواهش میکنم اگر بوق جواب نداد و بعدش ترمز کردن را برای انداختن رژیم اسلامی پیشنهاد دادید رهنمود نگاه بخارجه را از ما دریغ بدارید که اتفاقا سر مجاهدین بخاطر سقوط در این چاه تزئین شده بعنوان راه سرنگونی از فرنگ بریده شد که در این مورد دمشان گرم که مردم را از فرمان روائی یک فرقه دچار مریضی مذهبی جنسی که ربطی به اسلام ندارد وخاص دوران انگیزاسیون اروپا می باشد که کشیش ها در خواب مردمان کلیسا رو نیز دخالت مینمود تا خواب جنسی ندیده باشند ومریدان کلیسا ونه رهبر عقیدتی آنها از آمیزش جنسی محروم بودند نجات داد.
شرایط جرکت واعتراضات وخیزش های مردم ایران دقیقا این چنین است محاصره از سوی دست کم بیست ودو کشور استکباری شامل کانادا و به اضافه شیطان بزرگ.
در معنی سرمردم روی سندان اروپا وامریکا وکانادا وزیرچکش رژیم اشغالگر اسلامی.
چین وروسیه را همین امریکا بعنوان ترمز زدن زیرآب رژیم تبلیغ کرده ومیکند وگرنه در همین چهل ساله امریکا حکومت ایران وعراق ومصر و لیبی و پاکستان و یک کشور عربی دیگر که اکنون یادم نیست را از جاکنده واسلامیون ضد خدا را جایشان گذاشته وهمین تازگی طالبان را رو راست بر افغانستان گماشت که در دوره امپراتوری روم وایران وچین و…امپراتورها وشاهنشاهان این چنین شاهان دست نشانده را بر حکومت نمی شناندند وجیک چین وروسیه نتوانست در بیاید.
اشتباه نکنید من چپ نیستم سرمایه داری جهانی نام مرا راست ونام فامیلی مرا افراطی گذاشته است.
قربان شکلت در شهر تهران دوازده میلیونی ودر شهرهای بزرگ دیگر که از بامداد تا بوق سگ ملت بوق میزنند کاشکی میفرمودید بوق نزنید تا شاید توجهی جلب کند.