حمله به “گاو مقدس”
روشنگری. بعضی وقت ها یک ناخن تیز لاک زده، موثرتراز نوک تیز قلمی که به خون جگر مینویسد، دمل ریاکاری را می ترکاند. جنجالی که خانم گابریله پائولی، سیاستمدار آلمانی در جریان کارزار انتخابات محلی در ایالت باواریا بر پا کرد، نمونه جالبی بود.
ماجرا از این قرار بود که خانم پائولی در جریان مسابقات و رقابت های هیجان انگیز انتخاباتی برای به دست آوردن رهبری حزب در ایالت باواریا، پیشنهاد کرد قرارداد همه ازدواج ها هفت ساله باشد و بعد از این مدت قرار داد خود بخود فسخ شود. حالا چرا هفت ساله، لابد به خاطر آن مثل معروف ,خارش هفت ساله,.
به هر حال، او گفت بعد از ۷ سال و فسخ خودبخودی قرارداد، زوج ها میتوانند به ارزیابی روابط خود بنشینند و در صورتی که مایل باشند قرارداد خود را تمدید کنند. ضمنا با این کار مقدار زیادی در بوروکراسی و کاغذبازی برای طلاق صرفه جویی میشود. این نکته را او به خاطر آن اضافه کرد که گرایش به طلاق همچنان رو به افزایش است و آمار نشان میدهد که ۳۸ درصد ازدواج ها در آلمان به جدایی منجر میشود و معمولا برای طلاق مقدار زیادی وقت برای پر کردن کاغذ و رفت و آمد اداری پیش می آید.
پیشنهاد خانم پائولی قبل از هرچیز حزب خود خانم پائولی را دچار توفان کرد. زیرا نکته جالب توجه، و البته متناقض، این است که خانم پائولی عضو حزب اتحاد سوسیال مسیحی Christian Social Union، CSU است، حزبی که موتلف نزدیک حزب محافظه کار دمکرات مسیحی Christian Democrats، حزب خانم مرکل است. رویترز حزب او را به عنوان یک حزب عمدتا مردانه و محافظه کار توصیف کرده که از زمان جنگ جهانی دوم حزب غالب در صحنه سیاست باواریا به شمار می رود.
یک حزب محافظه کار و مردانه و مذهبی، در یک ائتلاف محافظه کارانه که در قدرت است، در یک ایالت کاتولیک و محافظه کار… بیهوده نیست که رسانه ها پیشنهاد خانم پائولی را ,تکان دهنده، خواندند و ضمن اعلام خبر به نحوی زیرکانه ,افشاگری، هم کردند و به اطلاع همه رساندند که این پیشنهاد را یک سیاستمدار، شیک و پیک,، ,موتورسیکلت سوار، موسرخه، پرزرق و برق، که، در کوله بارش دو طلاق وجود دارد، و درگذشته او رسوایی هایی بوده است، داده است. یعنی نباید آن راخیلی جدی گرفت.
بلافاصله بعد از اعلام این موضع، سیل اظهار نظرها شروع شد. آقای پیتر رامساوتر، رهبر حزب در پارلمان آلمان گفت:« این طور ایده ها، مثل چرک زیر ناخن شماست.»
اینگو فردریش یکی از هم قطاران حزبی خانم پائولی در باواریا و یکی از نمایندگان آلمان دراتحادیه اروپا گفت:« او بطور مطلق با ارزش های اخلاقی و مسیحی ما در تضاد است.»
این “تضاد مطلق” و یا اگر کلمه موثرتری را که آقای فردریش به کار برد، یعنی تضاد “دیاگونال” با ارزش های اخلاقی و مسیحی حزب. آقای هورست سیهوفر وزیر کشاورزی و یکی دیگر از رفقای هم حزبی خانم پائولی خشمگین شد که خانم پائولی راحسابی سرجایش نشاند و با تاکید بر “بلاهت” این ایده و تضاد کامل آن با برنامه حزب متبوعه گفت:« مگر ما توی سیرک هستیم. با چنین ایده هایی این خانم باید این حزب را رها کند.»
یادآوری این نکته بد نیست که آقای سیهوفر رقیب اصلی خانم پائولی در انتخابات قبلی بود وبنا بر ادعای خانم پائولی داشت در گذشته او کندو کاو میکرد تا رسوایی های اخلاقی او را افشا کند که ناگهان معلوم شد خودآقای وزیر ۵۸ ساله که سه فرزندهم دارد، یک معشوقه جوان گرفته که به تازگی یک نوزاد کوچولوی تپل و مپل هم تحویل آقای سیهوفر داده است که خود به خود این سوال را پیش می آورد کدام یک در تضاددیاگونال با ارزش های اخلاقی و مسیحی حزب آقای سیهوفر است: معشوقه گرفتن حین ازدواج یا ادامه ازدواج قبلی در حین معشوقه گرفتن؟
به هرحال این معشوقه و بچه اش اگر بر چنته «ارزش های اخلاقی و مذهبی» حزب CSU چیزی نیفزود، برای خانم پائولی برکت به همراه داشت و او را در انتخابات قبلی بر رقیب پیروز کرد.
حملات به خانم پائولی آنقدر شدید بود که او مجبورشد روزهای بعد را به دفاع از نظر خود بگذراند. او توضیح داد که ازدواج ها بعد از چند سال از معنای خود تهی میشوند. خیلی از ازدواج ها به این دلیل ادامه پیدا میکنند که مردم فکر میکنند به این ترتیب امنیت بیشتری دارند، این به نظر او یک درک غلط از ازدواج است و ازدواج باید بر عشق بنا شود. او هم چنین گفت قصد او این بود که یک بحث باز کند.
اما به جای بازشدن بحث در مورد ازدواج، در«جعبه اسرار» بازشد و جرایم این سیاستمدار باواریا که تاکنون زیاد مورد توجه رسانه ها قرار نگرفته بود، با عکس و تفصیلات در رسانه ها و وبلاگ ها منتشر شد و از طریق روزنامه های معتبر در اختیار افکار عمومی جهان قرار گرفت.
یک تفسیر هم در رادیو دویچه وله خوانده شد، که شنیدن آن جالب است. این رادیو ضمن اشاره به برخی اسکاندال های قبلی خانم پائولی و اینکه حمله به «گاو مقدس باواریا» یعنی نهاد ازدواج تا چه اندازه تاثیر منفی برای یک سیاستمدار دارد، چنین اظهار نظر کرد:
«در این لحظه با اطمینان میتوان گفت آینده گابریله پائولی در حزب پرهیزکار CSU چندان نوید بخش نیست. ولی پائولی یک حرفه ای است. او که دکترای علوم سیاسی دارد و وقتی مساله جلوه گری در رسانه ها مطرح باشد، هیچ خجالت به خود راه نمی دهد، میتواند به جایی بهتر و بزرگ تر دست یابد.
از محافظه کارهایی که با کمک سکس کار خود را پیش میبرند هیچ انتظاری بعید نیست. با چیزهایی که میدانیم، شاید پائولی موهایش را طلایی کرده و بشود St. Pauli Girl وبرای آبجوهای آلمانی بازاریابی کند.
یا بشود FC St. Pauli و برای یک کلوب فوتبال آلمانی با یک رئیس هم جنسگرا، با به نمایش گذاردن ژرسه سیاه تنگ و توری برای تیم فوتبال محله سنت پائولی St. Pauli بازاریابی کند. گابریلا پائولی آمده که بماند.»
هوووم..می بینید هم سیاستمداران و هم رسانه ها حسابی خدمت خانم پائولی رسیده اند. مثل این که خانم پائولی خطرناک شده است. آیا به خاطر این است به قول مفسر رادیو آلمان «گاو مقدس» باواریا یعنی ارزش های خانواده و مذهب را نشانه رفته است؟
شاید، شاید یک دلیل تکمیلی هم وجود دارد. شاید به خاطر این است شخصیت “کم نظیر, خودخانم پائولی” بدجوری پته سیاستمداران محترم و معتبر مردم فریب را روی آب می ریزد. با یک دکترا در کوله بار تحصیلی و یک عمر تجربه همکاری با سیاستمداران حزب محافظه کار مقدس نما، این سیاستمدار ۵۰ ساله خوب درک کرده که در این دکان های قدرت، برنامه حزبی یعنی کشک… ارزش ها بویژه «ارزش های خانواده و مذهب»، یعنی کلماتی که از خامنه ای گرفته تا جرج بوش و ترامپ پشت آن سنگر می گیرند و تا آنجا که مغز سوت بکشد خانواده ها را پریشان میکنند و آدم می کشند… سیاستمدار یعنی موجود زرنگی که از طریق بازی کردن با «ارزش ها» یک شغل چرب و چیلی برای خودش فراهم کرده که دنیا را به کام خودش شیرین میکند، بقیه هم گور پدرشان…
او فهمیده است قدیمی ها اشتباه میکردند که فکر میکردند دو حوزه ای که در آن هر کاری مجاز است عبارتند از عشق و جنگ. بلکه آن حوزه ای که هیچ اخلاقی، مطلقا و «بطور دیاگونال»، هیچگونه اخلاق و اصلی و قانونی آن را محدود نمی کند،”سیاست” است. در “سیاست” شما نه فقط حق دارید، بلکه “وظیفه” دارید دروغ بگویید تا خر قدرت بتواند از پل صراط چنان به راحتی بگذرد که شتر از صحرای پت و پهن. در دمکراسی ها هرسه یا چهار سال یک بار بایددروغ های بزرگ بگویید، خیلی بزرگ در سطح ملی و بین المللی. در فاصله آنها باید هرساعت و هر روز آنقدر دروغ بگویید که تا دروغگویی به «عقل سلیم» تبدیل شود. [دردیکتاتوری ها که البته هرروز و هر دقیقه دروغ میگویند و با عقل سلیم هم کاری ندارند. میتوانند کودکان را به جرم همجنسگرایی روی دار ببرند وبعد بروند در مصاحبه مطبوعاتی بگویند ما «همجنس باز» نداریم].
در سیاست میتوانید خاک یک کشوررا با آدم هایش به توبره بکشید، نفتش را بالا بکشید، آثار تاریخی اش را به عتیقه فروش ها بفروشید، روی سایت های تاریخی اش پایگاه نظامی درست کنید تا پی های زیر بنایش هم ویران شود.. به شرط اینکه در هرپاراگراف از سخنرانی های تان بین سه تا ده بار کلمات دمکراسی و آزادی و مبارزه با تروریسم را به کار ببرید و بگویید به لطف خدا و با احترام به ارزش های اخلاقی، خانوادگی و مذهبی در دفاع از هر سه تا موفق شده اید… در آن صورت آپاراتچی های اتاق سیاست و صاحبان قلم هایی که معیار ارزیابی نوشته هایشان، مزدی است که در مقابل هر سطر می گیرند، به هیچ وجه ازدست شما عصبانی نمی شوند و پته شما را روی آب نمی ریزند، هرگز فکر نمی کنند این سیاست های «از چرک زیر ناخن کثیف تر است». چون در “دکان های سیاسی” مهم این است که حرمت کلمه را حفظ کنید، نه حرمت مفهوم کلمات را.
خانم پائولی، نه با پیشنهادش در مورد ازدواج، بلکه با وجود “بی مثالش” این حقیقت را عریان کرد. او از رسانه ها همان استفاده ای را کرده است که معمولا سیاستمداران به آن متوسل میشوند: در خدمت career خودش. پائولی اوایل امسال یک دستکش لاتکس سیاه به دست کرد و برای یک مجله تابلویید عکس گرفت. این “گناه” و ,گناه های مشابه آن که از خانم پائولی سرزده است، البته نابخشودنی است، به قول آقای پیتر رامساتر«از چرک زیر ناخن هم کثیف تر است»، زیرا پرده “حرمت” سیاستمداران ریاکار را میدرد و نشان میدهد آنها که “آن بالاها” نشسته اند به چه کار مشغولند.
این واقعا خطرناک است، زیرا شاید برخی از آن ها را که “این پایین ها” هستند به فکربیندازد عمیق تر به «وضع موجود» بیندیشند و شاید هم تغییر در آن را لازم ببینند. اما در سیاست، «گاو مقدس» واقعی یعنی «وضع موجود». حفظ «وضع موجود» و حفظ حرمت و حریم پاسداران «وضع موجود»، مقدم ترین وظیفه تمام بوروکراسی هایی است که در قدرت نشسته اند.
Comments
حمله به “گاو مقدس” — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>