دادخواهی و حقیقت یابی – بخش دوم / منصور عدالت
دادخواهی و حقیقت یابی بخش دوم
در شماره نخست نوشتم:
«باشد تا روشنفکران ایران درک کنند که مبارزه همزمان با تحجر ولایت مطلقه فقیه غالب و تحجر رهبر عقیدتی مغلوب، مبارزه در یک جبهه واحد برعلیه تمامیت ارتجاع تاریخی در ایران است. بیایید بنادرست این هراس را به دل راه ندهیم که با گفتن «حقیقت» و گشودن جبهه ای همزمان برعلیه تروریسم دولتی غالب و تروریسم مغلوب در کمین قدرت ، به تروریسم غالب در قدرت، یاری خواهیم رساند»!(۱)
چندی بعد با همین انگیزه و برای روشن شدن حقیقت فرزندان رهبران تشکیلات رجوی اقدام به برگزاری یک جلسه کلاب هاوس کردند. (۲)در این جلسه کلاب هاوس این جوانان که خود از خطر اسارت و شکنجه های جسمی و روحی درون تشکیلات بسلامت جسته اند، از خاطرات موحش و غیرقابل فراموشی و غیرقابل گذشت اولیای خود می گویند.
خاطراتی که من هنوز توان شنیدن همه مصیبت های این فایل صوتی را نداشته ام. خاطراتی که بر پیشانی هر انسان آزاده و هر وجدان پاک عرق شرم می نشاند. چه شنونده این فجایع، ارتباطی با این تشکیلات مسلح غیرسیاسی داشته بوده باشد و چه هیچ ارتباطی با این تشکیلات مسلح غیرسیاسی نداشته بوده باشد، در مقابل چنین ستمی که رهبران تشکیلات بر سر خانواده و فرزندان خود آورده اند، فلج می شوند په این فجایع، از حدود درک انسان خارج می شود!
آخر کسانی که به خانواده و فرزندان و حتی وجود خود رحم نمی کنند، می توانند منجی انسان در هیچ نقطه جهان باشند؟
اگر این کوشش ها در روایت مصیبت هایی که هر دوطرف؛ ولایت فقیه غالب و رهبر عقیدتی مغلوب؛ بر هریک از ما تحمیل کرده اند را جزیی از دادخواهی قربانیان بدانیم، برای توقف این چرخه نادرست، شایسته است گامی دیگر برای کشف حقیقت برداریم و به ریشه نظری این انحراف فاجعه آمیز دوران معاصر ایران، بپردازیم تا شاید بتوانیم ریشه این شجره منحوس کشت و کشتار بنام انقلاب را در سراسر ایران و منطقه خرافات زده خاور میانه بخشکانیم!
و اما ریشه های نظری این انحراف عظیم که در عرض کمتر از نیم قرن، دو جریان روشنفکری جوان و مبارز مسلح را به فرقه های علیل توطیه گر تبدیل می کند، کجاست؟به باور نویسنده ریشه انحراف غیرکارگری فدایی-مجاهد، در رمانتیسم طبقات میانی جامعه است. رمانتیسمی که پس از رفرم ارضی و سقوط به دامان پرولتاریا، تحمل چنین شرایط طاقت فرسای کار و تولید پرولتری را ندارند. این نارضایتی از سقوط به دامان پرولتاریا، بطور مشخص در ایران فردای رفرم ارضی و در حوزه خاندان های زمیندار خلع زمین شده و همچنین خانواده های بازاریان مشرف به سفر حج شده سنتی ایران؛ که مورد تهاجم سرمایه های جهانی قرار گرفته بودند؛ بوضوح مشاهده می شود.پدیده فدایی-مجاهد چنان روح حساس و وجدان بیدار و انرژی جوان و دانش محدودی دارد که در اثر این سقوط طبقاتی، مبارزه طبقاتی را به هیچ می پندارد و با عجله و بکمک تیر و تفنگ رویای خوش «سیرامادره» را می خواهد در سیاهکل تکرار کند!نویسنده بنازد به این همه شناخت از محیط و «تحلیل مشخص از شرایط مشخص» ایران!باری این جوانان پرشور سرسیاه گذشته و سر سپیدان آشفته امروز، در اثر فشارهای «زندگی عادی»؛ که برای این جونای پرشور از زنده ماندن هم بدتر است؛ ناگهان در عنفوان جوانی دچار کشف و شهود فیلسوفانه می شوند و دست بتحریر آثاری تاریخی در توجیه این بی صبری در سرنگونی دیکتاتوری شاه می زنند!دو اثر تاریخی این دوره که مضمون مشابهی دارند و هر دو با تجدید نظر در اصول کمونیسم و فلسفه اسلام بتحریر درآمده اند، فلسفه مبارزاتی «نوین»ی را به جامعه ایران عرضه می کنند این دو اثر جاودانی که با بدعت گذاری هم در کمونیسم و هم در اسلام از مغز این جوانان برومند از جان گذشته تراوش کرده اند همانا «رد تیوری بقا» و«راه حسین» هستند. خواننده پس از مطالعه دقیق و مقایسه ای این دو اثر بروشنی می بیند که هر دو اثر جاودانی، در تیوریزه کردن امر «شهادت» و بعبارت ساده تر قربانی کردن خود برای «خلق» قهرمان چه قلم فرسایی های رمانتیک و جوان فریبی کرده اند!در حوصله یک مقاله کوتاه نیست که به این دو رساله «بدیع» در توجیح بدست گرفتن فوری کلاشنیکوف بپردازم. جوانان امروز کافی ست به آرم این دو سازمان مسلح موازی نگاهی بیندازند. در نگاه اول می بینیم که مرکز آرم هر دو جریان کلاشنیکوف است. یکی کلاش بی دسته و دیگری کلاش دسته دار! از همین روست که رفقای کمونیست ما در زندان های شاه این دو جریان را عموزاده و از یک قشر طبقاتی می دانستند!سخن کوتاه هدف این نوشته کوتاه، معرفی جلسه کلاب هاوس فرزندان شریف رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران از یک سو و تاکید برای این نکته است که برای خشک کردن ریشه مبارزه مسلحانه روشنفکران جدا از توده ها در ایران، شایسته است به انحراف نظرات هر دو جریان در مورد نفی «زندگی شرافتمندانه و مبارزه طبقاتی» و جایگزینی آن با تیر و تفنگ و خانه تیمی و دادگاه انقلابی و ترور بپردازیم و هریک با آشنایی خود به اسلام و کمونیسم و تاریخ تکامل جوامع بشر نشان دهیم که ابداعات نظری و اختراعات فدایی-مجاهد در ترور و عملیات انفجاری و کشتن بیگناهان نه ربطی به اسلام دارد و نه نشات گرفته از کمونیسم است. همین! منصور عدالت، آذر سال هزار و چهارصد
(۱)دادخواهی و حقیقت یابی / منصور عدالت (roshangari.info)
(۲)روایت کودک سربازان سابق در سازمان مجاهدین به زبان خودشان – کلاب هاوس ۱۱ دسامبر ۲۰۲۱ – YouTube
Comments
دادخواهی و حقیقت یابی – بخش دوم / منصور عدالت — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>