نه به جنگ! – هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
بیانیه
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
نه به جنگ!
رسوا باد رژیم های فاشیستی اسرائیل و جمهوری اسلامی
گسترده باد خیزش انقلابی مردم ایران
جنگی که با حمله جنایتکارانه ارتش اسرائیل در بامداد جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ به ایران آغاز شد، با شدت ادامه دارد. این جنگ ارتجاعی و ضد مردمی، در دو کشور جان صد ها نفر از مردم بی گناه را گرفته است. این جنگ رژیم های فاشیستی، زیرساخت های زندگی مردم را در هم می شکند. این تجاوز آشکار دولت توسعه طلب اسرائیل و واکنش جمهوری اسلامی به آن، خاورمیانه را در لبه پرتگاه قرار داده است. جنبش نجیبانه «زن، زندگی، آزادی» اولین قربانی این جنگ ویرانگر شده است. این جنگ، بسیاری از معادلات را بر هم خواهد زد. مواضع سیاسی واقعی بسیاری از نیروهای سیاسی را با محک تجربه خواهد آزمود. بویژه اکنون که دولت ترامپ ورود مستقیم نیروی نظامی آمریکا برای کمک به ارتش متجاوز اسرائیل را سبک و سنگین می کند.
۱ ـ حمله اسرائیل به ایران، اقدامی تجاوزکارانه و نقض آشکار حق حاکمیت ملی مردم ایران است. حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران نقض آشکار قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد است؛ قطعنامهای که در پی حمله سال ۱۹۸۱ اسرائیل به راکتور اوسیراک عراق، با اجماع به تصویب رسید. بند دوم این قطعنامه صراحتاً از اسرائیل میخواهد که در آینده از انجام چنین اقدامات یا تهدید به انجام آن خودداری کند و بر غیرقانونی بودن حملات نظامی پیشدستانه علیه تأسیسات هستهای که تحت حمایت حقوق بینالملل قرار دارند، تأکید دارد. علاوه بر این، اسرائیل همچنان مفاد بند پنجم همین قطعنامه را نقض میکند؛ بندی که از اسرائیل میخواهد بدون فوت وقت تأسیسات هستهای خود را تحت نظارت پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد. اسرائیل به عنوان یک نیروی متجاوز و نقض کننده آشکار تمامی قراردادهای بین المللی و متهم به نسل کشی از سوی دیوان بین المللی دادگستری لاهه، با بی پروایی تمام به خاک ایران حمله کرده و با بمباران تاسیسات هسته ای، که بالقوه می تواند با تشعشعات اتمی، خسارات جبران ناپذیری به مردم ایران بزند، دست به یک جنایت آشکار زده است.
۲ـ اسرائیل با این ارزیابی که جمهوری اسلامی، پس از قطع بازوهای حمایتی اش در “محور مقاومت” در ضعیف ترین وضعیت خود است، حمله به ایران را آغاز کرد. این ارزیابی به گونه ای است که بنیامین نتانیاهو، حتی در برابر مخالفت ترامپ، تاکید کرده بود که اسرائیل به تنهایی می تواند تمامی تاسیسات اتمی ایران را بدون حمایت آمریکا در زمان کوتاهی نابود سازد. از این رو، ترامپ در روز اول با خوشحالی از نابودی توانایی های ایران سخن می گفت و تلاش داشت مدال این “موفقیت” را بر سینه خود بیاویزد. اقدام جنایتکارانه اسرائیل با حمایت سیاسی و پشتیبانی لجستیکی آمریکا و سه کشوراروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان همراه است. هواپیماهای سوخت رسان آمریکا، آلمان و بریتانیا در زمان حملات هوایی به ایران، وظیفه سوخت رسانی در فضا به بمب افکن های اسرائیلی را بر عهده دارند. کمک های اطلاعاتی ارتش های آمریکا و دیگر متحدان اسرائیل و عملیات رهگیری برای نابود ساختن موشک ها و پهپادهای ارسالی سپاه پاسداران ارتش جمهوری اسلامی، از جمله عملیات پشتیبانی مشترک آن ها از حملات ارتش اسرائیل است. حمایت آشکار آمریکا و سه کشور اروپایی از حمله به ایران، زمانی که مذاکرات هسته ای در جریان بود، نشان داد که مذاکره از سوی آمریکا و قطع نامه شورای حکام از سوی سه کشور اروپایی ، بازوهای تقویت کننده هدف های تجاوزکارانه اسرائیل بوده است. هدف هایی که اکنون در سرمقاله روزنامه اسرائیلی « جروسلم پست » روز چهارشنبه ۱۸ ژوئن به صورت روشنی بیان شده است:« اول- تغییر رژیم را به عنوان یک سیاست بپذیرید… ،ششم- یک ائتلاف خاورمیانهای برای تجزیه ایران تشکیل دهید. برنامههای بلندمدت برای یک ایران فدرال یا تجزیهشده را تشویق کنید و بپذیرید که رژیم مذهبی خامنهای قابل اصلاح نیست. به مناطق اقلیت سنی، کرد و بلوچ که مایل به جدایی هستند، تضمینهای امنیتی ارائه دهید.»
۳ ـ حمله اسرائیل به ایران با محکومیت وزرای امور خارجه مصر، اردن، امارات، پاکستان، بحرین، برونئی، ترکیه، چاد، گامبیا، الجزایر، کومور، جیبوتی، عربستان سعودی، سودان، سومالی، عراق، عمان، قطر، کویت، لیبی و موریتانی ، روسیه ، چین و از جمله اکثر کشورهای آمریکا لاتین به جز آرژانتین و پاراگوئه روبرو شده است. اما نکته اساسی این است که روسیه از تنش میان ایران و اسرائیل، خشنود است. این جنگ، هم اکنون، جنگ روسیه و اوکراین را به حاشیه برده است. پیش از این نیز ولودمیر زلنسکی گلایه کرده بود که دو هزار پهبادی که قرار بود دو هفته پیش از سوی آمریکا در اختیار ارتش اوکراین قرار گیرد، به خاورمیانه ارسال شده است. از این رو می توان گفت که جنگ ایران و اسرائیل به نفع روسیه تمام شده است. از سوی دیگر، تداوم مناقشه در خاورمیانه و زمین گیر شدن آمریکا در این منطقه، باعث خشنودی چین نیز خواهد بود. بر این پایه می توان گفت که دو قدرت جهانی چین و روسیه هر چند این حمله را محکوم می کنند، اما در راستای منافع استراتژیک شان از تداوم آن سود می برند. توجه داشته باشیم که علیرغم قراردادهای راهبردی پر سروصدا با این دو کشور، جمهوری اسلامی تاکنون هیچ حمایت جدی از سوی آنها دریافت نکرده است. روسیه با فریب کاری تمام از تحویل سامانه های ضد هوایی اس ۴۰۰ و جنگنده های سوخوی ۳۵ خودداری کرده است. نگاه به شرق رژیم تاکنون نگاه به سراب بوده است. واقعیت این است که در این جنگ، جمهوری اسلامی در انزوای جهانی قرار دارد و به جز محکومیت ها، تنها کشور پاکستان به طور صریح همبستگی خود را با جمهوری اسلامی اعلام داشته است.
۴ـ حمله روز جمعه اسرائیل به ایران، در گام نخست یک شکست نظامی و اطلاعاتی خفت بار برای رژیم جمهوری اسلامی را رقم زد. عدم اطلاع سران رژیم از این حمله، علیرغم اقدامات احتیاطی آمریکا در سفارتخانه های خود در عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس، گرفتار شدن در بازی فریبکارانه آمریکا در مذاکرات، و عدم اتخاذ تدابیر امنیتی علیرغم یاوه گویی های پر سروصدای شان، یک شکست اطلاعاتی تحقیرآمیز به حساب می آید. درو شدن رده اول فرماندهان تصمیم گیر در لحظات آغازین حمله و بی دفاع بودن آسمان کشور، نشانه فشل بودن سیستم اطلاعاتی و حفاظتی و دفاعی کشور است. هر چند رهبران رژیم در فاز اولیه غافلگیر شده و در شوک به سر می بردند، اما به سرعت توانستند بر اوضاع مسلط شده و با تجدید سازماندهی وارد عمل شوند. حملات موشکی جمهوری اسلامی به شهرهای اسرائیل، توانست اُبهت و افسانه آسیب ناپذیری این کشور را در هم بشکند. موشک های ایران توانسته اند از گنبد آهنین چهار لایه عبور کرده و خسارات جدی بر اسرائیل وارد آورند. توجه داشته باشیم اسرائیل که تاکنون بی مهابا و بدون احساس خطر از اقدامات تلافی جویانه، غزه را به خاک و خون کشانده، لبنان و سوریه را در هم کوبیده، در شب های گذشته به جز خسارات گسترده به ساختمان ها و مراکز انرژی، تلفات انسانی نیز داشته است.
۵ ـ حملات اسرائیل به ایران ضربه ای اساسی بر جنبش «زن، زندگی، آزادی» وارد آورده است. درست در جریان پیشروی درخشان خیزش انقلابی مردم و پیروزی های آن در کف خیابان و در سبک زندگی، این حمله وحشیانه، قلب تپنده این جنبش را هدف گرفته است. بهره برداری های سیاسی جمهوری اسلامی بویژه پس از پایان این درگیری ها، وزن و جایگاه این رژیم را حداقل در میان هوادارانش بیش از پیش تقویت خواهد کرد. در صورتی که رژیم از این درگیری شکست خورده بیرون نیاید و بتواند بر مواضع خود در دیپلماسی بین المللی تاکید کند، زورگویی اش در برابر جنبش مردم تقویت خواهد شد. هم اکنون نیز فضای به شدت جنگی و حملات پرحجم هوایی اسرائیل در ایران، قدرت سرکوب رژیم را افزایش داده، فضای به شدت امنیتی تاکنونی را تشدید کرده و حتی یک توئیت می تواند، با عنوان جاسوسی برای موساد، باعث دستگیری شود. جنایتکاری همچون نتانیاهو، هیتلر زمان، با وقاحت تمام از “آزادی” قریب الوقوع مردم ایران زیر بمب های اسرائیلی خبر می دهد. این اقدام مشمئزکننده او، با هورای مزدوران و حقوق بگیران پست و بی شخصیت اش همچون رضا پهلوی و دیگر رژیم چنجی های مزدبگیر روبرو می شود. اما این تصور، که با بمباران های وحشیانه و نابودی کامل زیرساخت های کشور و تبدیل آن به ویرانه، بدون دخالت نیروی زمینی، بتوان رژیم ایدئولوژیک و تا دندان مسلح جمهوری اسلامی را سرنگون کرد، یک تصور ابلهانه است. این رژیم، جدا از تکیه اش بر نیروهای نظامی، سپاهی و امنیتی گسترده اش، پایه هایش را بر طبقه ی جدیدی از چپاولگران و غارتگران اموال مردم استوار کرده است. دولت جنایتکار اسرائیل که با تمام ماشین جنگی جهنمی اش، نتوانسته بر یک نیروی شبه نظامی همچون حماس در غزه پیروز شود و مجبور است با آن قرارداد استراد گروگان ها و زندانیان امضاء کند، ابلهانه تصور می کند، می تواند دو هزار کیلومتر دورتر از مرزهایش، یک حکومت، در یک کشور نود میلیونی را سرنگون کند. تمام کسانی که به این سناریو باور دارند، ابلهان سیاسی ساده اندیش و منتظرالقدرتی هستند که خواب های “شیرین” می بینند و سراب را با آب اشتباه گرفته اند.
۶ ـ حمله اسرائیل به ایران، اقدامی در آسمان بی رعد نیست. بهانه این اقدام را دولت فاشیستی جمهوری اسلامی در اختیار اسرائیل گذاشته است. درست است که اسرائیل از زمان تاسیس اش توسط قدرت های پیروز جنگ جهانی دوم، تاکنون عامل بی ثباتی، جنگ، نسل کشی، اشغالگری در خاورمیانه بوده است، اما در چهل سال گذشته، جمهوری اسلامی با سیاست خارجی ایدئولوژیک و ماجراجویانه اش، با شعار ویرانگر “نابودی اسرائیل” با تجهیز گروه های نیابتی و آتش افروزی در منطقه، بهانه های کافی به راست ترین و فاشیستی ترین جناح های سیاسی اسرائیل و متحدان امپریالیستی اش داده است. رشد و قدرت گیری نتانیاهو و فاشیست های بینادگرای مذهبی، بیش از هر چیز با کمک غیر مستقیم سیاست های جمهوری اسلامی بوده است. از این رو، آن جریانی که نفت بر شعله های آتش جنگ افزوری فاشیست های اسرائیل می پاشد، رژیم بنیادگرای مذهبی و فاشیسم جمهوری اسلامی است. سیاست های جمهوری اسلامی در منطقه و الویت دادن به ماجراجویی ها در سیاست خارجی و هم زمان، پیشبرد قمار هسته ای بی ثمر، پر هزینه و ناهمخوان با منافع عمومی مردم ایران، به قیمت فروپاشی اقتصادی، ورشکستگی تمام عیار در تمامی عرصه ها و گسترش فقر و گرانی دهشتناکی تمام شده که مردم ایران مجبورند آن را تحمل کنند. این وضعیت، اما از چشم مردم ایران پنهان نمانده است. شعارهای «نه غزه ، نه لبنان، جانم فدای ایران» و «دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکا» هر چند در خود، سوگیری های اشتباهی هم دارد، اما بیان خشمی مقدس نسبت به سیاست های رژیم اسلامی است. خیزش های درخشان مردم در دی ۹۶ ، آبان ۹۸ و خیزش انقلابی ژینا با تاکیتک نافرمانی مدنی، توانسته قدرت رژیم را در بسیاری از زمینه های زندگی مردم در هم بشکند و راه پیشروی را هموار سازد. اکنون نیز بیش از پیش آشکار می شود که تنها این نیروست که قادر خواهد بود بساط جهنمی رژیم اسلامی را در هم بپیچد.
۷ ـ برگزاری جلسه “گروه هفت” درکانادا، ترک سریع جلسه توسط ترامپ برای شرکت در جلسه فوق العاده شورای امنیت ملی کاخ سفید، برای بررسی دخالت نظامی مستقیم آمریکا در کمک به ارتش اسرائیل، برای تخریب کامل سایت های هسته ای و از جمله فردو- که نیروی هوائی اسرائیل قادر به تخریب کامل آن نیست – دولت ترامپ را در آستانه تصمیم برای ورود مستقیم در جنگ قرار داده است. تاکنون روشن شده که تنها بمب های سنگرشکن آمریکا که توسط بمب افکن های “ب- دو” حمل می شوند، احتمالا قدرت تخریب تاسیسات فردو در اعماق زمین را دارند. خطرات بالقوه این ماجراجوئی آمریکا به گونه ای است که حتی امانوئل ماکرون، از شرکت کنندگان گروه هفت کشور امپریالیستی، درباره خظر بی ثبات سازی خاورمیانه همچون نتایج حمله ارتش آمریکا به عراق هشدار داده است. سخنان صریح نتانیاهوی نسل کش و جنایتکار جنگی در گفتگوهای خود در حاشیه “گروه هفت” نشان داد که هدف دولت اسرائیل تغییر رژیم در ایران به بهانه نابود ساختن توانائی هسته ای است. موضعی که اکنون با تائید گاه دوپهلو و گاه صریح ترامپ همراه شده است. تردیدی نیست که ورود مستقیم آمریکا، جنگ کنونی را به یک درگیری گسترده منطقه ای با پی آمدهاهی غیرقابل پیش بینی سوق خواهد داد.
۸ ـ روشن است که در شرایط کنونی، پیشروی جنبش و تداوم اعتراضات و نافرمانی مدنی آشکار، دشوارتر شده و برای دوره ای تحت تاثیر شرایط فوق العاده جنگی فروکش خواهد کرد. اگر این جنگ به گونه ای پایان یابد که جمهوری اسلامی از شکست قطعی بگریزد، به احتمال زیاد قدرت سرکوب و مقاومتش در برابر جنبش مردم افزایش خواهد یافت. اما روشن است که وضعیت بحرانی اقتصادی، درگیری ها در سیاست خارجی، تداوم تحریم ها و شکست اتوریته رژیم در چشم مردم، که نتوانست از تجاوز آشکار خارجی ممانعت نماید و آسمان باز برای بمب افکن های دشمن فراهم آورد، مسائلی نیستند که رژیم بتواند از تاثیرات آن به راحتی بگریزد. از این رو با گذشت زمان، جنبش مردمی با قدرت وارد عمل خواهد شد. هر چه بیشتر به پیش می رویم، ضرورت سازمانیابی گسترده تر، همگرایی بیشتر و تدارک ستاد سیاسی هماهنگ سازی اقدامات جنبش مردمی برای شکل دهی به آلترناتیوی مردمی بیش از پیش برجسته تر می شود.
در چنین شرایطی، سازماندهی جنبش ضد جنگ، با شعار نه به جنگ و نه به دو نظام فاشیستی، می تواند جبهه وسیعی از نیروهای معتقد به قدرت مردم ایجاد کند. این نکته را باید با صراحت تمام اعلام کرد که وظیفه ایجاد تغییرات بنیادین در ایران، وظیفه به زیر کشیدن قدرت جهنمی رژیم اسلامی، بر عهده قدرت لایزال مردم ایران است. هر نوع توهم به قدرت های خارجی برای رهایی، بویژه به قدرت های سلطه جوئی که بیلان کار خود در دفاع از “دمکراسی” و “آزادی” را در غزه ویران، در سوریه داعشی های کراواتی، در لیبی اسیر باندهای مسلح، در سومالی، سودان، چاد، عراق و افغانستان داده اند، خیانت به همه آرمان های نجیبانه انسانی است.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی؛ دمکراسی و سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ برابر با ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵
Comments
نه به جنگ! – هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>