حمله نظامی گسترده ارتش اسرائیل به ایران را با قاطعیت محکوم میکنیم!- شورای همراهی با آلترناتیو کارگری در ایران
* نظر انتقادی خانم لادن بازرگان در رابطه با این اطلاعیه ضمیمه می باشد
****************
حمله نظامی گسترده ارتش اسرائیل به ایران را با قاطعیت محکوم میکنیم!
تجربهی تلخ فاجعه انسانی و نسل کشی در غزه بار دیگر نشان میدهد که قربانیان اصلی جنگها، مردم غیرنظامی و بهویژه کودکاناند؛ مردمی که به دلیل عطش سیریناپذیر قدرت، منافع اقتصادی صنایع نظامی و رقابتهای امپریالیستی، بیرحمانه قربانی میشوند.
کشتار بیش از ۶۰ هزار غیرنظامی، زخمی و معلول شدن صدها هزار نفر، و آوارگی میلیونها انسان در غزه گواهی است بر آنکه طبقات حاکم و فرماندهان نظامی کشورهای متخاصم، هیچ ارزشی برای جان انسانها قائل نیستند. آنها برای حفظ منافع سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک خود، حاضرند ملتها را در آتش جنگهای ویرانگر خود قربانی سازند.
در این شرایط، بار دیگر ما تمام ملتها و نیروهای آزادیخواه جهان را به سازماندهی فوری برای مقابله با جنگ و تلاش برای توقف آن فرامیخوانیم.
گام نخست در این مسیر، توقف فوری درگیریها، پذیرش آتشبس نامحدود، و حل و فصل تعارضات فیمابین از طریق گفتوگو و مذاکره است.
ما با تمامی دولت ها و آلترناتیو های بورژوایی در سراسر جهان موضعی ناسازگار و آشتی ناپذیر داشته و خواهیم داشت.
ما هشدار میدهیم که حمایت یکجانبه از بورژوازی درگیر در یک سوی جنگ و چشمپوشی از جنایات طرف دیگر جنگ، تنها به تداوم درگیری، تعمیق فجایع و گسترش بحران میانجامد. نیروهای ضد جنگ، اگر خواهان صلحی واقعیاند، باید از هرگونه حمایت از بلوکهای نظامی امپریالیستی و دولتهای بورژوایی خودداری کنند.
همچنین یادآور میشویم که درگیری نظامی میان ارتش صهیونیستی اسرائیل و نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، هرگز به مراکز نظامی، هستهای یا فرماندهی محدود نخواهد ماند. ادامه حملات تلافیجویانه نظامی به واکنشهای گسترده با یاری لجستیکی و سیاسی ایالات متحده، میتواند کل زیرساختهای ایران را هدف قرار دهد. فاجعه ای که پیامدی جز تلفات انسانی بیشمار، تخریب وسیع و غیرقابل جبران این ساختارها بدنبال نخواهد داشت. فجایعی که روند توسعه و زیست اجتماعی مردم ایران را دههها به عقب خواهد راند.
ما به سهم خود، خواهان سازماندهی فوری، گسترده و جهانی نیروهای ضدجنگ، آزادیخواه و برابریطلب برای مقابله با این جنگ ویرانگر در خاورمیانه هستیم.
ما بر این باوریم که اگر این روند مسلسل تصاعدی جنگ در فلسطین و اکنون در ایران ادامه یابد، جهان با خطر بروز جنگ جهانی هستهای مواجه خواهد شد.
زنده باد زندگی!
علیه جنگ و نسلکشی بهپاخیزیم و سازماندهی کنیم!
زنده باد اتحاد بینالمللی برای آزادی، برابری، صلح و عدالت!
شورای همراهی با آلترناتیو کارگری در ایران
سیزدهم ژوئن ۲۰۲۵
بیست و دوم خردادماه ۱۴۰۴
**********************************
*
محکومکردن هرگونه جنگافروزی کورکورانه ضروریست، اما بیانیهی شما با پاککردن نقش جمهوری اسلامی در بهوجود آمدن این بحران، عملاً به بازتولید روایت رژیم کمک میکند. این نه «تحلیل ضدجنگ»، بلکه بیعدالتی در لباس برابریطلبی است.
اسرائیل بدون اعلام قبلی، یک رژیم جنایتکار را هدف قرار داده که دهههاست با صدور ترور، سرکوب داخلی، برنامهی ساخت سلاح هستهای، و تهدید مستمر همسایگان، منطقه را به آتش کشیده. سکوت شما در برابر این حقیقت و قراردادن مردم ایران و سردمداران جمهوری اسلامی در یک جبههی واحد، نه تنها تحریف واقعیت، بلکه بیاحترامی به همان مردم قربانیایست که از آنها دم میزنید.
شما از “نسلکشی” در غزه مینویسید—اما یکبار نمیپرسید که سپاه قدس، حزبالله، و حماس با پول و لجستیک رژیمی که خود را «ضد امپریالیست» جا زده، چه نقشی در برافروختن این آتش داشتهاند؟ جمهوری اسلامی نه قربانی، بلکه یکی از معماران این بحران منطقهای است.
در مورد حملات اخیر، باید گفت: هدف اسرائیل زیرساختهای غیرنظامی نبود، بلکه ساختار قدرت نظامی و سرکوبگر رژیم بود: فرماندهان سپاه، پایگاههای موشکی، تأسیسات غنیسازی، و ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی. جنگی تحمیلشده بر مردم ایران از طرف رژیمی که از بام تا شام شعار مرگ بر این و آن میدهد، نه از طرف ملتی که خواهان صلح و آزادیست.
شما نگران زیرساختهای ایران هستید، اما آیا یک بار پرسیدید که چرا این رژیم هیچ پناهگاهی برای مردم نساخته؟ چرا هیچ آژیر خطری برای حملات ندارد؟ چون جمهوری اسلامی هرگز برای مردمش برنامهای نداشته، و در این جنگ هم میخواهد آنها را سپر خود کند.
اگر نیروهای ضدجنگ واقعاً در پی صلحاند، باید در گام نخست، صراحتاً رژیم جمهوری اسلامی را بهعنوان عامل بحران و جنگ محکوم کنند، نه با کلیگویی و تقلیل مسئله به رقابت بلوکهای امپریالیستی.
واقعگرایی و وجدان اخلاقی ایجاب میکند که ما نه در کنار قدرتهای منطقهای، بلکه در کنار مردم ایران بایستیم—مردمی که میان سرکوب رژیم خود و خطر حمله خارجی گرفتار شدهاند.
صلح بدون عدالت ممکن نیست، و عدالت بدون شفافیت دربارهی ریشهی بحران، فقط شعار است.
زندهباد زندگی—اما زندگیای آزاد، آگاه، و بدون استبداد، نه در سایهی شعارهای توخالی
Lawdan Bazargan
بیانیه باید خودسری جمهوری اسلامی را بیان میکرد، اینکه اگر مقاصد رژیم از غنی سازی نظامی نیست، دلیلی ندارد درهای آن بروی ما زنان و کارگران ایران و جهان باز باشد.
بیاد باشد:
بیانیه باید خودسری جمهوری اسلامی را بیان میکرد، اینکه اگر مقاصد رژیم از غنی سازی نظامی نیست، دلیلی ندارد درهای آن بروی ما زنان و کارگران ایران و جهان باز نباشد.
—
اگر درک این ساده نیست:
بازرسان اصیل و واقعی و بی ضرر غنی سازی های اتمی در دنیا زنان و کارگران هستند چون جان آنهاست که از طریق جنگ هسته ای بخطر می افتد نه جاسوسان و نوکران دولتها.
بیانیه باید خودسری جمهوری اسلامی را بیان میکرد، اینکه اگر مقاصد رژیم از غنی سازی نظامی نیست، دلیلی ندارد درهای آن بروی ما زنان و کارگران ایران و جهان باز باشد.
بیانیه به وجود روابط ارتجاعی درایران و رژیم بعنوان مدیر آن، اشاره نکرده که باعث جنگ شده. وقتی ایده های جامعه اقتدارگرایانه باشد، جنگ اجتناب ناپذیر است.
—
در ارتباط با نظر لادن بازرگان،
ایشون روشن نکرده که منظور از عدالت چیست چون امپریالیسم غربی به بهانه عدالت به همه کشورها ضعیف تر از خود حمله میکند ونوکر نصب میکند. حال در اینجا بگوییم که عدالت یعنی چه:
عدالت یعنی از بین بردن مردسالاری، بردگی مزدی و انواع دیگر بردگی، امپریالیسم، تعصبات، تبهکاری و خرافات.
کلی گوئی خانم اردلان جای شک باقی میگذارد، ما نمیدانیم ایشون دنبال سلطه یافتن و استثمار کردن زنان و کارگران ایران نیست.