عملیات مسلحانۀ چابهار، سردشت و درگیریِ غیرمترقبۀ ایرانشهر
کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس
سیستان بلوچستان
ساعت سه بامدادِ بیست و پنج مرداد
عملیات مسلحانۀ چابهار، سردشت و درگیریِ غیرمترقبۀ ایرانشهر
نیروی سامان یافتۀ کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در ایرانشهر، زاهدان و خاش با بمب نشریه، درگیری غیرمترقبه با اشرار مسلح جمهوری اسلامی در ایرانشهر را به عهده گرفت. در نشریه توزیع شده آمده است که رهبران کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس، پشیزی برای خدعه و فریبکاری و مهندسی افکار عمومی وزارت اطلاعات، جیش السلمان و رسانه های سازگارایی انترنشنالی، کپی برداری گروههای خارج از کشوری از اخبار وزارت اطلاعات، هشتکی های فیک و… بعنوان دم و دنبالچه های مهندسی افکار عمومی سرمایه داری درباره عملیات چابهار،سردشت و درگیری مسلحانۀ ایرانشهر، قائل نیست. هر گونه لاطائلات آتی- احتمالی جمهوری اسلامی که توان هر کاری از جمله ساختن فیلم و مصاحبه ساختگی را دارد، تکذیب می کند و همه آنانیکه به ترویج و تبلیغ آن می پردازند را نان به نرخ روز خواران عاطل و باطل یا عناصر وزارتی بحساب می اورد که در گروههای خارج از کشوری نیز حضور دارند.
در درگیری مسلحانه و غیرمترقبۀ کادرهای کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس با اشرار مسلح جمهوری اسلامی در میدان امینی فرد ایرانشهر، دستکم شش تن از ماموران جمهوری اسلامی زخمی و یکی از اشرار مسلح جمهوری اسلامی به نام رامین صادقی راهی بهشت شد تا اشرار مسلح جمهوری اسلامی در سراسر ایران گمان مبرند که هر اتومبیلی خالی ست، مبادا کادرهای مسلح کمیته در آن اتومبیل باشند. نیروی متمرکز کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در سیستان بلوچستان از بعد از پایان نشست رهبران کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس و تدارک عملیات مسلحانه برای هدف دیگری در آمد و رفت بودند که سگان صرعی گشتی به اتومبیلشان مشکوک می شوند و گور خود را با دست خود می کنند تا بیاموزند که هر صیادی، صید و هر صیدی در عین حال صیاد است.
در شبکه ارتباط جمعی قبل از درگیری کادرهای نیروی متمرکز کمیته انقلابی مارکسیست ارتدوکس در ایرانشهر در حین رد و بدل اخبار میدانی از سیستان بلوچستان- تاریخ بیست و یک مرداد، به ایرانشهر و انباشت نیروهای سرکوبی در سیستان بلوچستان و بستن جاده ها و بسیاری مسائل دیگر اشاره شد.
در تاریخ نوزده مرداد در شبکه ارتباط جمعی از سیستان بلوچستان- زاهدان نوشته شد که
[نیروی متمرکز کمیته مارکسیست ارتدوکس در نقاط مختلف سیستان بلوچستان به دلیل انباشت اراذل و اوباش سرمایه داری، از عملیاتهای مسلحانه ای که در شهرهای دیگر و سیستان بلوچستان ترتیب داده است، یک گام به عقب نخواهد نشست. شهر پر می کنیم که خالی نمی کنیم، شکست یعنی مغلوب، مدارهایی که هر روز برای عملیات مسلحانه تدارک دیده و هدف مشخص میروند و برمی گردند حتی اگر موفق نشوند، شکست نخوردند، کمیته مارکسیست ارتدوکس در لغت نامۀ عمل خود کلمه ای به اسم شکست ندارد، مغلوب نمی شوند، نیرویی که در حرکت متحدانه و با برنامه است، هر لحظه توانایی ها و ناتوانایی های خود را در عمل و حرکت محک می زند. اگر نیرویی در ایران ناتوانایی های خودش را شناسایی نکند، به آنان درون اعتراف نکند، ناتوانایی های خود را واقعی و جدی نگیرد، برخورد جدی با آنها نکند، جدی بررسی شان نکند، روزگارش بدتر از سمساری های خارج از کشوری خواهد شد. باید ناتوانایی ها را در حرکت شناخت تا به توانایی ها رسید، از تضاد نو نمی ترسیم، خوشمان می آید از تضاد نو. مشکلی با تضاد نو نداریم. سختترین راه را انتخاب کردیم. همین که کادرهای کمیته، پراتسیست ها و استراتژیستهای کمیته برای انجام عملیاتهای مسلحانه ای تدارک دیدیم در حرکتند یا مستقرند، پیروزی است. تا زمانیکه در حرکت هستیم، شکست نخوردیم. در صورت عدم موفقیت، تضاد نو روی میز رهبریت چند وجهی کمیته می گذارند و کمیته مارکسیست ارتدوکس تضاد نو را خوش دارد. ما پیوسته به زندگی فکر می کنیم و در انتخاب افراد در ایران برای کادرسازی، هر فردی را انتخاب کنیم به زندگی می رسد. اما، این موضوع را نیز فراموش نمی کنیم که ما کمونیستهای متحد با مرامنامه و ترازنامۀ مشخص که هر سه ماه تغییر می کند، در کشور خودمان مرده های به مرخصی آمده هستیم.]
درگیری غیرمترقبۀ کادرهای ما با اراذل و اوباش مسلح جمهوری اسلامی تضادی نو روی میز رهبریت کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس گذاشت که مثل بی ابی، گرمای بالای شصت درجه، توفان شن یا بر ما سلطه کند یا از آنان به سود استراتژی کمیته مارکسیست ارتدوکس و گشایش بیشتر راه بهره بجوییم.
بعلاوه، حملۀ مسلحانۀ تدارک دیدۀ کادرهای کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس به پایگاه سپاه پاسداران در تاریخ چهار مرداد ماه و مجروح شدن دستکم چهار تن از ماموران سپاه پاسداران را به عهده می گیریم. خبر حملۀ مسلحانه به پایگاه سپاه در سردشت قبل از خبرگزاریهای جمهوری اسلامی در شبکه ارتباط جمعی بوسیلۀ از کادرهای علنی کمیته منتشر شد. میثم کبیری عضو بنیاد هدایت بود. بنیاد هدایت در اذربایجان، قم، تهران خیابان ولیعصر و سایر شهرهای ایران شعبه دارد. سال نود و نه با کمک مستقیم وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران بنیان نهاده شد. تاریخ غارتگری و چپاولگری بنیاد هدایت را در سراسر کشور در یک کتاب هم نمی گنجد. بنیاد هدایت از مهمترین بنیادهایی ست که سیاستهای کلی اقتصادی – نظامی- بانکداری اسلامی- بهداشتی (قاچاق) جمهوری اسلامی را جلو می برد. اقتصاد مقاومتی در دست همین بنیاد هدایت بود. در سرکوب اعتراضات نقش بسیار عمده ای از مساجد بازی می کند. چون مسجد سازی می کند، به بهانه محروم زدایی، بچه های روستایی را جمع می کنند و پاسدار تربیت و کادرسازی می کنند. نیروی عظیم نوجوان و جوانی دارد، همه خرده پای شهری و روستایی. امروز، به بهانۀ سازندگی خرابیهای دوازده روزه، طرح و پروژۀ سازندگی- عمرانی راه انداخته و سرمایه های کلان به جیب می زند. تمام اراذل و اوباشی که برای مراسم گورسپاری میثم جمع شده بودند از عناصر بنیانگذار و اصلی بنیاد هدایت بودند. از کادرهای کمیته با گذاشتن تصویری از مراسم به گور سپاری میثم، نام بسیاری از آنان را نوشت.
بعد از درگیری غیرمترقبۀ کادرهای کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در ایرانشهر، اعلام می کنیم که عملیات بیستم در چابهار هیچ ربطی به جیش السلمان، قدرتی در قدرت سپاه سلمان نداشت. چرا که در شبکه های ارتباط جمعی، در هفدهم، هیجدهم و حتی نوزدهم از کادرهای ما در سیستان بلوچستان نوشت که « آنقدر در سیستان بلوچستان دویده است که پاهایش تاول زده است. کمیته در سیستان بلوچستان موفق می شود، شهرهای دیگر را نمی دانیم.»
رهبریت چند وجهی کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در نشستی در چهاردهم تیرماه به منظور تدارک عملیاتهای مسلحانه در ایران به این نتیجه رسید که در سیستان بلوچستان حتی به اعضاء جیش السلمان، ارتجاع سرمایه و قدرتی در قدرت سپاه سلمان نیز رحمی نکند.
کشتار زن و بچه شیعه و سنی بوسیلۀ جیش الجهل و سپاه سلمان بعد از عملیات مسلحانۀ بیستم چابهار کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس که منجر به زخمی شدن عده از اراذل و اوباش مسلح جمهوری اسلامی شد و برخی از آنان بعدا در بیمارستان راهی بهشت شدند و ما بلافاصله حتی قبل از خبرگزاریها عملیات را در شبکه ارتباط جمعی اعلام کردیم. سپاه سلمان با استفاده از جیش الجهل با بیست و چهار ساعت تعویق بعد از اعلام عملیات بوسیلۀ کمیته در شبکه های ارتباط جمعی، عملیات را بعهده گرفت، اطلاعیه ای در این رابطه منتشر کرد که زودتر از اینکه در تارنمای وابسته به جیش الجهل منتشر شود در خبرگزاریهای جمهوری اسلامی به دفعات مکرر درج شد. طبق معمول، وزارت اطلاعات بیشترین نیروی تبلیغاتی خود را مصروف رشد کسب و کار جیش الجهل قدرتی در قدرت سپاه سلمان کرد و بلافاصله، کشتار زن و بچه شیعه و سنی در حمله به دادگستری زاهدان را بمنظور سرکوب و ایجاد رعب و وحشت و بدنام کردن نیروی متمرکز کمیته و عملیات چابهار را مهندسی کرد. کاردهای کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس بعد از صحنه سازی سپاه سلمان متکی به جیش الجهل در در زاهدان و کشتار افراد غیرنظامی اعلام کردند که حکومت نظامی اعلام نشده برقرار است. در شش مرداد ماه اعلام کردیم که جیش الجهل وزنه تعادل سلطه دولت سرمایه، جیش الجهل دست راست سپاه سلمان، گروه فشار سرمایه داری در ایران، جیش الجهل قدرتی در قدرت سرمایه، جیش الجهل زن و بچه کش، جیش الجهل برادر سپاه سلمان، جیش الجهل معامله گر مواد مخدر و قاچاق، جیش الجهل نیروی توازن قوای سرمایه داری، جیش الجهل دزد و قاچاقچی، جیش الجهل اهرم فشار، جیش الجهل ارتجاع سرمایه، جیش الجهل همان داعش، حماس، اخوان المسلمین، الجولانی و حزب الله قدرتی در قدرت دولت سرمایه داری وقتند، جیش الجهل از زائده های دولت سرمایه داری در ایران شریک دزد، جیش الجهل عامل دزدیدن دختران و پسران بلوچ و سر در اوردن همین فرزندان بلوچ از روسپی خانه های منطقه است که بلوچها از ترس می گویند (گاندو آنها را می بلعند)! جیش الجهل قهرمانان پوزیسیون خارج از کشوری.
البته، ایران سوریه، عراق و لبنان و فلسطین نیست. قهرمانان سرمایه داری نیز هرگز در تاریخ قهرمان نماندند، در دوران ما قهرمان سازیهای سرمایه داری پوشالی تر شده اند مخصوصا قهرمانانی که سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات بسازند مانند جیش الجهل.
بروتوسها، گراکوسها، پوبلیکولاها، تریبون ها، سناتورها و حتی قیصر همه قهرمان شدند. ولی سریعا به گورهای خودشان بازگشتند، قد و قواره شان هم خیلی بلندتر از هیئت تحریر شام و جیش الجهل، داعش و از این قبیل بود، فتح و فتوح شان سالیان سال طول کشید. روزگار قهرمان ساختن برای مهار موقتی بحران سرمایه داری در جهان و ایران دود شده و رفته به هوا. بدین ترتیب، مدام مضحکه می سازند و قهرمانان خود را مثل الجولانی و جیش الجهل و الی اخر از عهد عتیق قرض می کند. کامیل دمولن، دانتون، روبسپیر، سن ژوست، ناپلئون هم قهرمان و نوکران سرمایه داری شدند. ولی، هرگز قهرمان نماندند، حتی مردم خلق احزاب قهرمان شدند. ولی قهرمان نماندند. دور دوران ما که قهرمان را که خود رسانه های سرمایه داری می سازند. قهرمانان اصلی سرمایه داری قهرمان نماندند، همه دارند امروز فحششان میدهند و مسخره شان می کنند. قهرمانان اصلی سرمایه داری، آنانیکه باعث شکوفایی جامعه بورژوازی شدند و جامعه بورژوایی و اقتصاد رقابت آزاد را بنیان نهادند نفرت انگیز، مردود و مرطودند. گروههای سیاسی حتی چهره یک جیش الجهلی را ندیدند. اما، صدا، فیلم، چهره چند کادر مجرب ما را دیده اند و سیزده ساعت فیلم درباره دو عملیات مسلحانه در نشست رسمی مسئول ارتباط با خارج از کشوری کمیته با عضو اول یا دوم گروههای سه تا نصفی یا کمیت بی کیفیت، دریافت کردند که واکنشهای شرم اوری به دنبال داشت.
رهبریت و کمیته مرکزی گروههای خارج از کشوری که بیشتر از نیم قرن است از مردم و خلق از راه دور مایه می گذارند و در آکادمی پرچانگی خبره و مجرب شدند، چیزی جز پوپولیسم در چنته ندارند، اتفاقا ضد مردمی ترین و ضد خلقی ترینها هستند. زیرا که شرف شان را از فراگرد و عملکرد دو سازوبرگ انقلابی در ایران از دست داده اند.
رهبریت چندوجهی و وجه قائمیت کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در ایرانشهر به رهبران و ارگانی رنگ و رو باخته در اصول سازماندهی به اسم کمیتۀ مرکزی که هزار فاجعه در تاریخ افریده است هشدار می دهد که در یورقه رفتن در تعریف سرمایه داری جمهوری اسلامی از بحران و نشخوار اخبار و گزارشات وزارت اطلاعات از کلمۀ افراد، اشرار، سارقان و گروهک تروریستی درباره کادرهای کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس امتناع ورزند. زیرا که اعضاء درجه یک خانوادۀ برخی از کادرهای کمیته مارکسیست رهبرانِ برخی از رهبرانِ شهید سمساری هایی بودند که به دست ته مانده ها لایه های بورژوازی و خرده بورژوازی از کارمند، دانشجو، ارتشی، کارمند، تاجر و الی آخری که عضو گیری کردند نه تنها باعث فجایعی مانند کشتار گاپیلون شدند. بلکه، رهبران و بنیانگذاران خود را در خارج تا حد تابلوی اعلانات برای اهداف بورژوایی از جمهوریخواهی، انقلاب دمکراتیک نوین چروکهای بی سازمان یا با سازمان در انگیس یا فرانسه تا حکومت شورایی منهای حزب، تغزیه گردان خرده بورژوایی- تنزل دادند. بنابراین گذاشتن نام روسپی صفتان نان به نرخ روز خور متکی به اخبار و گزارشات جمهوری اسلامی بر سمساری ها و آهن قراضه های خارج از کشوری، توهینی به روسپی صفتان نان به نرخ روز خور در تاریخ است.
اگرچه ما در سیستان بلوچستان در قرق سگان صرعی مانند مسوده های قذراتی در ساحل آرامش، فرصت برای پرچانگی و اطلاعیه و بیانیه نداریم و مثل شهسواران پنبه ای، حکا و راه گارگر مبتکرِ اصلاح طلبان و دیگر نیروهای اپوزیسیون یا چریکهای بورژوایی نوین مبتکرِ حرافی عمل یا مثل سازمان چریکهای فدایی بورژوایی مبتکر تضاد جامعه مدنی با جامعه شرعی که هر دو سرمایه داری اند و هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند و دیکتاتوری ولایی به عوض سرمایه داری، نیستیم. اما،
به ادعای خود در بیانیۀ اول تیر ماه که نوشتیم که « به مبارزه مسلحانه و سازماندهی اعتصابها در میادین نفتی، گاز، پتروشیمی و معدن به سازماندهی کمیسیون، بازوی پرولتری کمیته علیه بورژوازی در کشور خودمان سرسختانه ادامه میدهیم،» تا همین ساعت عمل کردیم. اگرچه هر ادعای ما بازتاب عمل انقلابی ماست که در عمل سره را از ناسره جدا می کند.
وزارت اطلاعات از روی دستپاچگی، ترس و زبونی در خبرگزاریها آب در دهانش خشک شده است و درباره درگیری مسلحانۀ کادرهای پراتسیست و استراتژیست در درگیری مسلحانه در ایرانشهر در خبرگزاریها اعلام کرد که «افراد مسلح» تاب مقاومت نداشتند و فرار کردند. گذشته از اینکه، کادرهای ما شش اراذل و اوباش گشتی شان و حافظ امنیت شان را مجروح ساختند و یک سگ صرعی شان را به مقام سافل شهادت در حفظ امنیت سرمایه رساندند. اشرار مسلح مجروحشان هر لحظه ممکن است در معیت برادر خود، همجوار حوریان بهشتی شوند. وزارت اطلاعات در تمام عملیاتهای کمیته مارکسیست ارتدوکس با وجود اینکه کادرهای ما را اشرار، سارق، جیش الجهل، معتاد و افراد مسلح در رسانه ها معرفی می کند، خوب می داند که در عملیاتهای مسلحانه که از بین آنان تا کنون چهل و چهار عملیات مسلحانه از قبل اعلام شدند، کمیته و همان سامان یافته به آنان حمله میکند. اما، ما خود را سامان ندادیم که مقاومت کنیم و کاری خواهیم کرد که هم وزارت اطلاعات در خبرگزاریها بنویسند کمیته مارکسیست ارتدوکس، ما را به گلوله بستند و هم اینکه حماقت پوزیسیون خارج از کشوری بر آنان مسجل گردد. ما با به هلاکت رساندن اراذل و اوباش سرمایه داری در ایران به تمام روابط سرمایه حمله می کنیم. همانطور که در صنعت پیشران تولید کننده ایم و به مبارزۀ صرفا سلبی طبقۀ کارگر اعتقادی نداشته و می کوشیم که با مبارزۀ ایجابی، مقاومت در صنعت پیشران را به تهاجمی پرولتری علیه حاکمیت ویران گر سرمایه به رهبری کمیسیون و کمیته تبدیل کنیم. زیرا، آنچه که در سرکوب؛ قهر ضد انقلابی، که بعد از دوازده روز حقه بازی پهپادی سه جانبه بی دنده و ترمز جلو می رود، نهفته است و سمساریهای ساحل آرامش همگی از جمهوری خواه تا گروههای دو تا و نصفی سوسیال دمکرات بی یال و کوپال راه گارگر، حکا به ریاست «علیزده» مبتکر ( اصلاح طلبان و نیروهای اپوزیسیون درون حکومت) تا چریکهای با (سازمان) یا منهای (سازمان) بورژوایی و ح ک ک و بقیه پهلوانان نمی دانند یا عمدا لاپوشانی می کنند، سمساری هایی که سر خودشان را در خارج از کشور نمی توانند ببندند، میخواهند سر عروس را ببندند! آنچه که در سرکوب دولتی نهفته است (قدرت اقتصادی دولت سرمایه داری در ایران است). قدرت سیاسی با اتکاء به قدرت اقتصادی است که میتواند سرکوب کند، وگرنه گرفتن قدرت سیاسی همان سرنگونی، کودتا، جمهوری دموکراتیک نوین چرکهای انگلیس نشین و حکومت شورایی منهای حزب و از این دست حرافی ها کافی بود و دیگر لازم نبود ر که اقتصاد سرمایه داری از بیخ و بن ویران و اقتصاد سوسیالیستی بوسیلۀ دولت پرولتاریایی بر ویرانۀ آن بنا گردد. جابجایی قدرت سیاسی مثل انقلاب پنجاه و هفت و همه انقلابات دمکراتیک و جابجایی بورژوازی با بورژوازی کافی بود. سرکوب برای دو سازوبرگ در ایران ( کمیته و کمیسیون) به معنای قدرت اقتصادی دولت سرمایه داری ست. سپاه پاسداران و خاتم الاغنیاء و …سرمایه داری انعطاف پذیر در ایران بعد دوازده روز با اتکاء به حربه شرایط جنگی حسابی با افزایش عمدی قیمتها، گندم که از خارج از کشور وارد می کند، افزایش شصت درصدی قیمت نان، فروش کولر قاچاق در سیستان بلوچستان و راه اندازی طرح های عمرانی به بهانه درست کردن خرابی دوازده روز حمله پهپادی، اخراج و … حسابی گردن سرمایه مالی را کلفت کردند.
دوازده روز حقه بازی پهپادی- خودیها نه تنها دولت سرمایه داری را در ایران ضعیف نکرد. استثمارگران نیز همدیگر را ضعیف نمی کنند، بازتولید میکنند. بلکه، حربه خوبی به سرمایه مالی داد تا سلطه و دولت خود را علیه ما سامان یافته، سامانده، سازمان دهندگان زیرزمینی اعتصابها، تشکیلات زیرزمینی با نماینده علنی در ایران، برای انقلاب و دیکتاتوری پرولتاریا، بازتولید کند. کمیته مارکسیست ارتدوکس سرسختانه و قاطعانه تلاش می کند که فرصت مزبور را برای سرمایه درای در ایران تنگ سازد و به فرصت برای استراتژی کمیته مارکسیست ارتدوکس تبدیل سازد.
بدین ترتیب، کادرهای ما در عملیاتهای برنامه ریزی شده با هدف مشخص و معین در شهرهای ایران، از تهران تا کرمان، اصفهان و شیراز و.. بیخ گوش اراذل و اوباش سرمایه داری مستقر و در ترددند و گلوله های سلاح شان برای خروج از پوکه بی تابی می کنند!
Comments
عملیات مسلحانۀ چابهار، سردشت و درگیریِ غیرمترقبۀ ایرانشهر — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>