اعلامیه مشترک: جایزۀ نخل طلای «یک تصادف ساده»،تجلیل از ماراتن نافرمانی مدنی مردم ایران
اعلامیه مشترک
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
جایزۀ نخل طلای «یک تصادف ساده»،
تجلیل از ماراتن نافرمانی مدنی مردم ایران
جعفر پناهی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تدوینگر شجاع ایرانی، جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن امسال (۲۰۲۵) را برای فیلم «یک تصادف ساده»، روایت درد و رنج زندانیان سیاسی ایران، دریافت کرد. او با دریافت این جایزه، در کنار خرس طلایی جشنواره بینالمللی فیلم برلین برای فیلم «تاکسی» (۲۰۱۵)، شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز برای فیلم «دایره» (۲۰۰۰)، چهارمین فیلمسازی است که موفق به کسب جوایز اصلی هر سه جشنواره بزرگ سینمایی جهان شده است. (سه نفر دیگر: آنری- ژرژ کلوزو، میکلآنجلو آنتونیونی و رابرت آلتمن). این کارگردان صاحب نام ، پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۸، بازداشت، به ۶ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از فیلمسازی، فیلمنامه نویسی، سفر به خارج از ایران و گفتگو با رسانه های داخل و خارج ایران محکوم شد. جعفر پناهی به دلیل نقش برجستهاش در سینمای ایران، چهره شناخته شده ای در جهان است.
فیلم «یک تصادف ساده»، روایت ماراتن نافرمانی مدنی مردم ایران است. مردمی که چهل و چند سال تحت حاکمیت فاشیسم دینی، مبارزه ای مستمر و مقاومتی پیگیر را در پیش گرفته اند. ساخت این فیلم، بدون مجوز حکومتی، به دور از نگاه مستمر مقامات امنیتی رژیم، روایت شیوه های مبارزاتی مردمان ایران است در زیر سرکوب شدید، سانسور نهادینه شده، دخالت بیشرمانه حاکمان در همه ابعاد زندگی شهروندان. پناهی با تن ندادن به باید ها و نبایدهای دستگاه های تفتیش عقاید قرون وسطائی حاکمیت، در کنار دیگر نام آوران هنر و سینمای ایران، همبستگی خود با خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» و پیروی از الگوی درخشان نافرمانی مدنی مردم ایران را به نمایش گذاشته است. بخش بزرگی از نام آوران هنر و سینمای ایران، همچون کتایون ریاحی، هنگامه قاضیانی، پانتهآ بهرام، ترانه علیدوستی، دنیا مدنی، شنبم فرشادجو، باران کوثری، ویشکا آسایش، فاطمه معتمد آریا، گلاب آدینه، افسانه بایگان، پگاه آهنگرانی، مریم بوبانی، روناک یونسی، پردیس افکاری، آیان عسگری، سهیلا گلستانی، چکامه چمن ماه، شقایق دهقان، شیوا ابراهیمی، آنتاهیتا همتی، در تمامی دوران خیزش انقلابی ژینا، با تن ندادن به امر و نهی های حکومتی، به قیمت دست کشیدن از درآمدهای بالا، به جنبش آزادی خواهی مردم ایران پیوستند و هم اکنون ممنوع الکار هستند. آنها عطای حمایت های حکومتی را به لقایش بخشیدند، شجاعانه در کنار مردم ماندند و به هنر متعهد، هنر مردمی، هنر رزمنده، هنر مقاومت جان بخشیدند.
جعفر پناهی در هنگام دریافت جایزه نخل طلای «جشنواره فیلم کن»، در پیام کوتاهی به مردم ایران می گوید: « من از تمام گروه ها با هر عقیده و مرامی در کشورم و خارج از کشورم، تمام ایرانیانی که برای آزادی، و رسیدن به مقام انسانی و رسیدن به دموکراسی تلاش میکنند، یک خواهش میکنم، تمام اختلافات را کنار بگذارید، الان مهم کشور مان هست، یکپارچگی کشور است. به امید آن که هر چه زودتر برسیم به آزادی. برسیم به جایی که دیگه کسی به ما نگوید چه بپوش و چه نپوش، چه بکن و چه نکن، و سینما که عشق ماست، کسی به ما نگوید چی بساز و چی نساز به امید آن روز ».
او در این پیام کوتاه، بر سه شعار “آزادی”، “مقام انسانی” و “دمکراسی” به عنوان محور همگرایی ها تاکید کرد. روشن است مبارزه مردم ایران برای آزادی، تلاشی است برای بدست آوردن آزادی های بی حصر و استثناء، بدون قید و شرط های گروه های قیم مآب و دولت ها. هم چنان که مبارزه برای دمکراسی، مبارزه برای حق تعیین سرنوشت مردمان کشور است برای تغییر و تاسیس نظام جدید، برای تدوین و تصویب قانون اساسی جدید و برای احترام به رای همگانی، برابر، مستقیم و فردی همه مردم برای اداره امور زندگی خود در همه سطوح زندگی از محله تا سراسر کشور. و “مقام انسانی” تاکیدی است بر کرامت انسانی، زندگی شایسته انسانی که بدون تجدید سازمان اقتصاد و منابع کشور بر محور منافع اکثریت عظیم مردمان ایران امکان پذیر نخواهد بود.
اما فراموش نباید کرد که تاکید بر سه شعار”آزادی”، “مقام انسانی” و “دمکراسی” به عنوان محورهای همگرایی ها، نمی تواند به تلاشی به گردهم آیی «همه با هم» تبدیل شود. نتایج فاجعه بار شعار «همه با هم» را در انقلاب بهمن شاهد بوده ایم. نیروهای اپوزیسیون راست (سلطنت طلبان، مجاهدین،….) و تمام نیروهایی که آزادی ها را به صورت مشروط می خواهند و دمکراسی را به معنای حاکمیت انحصاری جریان خود بر مردم به کار می برند، نمی توانند در همگرایی هایی که برای آزادی، دمکراسی، برابری و رهائی واقعی مردم ایران شکل می گیرد، جایی داشته باشند. تاکید بر یکپارچگی سرزمینی ، در کشور رنگین کمانی و چند ملیتی ایران، تنها با تن دادن به حق تعیین سرنوشت ملیت های کشور و مبارزه برای اتحاد داوطلبانه آنها امکان پذیر است.
ما دریافت جایزه نخل طلا و جایزه شهروندی جشنواره کن را به جعفر پناهی، به همه هنرمندان و سینماگران متعهد و مردمی، به همه زندانیان سیاسی که عنصر الهام بخش این فیلم بوده اند، به همه مبارزان علیه سانسور و دخالت های حکومتی در زندگی مردم و به پیش برندگان نافرمانی مدنی الهام بخش و ستایش برانگیز مردم ایران تبریک می گوئیم. ما بر این باوریم که مبارزه برای آزادی، دمکراسی و کرامت انسانی در راستای تحقق اهداف خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» است. مبارزه شکوهمند مردمی که در جنگی فرسایشی با فاشیسم دینی حاکم، تمامی ابعاد زندگی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور را به سمت یک دگرگونی اساسی رهنمون ساخته است.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی؛ دمکراسی و سوسیالیسم
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
يكشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ برابر با ۲۵ می ۲۰۲۵
جنگ بین مرتجعین سکولار و رژیم مذهبی، جنگ اقتدارگرایان با هم است و ما زنان و کارگران هیچ نفعی در این جنگ نداریم. اگر سکولارها پیروز شوند، بعلت رفع تحریمها و همکاری آنها با امپریالیستهای غربی و براحتی وارد سیستم ارتجاع جهانی شدن (شرق و غرب)، وضع اقتصاد ایران بعنوان یک اقتصاد درجه چندم بهتر از وضع تحریمی فعلی می شود، خیلی از کارگران درامد و شغل بهتری پیدا میکند و فشار اجتماعی به زنان بسیار کاهش می آید. اما بعد از دو سه دهه، وقتی که فاشیسم اسلامی فراموش شد، زنان و کارگران نسل جدید خود را در قفس سیستم سکولارها می بییند، مثل پاکستان، هندوستان و غیره، سیستمی که در آن مرتجعین حاکم هستند و توده ها بعلت توهمات گذشته فقیر و برده.
نه این دو سازمان که کارشان از این چیزها گذشته، بلکه زنان و کارگران ایران باید دراز مدت فکر کنند و گول صرفا سرنگونی را نخورده و دنبال این تشکلات و شورشهای تودهای فریب خورده راه نیافتند. مهم نیست که شورشها و لخ والساهای ها رژیم سرنگونی کنند، مهم این است که روی ساخت بنیادهای ذهنی و عملی انقلاب آنارشیستی کمونیستی کار شود.
آنارشیست
آقای پناهی گفته:
“تمام اختلافات را کنار بگذارید، الان مهم کشور مان هست، یکپارچگی کشور است. به امید آن که هر چه زودتر برسیم به آزادی. برسیم به جایی که دیگه کسی به ما نگوید چه بپوش و چه نپوش، چه بکن و چه نکن، و سینما که عشق ماست، کسی به ما نگوید چی بساز و چی نساز به امید آن روز »
—
این نوع تعریف از ازادی خیلی بنجل است.
1 – در ایران یک عده عده ای دیگر را استثمار میکنند و یا ایدئولوگ آنها هستند، رژیمی و اسلامی هم نیستند، آنها مخالف رژیم هستند، با آنها مخالفت نکنیم؟ قابل قبول نیست.
2 – یکپارچگی کشور یعنی زدن تو سر کوردها و بقیه قومهای جدائی طلب. قابل قبول نیست. جدائی طلبی خوب نیست اما در چهارچوب قوانین بین المللی بد هم نیست. هر قومی میتواند ملیت خود را درست کند.
3 – منظور از آزادی، صرفا محدودیت از پوشش و محدودیت در نوع کار نیست، منظور از آزادی رهائی از فرهنگ اقتدارگرائی و استثمارگری وابسته به آن است.
—
گفته:
«در تمام فیلمهایم، هیچگاه شخصیتی شرور، چه مرد و چه زن، نمیبینید. من معتقدم همه انسانها خوب هستند.»
یعنی استثمارگر و استعمارگر هر دو خوب هستند. هیتلر و قربانی هایش خوب هستند.
این یک راه فرصت طلبانه برای معروف شدن و پول دار شدن است.
—
این خیر از رادیو فردا:
” فعال سیاسی و مدنی، وکیل و فیلمساز با تاکید بر «اصلاحناپذیری» حکومت جمهوری اسلامی، خواستار برگزاری همهپرسی تحت نظارت سازمان ملل متحد برای «گذار مسالمتآميز» از حکومت فعلی «به يك دموكراسى سکولار پارلمانى» شدند.”
“نسرین ستوده، شیرین عبادی، نرگس محمدی، پیام اخوان، جعفر پناهی، محسن سازگارا، محمد سیفزاده، حسن شریعتمداری، حشمتالله طبرزدی، ابوالفضل قدیانی، محسن کدیور، کاظم کردوانی، محسن مخملباف، محمد ملکی و محمد نوریزاد این بیانیه را امضا کرده اند.”
چه کسانی میخواهند ایران دموکراسی سکولار پارلمانی شود؟
طبقه استثمارگر سرمایه دار هوادار غرب.
—
سازمان کارگران انقلابی ایران و حزب کمونیست ایران با دفاع از اپوزیسیون ارتجاعی رژیم، عملا جزء جدا ناپذیر از این ارتجاع هستند.
آنارشیست
منظور آقای پناهی از دموکراسی حکومت امپریالیستهای غربی در ایران است. چرا حقایق را نمی گوئید؟
زندانی؟
خمینی در تبعید بود، رفسنجانی و خامنه ای زندانی سیاسی بودند. خلخالی هم زندانی هم زندانی بود و هم تبعیدی.
منطق بهتری ندارید؟
آنارشیست