سید محمد طباطبائى، عین الدوله
.
سید محمد طباطبائى
ایت الله سید محمد طباطبائى از مشروطه خواهان بنام که به همراه آیت الله بهبهانى دو روحانى پر نفوذ دوران مشروطیت بودند. وقتى که تاسیس عدالتخانه توسط مظفرالدین شاه داده شد ولى با کارشکنیهاى عین الدوله در اجراى آن ممانعت مىشد طباطبائى نامه اى براى عین الدوله نوشت که در بخشى از آن آمده: کو آنهمه عهد و پیمان!مسلمست از خرابى مملکت خود مطلعید و مىدانید اصلاح تمام آنها منحصر است به تاسیس مجلس و اتحاد دولت و ملت. باندک مسامحه ایران از دست مىرود من اگر جسارت کرده و مىکنم معذورم زیرا ایران وطن منست. اقدام فرمودید ما هم حاضریم, اقدام نفرمودید یکتنه اقدام خواهم کرد. یا انجام مقصود یا مردن پروا ندارم
بعد از تشکیل مجلس و فشار روحانیون مرتجع از قبیل شیخ فضل الله , متاسفانه با مماشات آیت الله طباطبائى و آیت الله بهبهانى با آنها بندها و تبصره هایى به قانون اساسى اضافه گردید که نظارت روحانیون(نوعى شوراى نگهبان) بر قوانین را تضمین کرد . بعدها با تشکیل دو فراکسیون دمکرات و اعتدالیون طباطبائى رهبرى فکرى اعتدالیون را به عهده داشت. لازم به تذکر است که جناح رادیکال مشروطیت در فراکسیون دمکرات جمع شده بودند و فراکسیون اعتدالیون جناح محافظه کار و اکثریت نمایندگان را شامل میشد.شاهزادگان, فئودالها و روحانیون مرتجع خود را پشت جناح اعتدالیون مخفى کرده بودند
آیت الله طباطبائى بسال ۱۲۹۹ خورشیدى درگذشت
سلطان عبدالمجید میرزا(عین الدوله)
عین الدوله یکى از بازیگران اصلى سیاست, قبل و بعداز مشروطیت در ایران مىباشد. وى صدراعظم مقتدر دوران استبداد, دشمن شماره یک دوران انقلاب و بعد از مشروطه, وبعدها از گردانندگان دولت مشروطه (!؟) بود
وى فرزند احمد میرزا عضدالدوله یکى از صدو بیست و چهار پسرهاى فتحعلیشاه قاجار بود. و در ۱۲۶۱ قمرى در تهران متولد شد, چون در امر تحصیل در دارالفنون ناموفق بود وى را به تبریز نزد ولیعهد مظفرالدین میرزا گسیل داشتند. در آنجا اول میرآخور ولیعد و سپس حاکم شهرهاى ارونق و انزاب, هشترودو میاندوآب شد. بعداز مدتى با انیس الدوله دختر مظفرالدین میرزا ولیعهد ازدواج کرد. مىگویند بسیار خوش خط بوده است
پس از به شاهى رسیدن مظفرالدین شاه عین الدوله حاکم تهران شد. دو هفته بعد از برکنارى امین السلطان(اتابک اعظم) از صدارت در شهریور ۱۲۸۲ خورشیدى وى جاى او را مىگیرد
در اوایل صدارت بین طلاب دو مدرسه مذهبى محمدیه و صدریه بر سر موقوفاتى اختلاف افتاده و کار به زدوخورد کشیده, با فداره و چماق به جان همدیگر مىافتند. عین الدوله که ضربه زدن به سید عبدالله بهبهانى که مناسبات نزدیکى با رقیب وى اتابک اعظم داشت دستور مىدهد هفت تن از معممین دو مدرسه فوق را کتک زده و سوار قاطر در شهر بگردانند, که این امر در تخریب مناسبات وى با تعدادى از روحانیون سرشناس وقت تاثیر بسزایى گذاشت
زمانى که جنبش آزادیخواهى مردم روزبروز گسترده تر شده و مظفرالدین شاه وعده اصلاحات و رسیدگى به خواسته هاى مردم مىدهد, عین الدوله یکى از عوامل اصلى بازدارنده اجراى آنها مىباشد. و کار سرکوب و خشونت علیه مردم را شدیدتر مىکند. اما اعتراضات مردم باز هم بیشتر شده و شورش عمومى پایتخت را فرا مىگیرد و مردم خواهان عزل وى مىشوند, و وى از صدارت عزل و به مشهد مىرود, ودر تاریخ ۱۵ اوت ۱۹۰۶ مظفرالدین شاه فرمان اعطاى مشروطیت را مىدهد
بعد از فوت مظفرالدین شاه پسرش محمد علیشاه به حکومت میرسد, وى که از همان آغاز سرکوب جنبش را در سر داشت دستور به توپ بستن مجلس را میدهد, که متعاقب آن جنبش مشروطیت با شورش مردم در گیلان و آذربایجان جان تازه اى میگیرد. در تبریز به رهبرى ستارخان و باقرخان شهر تحت کنترل مشروطه خواهان مىافتد, محمد علیشاه عین الدوله را به حکومت آذربایجان براى سرکوب مشروطه گسیل مى دارد, در تبریز است که عین الدوله بیشترین قساوت و کشتار را بر علیه مردم انجام مى دهد و علیرغم محاصره شهر و بستن راههاى ورود خوار و بار به شهر, کارى از پیش نمىبرد . و مدتى بعد آزادیخواهان گیلان و آذرباجان و اصفهان به سمت تهران حرکت کرده و تهران را به تصرف در مىآورند
عین الدوله در تاریخ دهم آبان ۱۳۰۶ خورشیدى به سن هشتاد وچهارسالگى در تهران فوت مىکند
Comments
سید محمد طباطبائى، عین الدوله — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>