Comments

اعلامیه مشترک: پرستو احمدی و نغمه های آزادی و رهائی از مشروطیت تا امروز — 7 دیدگاه

  1. تنها راه مارکسیستها کنار گذاشتن مارکسیسم است. برای اینکار باید مارکس وانگلس را فقط بصورت دو فرد بفهمند نه پیغمبر زمان.
    حزب و حزب بازی را هم باید کنار بگذارند چون تشکیلاتی انقلابی نیست. حزب میخواهد در انتخابات شرکت کند اما میخواهد بعد از پیروزی و سلطه کامل بر دولت دیکتاتوری دولتی روشنفکران مارکسیست تحت نام دیکتاتوری پرولتاریا درست کند. بورژواها این حیله را فهمیده اند و با ناسیونالیسم و روشهای دیگر جلوی آنها را میگیرند و تا بحال موفق هم بوده اند. وقتی در فضای سیاسی خود بورژواها فعالیت کنی مجبوری جنگ و ناسیونالیسم و سازش با مذهب را بپذیری و همین نابودتان میکنند.
    راه حل این است که بجای حزب بازی و دموکراسی بازی، تشکلات کمونیستی در محل کار و زندگی بوجود آورد و بتدریج گفتمان جامعه را به گفتمان انقلابی شورائی تبدیل نمود. گفتمان الان جامعه ایران رفرمیستی از نوع انقلاب مخملی برای پیوستن به امپریالیتهای غربی است، دفاع از این گفتمان که ریشه عمیقی دارد و در دست سرمایه دارن بزرگ جهانی است، تف سربالا برای مارکسیستهاست. همین روش قبل از سرنگونی شاه هم وجود داشت، همسوئی با اسلامیون برای سرنگونی رژیم شاه. کسانیکه درس نمیگیرند لیاقتشان شکست خوردن است.
    آنارشیستها گول این کودکان سیاسی را نخورند!
    آنارشیست

  2. پیش بینی وضع مارکسیستهای حزبی سازمانی بعد از سرنگونی رژیم:
    مارکسیستهای حزبی و سازمانی در رویای بازگشت به دوران بعد از سرنگونی شاه هستند. دورانی که برای مدتی حاکمین نمیتوانستند سرکوب کنند اما بتدریج تدارک میدیدند. بعد از سرکوبها، این احزاب به خارج رفتند و برای انتقام جوئی شروع کردند به عبارت پردازی های انقلابی سرنگونی طلبانه. حالا باید توده ها برای آنها رژیم سرنگون کنند تا آنها برگردند بشوند رئیس حزبی های آنها. فرق حالا با آن موقع این است که دیگر کشور شوروی و بلوک شرق وجود ندارد و حزب کمونیست چین از هر کشور سرمایه داری ی سرمایه دارتر شده است. وقتی توده ها الان رژیم را سرنگون کنند، که معلوم است که با ایدئولوژی مارکسیستی (سرمایه داری دولتی) نیست بلکه با ایدئولوژی اصلاح طلبی و لیبرالی انقلاب مخملی است، بعلت سوابق تاریخی احزابشان، از هیچ یک از مواضعشان نمیتوانند دفاع کنند و بورژواها و خرده بورژاهای کاسبکار از طریق ریاکاری دموکراسی خواهی کاملا ایزوله شان خواهد کرد. مارکسیسم تاریخا شکست خورده است. تنها راه حل انقلاب آنارشیستی کمونیستی است.

  3. “آنارشیست به هیچ اصول و اخلاقیات انقلابی پایبند نیست”
    اگر آنارشیست بفهمد که هر کسی مواضع انقلابی دارد و نه مخملی، حتما از او دفاع میکند. اما دفاع شما بیشتر شبیه دفاع انقلاب مخملی امپریالیستهای غربی است. مواضع سیاسی خانم احمدی چه بوده است که حالا باید از او بیشتر از یک خواننده محدود شده دفاع کرد؟ شماها دنبال بهانه میگردید تا توده ها را تو خیابانها بریزید و از آن استفاده سیاسی ببرید. خودتان هم 40 سال پیش فرا کرده اید – اینهم اخلاق شما: اگر خیلی انقلابی هستید بروید ایران کنسرت بگذارید و در ترانه هایتان مواقع حزب و تشکیلاتتان را بخوانید.
    آنارشیست

  4. اصلاح
    *اینکه پرستو احمدی اولین بار در جنبش زن زندگی آزادی حجاب از سر برداشت نشاندهنده جهت گیری او در مخالفت و محکوم کردن فرهنگ غالب مردسالار و زن ستیز جمهوری اسلامی است.
    ** دفاع از هنر و هنر مندان مترقی اصلی است…

  5. آنارشیست از هنرمندان به ویژه زنان هنرمند دفاع نمیکند، او نمی داند(نادان!) که پرستو لزوما آگاهی سیاسی رادیکالی نمیتواند داشته باشد و در چارچوب کار هنریش به مخالف با مردسالاری جمهوری اسلامی برخاسته است!
    اینکه پرستو احمدی اولین در جنبش زن زندگی آزادی حجاب از سر برداشت نشادهنده جهت گیری او با فرهنگ غالی مردسالار و زن ستیز جمهوری اسلامی است.
    کمونیستهای انقلابی بر خلاف آنارشیست ها از هنرمندان مترقی که در مقابل سرکوب زنان توسط جمهوری اسلامی محکم می ایستند دافع میکنند. برخورد و دفاع از به هنر و هنر مندان مترقی اصلی است که نه تنها در در مبارزه با دشمن طبقاتی به عنوان اصول مبارزه انقلابی برای ایزوله کردن دشمن باید رعایت شود بلکه پس از سرنگونی این نظام سرمایه داری باید به جوش و خروش و چالشگری هنرمندان پا داد و آنرا نهادینه کرد.

  6. آنارشیست به هیچ اصول و اخلاقیات انقلابی پایبند نیست برای همین آنارشیست هست و انگ هایی می زند که آب به اسیاب نظام سرمایه داری -امپریالیسم جهانی غرب و ارتجاع داخلی ج.ا. می ریزد.
    آنارشیست یک دیدگاه ضد انقلابی نسبت به زنان دارد تا جائیکه جنبش موسوم به “زن زندگی، آزادی” را تحت تاثیر فرهنگ زنان غرب به لاابالی و لش متهم میکند؛ این دقیقا موضع جمهوری اسلامی در مورد زنان مخالف حجاب و جنبش “زن زندگی آزادی” هست.

  7. ایراد این بیانیه این است که امپریالیستهای غربی هم براحتی میتوانند آنرا کپی کرده و مواضع خودشان اعلام کنند. این بیانیه نه علیه مردسالاری است، نه علیه بردگی مزدی، نه علیه امپریالیسم و در موضع ضد مردسالاری شان در سطح بنجولهای بورژوازی غرب گیر کرده است. آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>