Comments

اعلامیه مشترک: از اعتصاب عمومی کردستان در چهارشنبە ٣بهمن ١٤٠٣  برای لغو مجازات اعدام حمایت می کنیم — 3 دیدگاه

  1. 1/2- سوال دوم:
    قدم بعدی حزب کمونیست ایران و 5 حزب دیگر چیست؟ قدم بعدی چه باید باشد؟
    چرا باید از رویکرد ناسیونالیسم تنگ نظرانه که همواره(در گذشته هم بارها همین نکته تکرار شد) فقط مردم کردستان را به اعتصاب سراسری فرامیخواند گسست کرد و در کنار فراخواندن مردم مبارز کردستان از مردم سراسر ایران و دیگر اقلیت های ملی، مذهبی و جنسیتی بخواهد که به هر صورتی که امکانش برایشان هست نه صرفا در حمایت از اعتصاب سراسری در کردستان بلکه فعالانه و آگاهانه برای سرنگونی نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی که علت اساسی کلیه رنج و ظلم غیر ضروری و از جمله دادن حکم اعدام به فعالین سیاسی و غیرسیاسی هست دست به اعتصاب سراسری بزنند.

    باز هم بر این نکته مهم تاکیدد میشود:
    شما رفقای حزب کمونیست ایران با دید ناسیونالیسم در فراخوان اعتصاب عمومی شان فقط از لغو اعدام #پخشان_عزیزی و #وریشه_مرادی نام بردید! اما روشن است که این نکته را در نظر نگرفتید که:
    جان هیچ مبارزی که حکم اعدام گرفته ارزشمندتر از بقیه ای که حکم اعدام دارند نیست!
    این مسئله در حزب شما (سوای اینکه در دیگر احزاب کرد همین رویکرد ناصحیح و تنگ نظارانه اتکا به “خلق خود”-اقلیت ملی تحت ستم خودی- را دارند) حل نشده است!
    تا زمانیکه این مسئله در احزاب کرد به ویژه در حزب کمونیست ایران حل نشود مبارزه برای سرنگونی نظام سرمایه داری به عنوان علت اساسی کلیه رنج و محنت و ظلم غیرضروری که به مردم سراسر ایران تحمیل میکند و از جمله حکم اعدام را برای ایجاد ترس و وحشت از مبارزیه در میان مردم یک ضرورت میبیند، خواست لغو اعدام و مبارزه فعال برای آن سراسری نمی شود!

  2. 1/1- دو سوال از رفقای عزیز کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران:
    کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران از جمله 6 حزب بود که بیانیه اعتصاب سراسری “در کردستان” را برای لغو حکم وریشه مرادی و پخشان غزیزی را امضا کرد. این بیانیه برحقی بود.اما کمبود نیز داشت.
    سوال اول که از جمله از حزب کمونیست ایران هم هست ارتباط دارد با کمبود بیانیهاین است:
    چرا احزاب کرد نمیخواهند این مبارزه سراسری شود؟
    آنها با دید ناسیونالیسم در فراخوان اعتصاب عمومی شان فقط از لغو اعدام #پخشان_عزیزی و #وریشه_مرادی نام بردند!
    حال آنکه غیر کردها و کردهای دیگری هم به اعدام محکوم شده اند:
    #مهراب_عبدالله_زاده
    #مجاهد_کورکور
    #عباس_دریس
    #محمدامین_مهدوی_شایسته (کرد)
    #سامان_محمدی_خیاره ( کرد)

    جان هیچ مبارزی که حکم اعدام گرفته ارزشمندتر از بقیه ای که حکم اعدام دارند نیست!
    این مسئله در احزاب کرد حل نشده است!
    تا زمانیکه این مسئله در احزاب کرد حل نشود مبارزه برای لغو اعدام سراسری نمی شود!

    ممکن است که حزب کمونیست ایران بگوید ” ما تنها یک جریان در نظر دادن و نهایی کردن این بیانیه بودیم و نمی توانستیم در عین حال که مردم کردستان را به اعتصاب عمومی دعوت کردیم از دیگر مردم سراسر ایران و اقلیت ملی(عرب، بلوچ، آذری، قشقائی و لر و بقیه) دعوت کنیم به انحاء مختلف همراه با مردم کردستان دست به اعتصاب سراسری بزنند! چرا؟ آیا شما چنین تلاشی را برای جاانداختن آن کردید یا نه؟ شما مسئولیت دارید در این مورد به مردم کردستان و مردم ستمکش غیر کرد سراسر ایران پاسخگو باشد. می توانید در این باره سکوت کنید، اما تاریخ و نسل جوان کمونیست در مورد شما قضاوت سخت و اصولی خواهد کرد!

    ادامه در کامنت بعدی…

  3. در بیانه مشترک نوشته شده: «اکنون با ترور دو تن از جلادان خون آشام رژیم، علی رازینی و محمد مقیسه، که به نظر می رسد گرفتار خشم و عصیان نیروهای درون نظام شده اند، می تواند به بهانه انتقام جویی کور از فرزندان اسیر مردم به پیش برده شود.»

    در ادامه بیانیه مشترک می گوید: «جنبش مردمی باید با فریاد رسا و با بانگ بلند به همگان اعلام کند که مخالف مجازات اعدام هست حتی برای جنایتکاران رژیم. از این رو در صورتی که ترور دو تن از جلادان دیوان عالی جمهوری اسلامی از سوی نیروهای سیاسی انجام شده باشد، باید با صراحت اعلام کرد که این اقدام نمی تواند کمکی به جنبش اصیل مردمی ایران تلقی شود و در تناقض آشکار با شعار “لغو مجازات اعدام” قرار می گیرد.»

    نویسندگان بیایه مشترک ذهنیت خویش را به جای واقعیت عینی گذاشته اند و بدون ارائه کوچکترین سند و مدرکی قتل دو جانی جلاد جمهوری اسلامی را «گرفتار خشم و عصیان نیروهای درون نظام شده اند»!چرا؟ طبق کدام سندو مدرک این چنین موضع گرفته اید؟

    نه خیر اینطور نیست… چون ضارب آبدارچی دیوان دادگستری بوده به آن مفهوم نیست که از یک جناح جمهوری اسلامی بوده است! شما به نظام جمهوری اسلامی بهای زیادی میدهید و گویا چنین قتل هایی را خودش مهندسی میکند!

    محمد مقیسه و علی رازینی، که به صدور احکام سنگین و نقض فاحش حقوق بشر طی چهار دهه گذشته شهرت داشتند، را یک شهروند «به ستوه آمده» هدف حمله قرار داده است.

    فرشید اسدی آبدارچی دیوان عالی کشور بودو به چشم خود دیده که مخالفین را به دادگاه و اتاق مقیسه و رازینی میبرند و ایندو قاضی احکام ظالمانه آنچنانی برایشان صادر میکند… گریه و زاری و التماس پدر و مادر همراه آن مبارزین در اتاق آن قاضی ها و یا در سالن آنجا را دیده و برایش سوال پیش آمده که مگر اینها چه کردند که باید اعدام شوند و یا 5 سال و 10 سال و 20 سال حبس بگیرند… و این در او به عنوان یک جوان فقیر (آبدار چی پولی نمی گیرد که بتواند زندگیش را تامین کند!) احساس همدردی به وجود آورد تا جایی که به فکرش خطور میکند که دیگر بس است و باید کاری کند و این جانیان را به درک واصل کند… لزومی ندارد که او حتی رسوخی باشد مانند هر جوان داخل ایران کنجکاو شده و با تلفن دستی رفته روی اینترنت با فیلتر شکن و کارنامه این جانیان را دیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>