Comments

مبنای فلسفی همه با هم در خیزش زن، زندگی، آزادی / محمد علی اصفهانی — 5 دیدگاه

  1. اولاً:
    انسان شناسی، علم خالص نیست. تعداد علوم خالص (مثل ریاضیات) بسیار کم است، و تازه در خالص بودن بعضی از آن ها هم حرف است.

    ثانیاً:
    فلسفه اصلاً علم نیست. نه علم خالص و نه مثلاً انسان شناسی یا جامعه شناسی. فلسفه، تببین است. اما تبیین از همه ی علوم بهره می گیرد اگر بخواهد از خیال بافی به دور باشد.

    بیان فلسفی یک علم، به معنای خود آن علم نیست؛ بلکه به معنای استخراج پایه ها و مبانی تفکر از آن در موردی معین است، و برای چیدن یک دستگاه فلسفی برآمده از آن است، و همچنین برای کمک به استنتاج های علمی و جدا کردن درست و نادرست در کار کنار هم گذاشتن داده هاست. چه در خود علم، چه در منطق، چه در فلسفه، و چه در زندگی روزمره.

    علم، مجموعه یی از داده هاست که در کار کنار هم گذاشتن درست آن ها، به منطق نیازداریم. همچنان که فلسفه هم برای ساختن یک بنای محکم به منطق نیاز دارد.
    و البته، منطق و فلسفه از یکدیگر جدا هستند. هرچند که دومی نیازمند اولی است، بی آن که اولی نیازمند دومی باشد.

    این مقاله، به مبنا ها می پردازد، و طبعاً آن ها را (تا جایی که در قلمرو علم قرار دارند) ازعلوم استخراج می کند، ضمن آن که مرز های میان علم و فلسفه را مخدوش نمی کند، و به علم، در همان حد و اندازهٔ خودش بها می دهد. همچنان که به فلسفه.
    علم و فلسفه، از یکدیگر جدا هستند، اما وارد حوزه‌های یکدیگر می شوند بی آن که با هم یکی شوند.

    بحثش دقیق تر از یک یا چند کامنت است. اما شاید برای درک مقداری از این بحث، خواندن چند مقاله ی دیگر از نویسنده، از جمله مقاله هایی در باره ی عینیت و ذهنیت، و یا در باره ی جهان بینی و ایده ئولوژی و تفاوت هایشان با هم، که تعدادی از آن ها در بایگانی همین سایت موجودند و در سایت ققنوس هم گذاشته شده اند مفید باشد.

  2. انسان شناسی فلسفه بافی نیست، علم است. میتوانید از مقاله فارسی ویکی پدیا شروع کنید.

    • آخر، انسان شناسی چه ربط مستقیمی به جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی که این مقاله از آن برای استنتاج های فلسفی استفاده کرده است دارد رفیق عزیز!
      شما ظاهراً به دلیل آن که در این مقاله از «انسان» نام برده شده است، با خود گفته اید که علم مربوط به آن حتماً انسان شناسی است!

  3. قرار بود شعار مرگ بر سرمایه داری تکاملی باشد، چی شد یکدفعه شعار زنده باد بورژواهای بی حجاب غربی شد تکاملی؟

    • قرار نبود به قول شما کامنت گذار محترم «شعار مرگ بر سرمایه داری تکاملی باشد». قرار بود و هست که تلاش شود که گذار از سرمایه داری و ورود به «پسا سرمایه داری»، به سوی حذف ستم طبقاتی سمتگیری شده باشد، نه به سوی بازگشت به اعصار پیشین در شکل های جدید، و نه به سوی استمرار نظام سرمایه با ظاهری متفاوت.

      بورژوازی، همه اش بد نبود و نیست. بورژوازی در آغاز خود به دلیل به عقب راندن فئودالیسم و روابط و مناسبات آن، چندین گام بزرگ و رو به جلو در مسیر تکامل تاریخی و اجتماعی انسان بود.اما نمی بایست و نباید در آن متوقف شد.
      ضمناً این «بورژواهای بی حجاب غربی» هم در کامنت شما دیگر از آن حرف هاست!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>