Comments

امین بیات: منشور “همبستگی و سازماندهی برای آزادی(مهسا)” و “منشور مطالبات حد اقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی در ایران — 11 دیدگاه

  1. جناب ضد-اقتدار،
    احتیاجی به شش و یا هشت نفر نیست، اسلام عزیز تمامیت ارضی را برای فارسها نگه داشته است. اگر اسلام نبود چه غلطی میگردیم، ضد اقتدارگرایان آنارشیست که وطن پرست نیستند!
    زنده باد حاکمیت با شکوه پارس اسلامی
    کوروش پارسی

  2. متاسفانه گرچه ظاهرا از 8 نفر فعال این منشور 7 نفر آن جمهوری خواه هستندو فقط رضا پهلوی یک سلطنت طلب پیشین یا شرمگین است ولی سواد سیاسی این 7 نفر شبیه هم نیست و بعضی قدری ضعیف هستند.با این وجود امید است جمع اینها کمکی باشد به پیشرفت جنبش.
    ضد-اقتدار

    https://www.azadi-b.com/?p=32330

  3. جناب آقای آنارکو-سندیکالیست،
    به امید آنروزی که قومهای غیر فارس زبان ایران کشورهای مستقل خود را بوجود بیاورند تا از دست فارسهای بی عرضه بازنده به اسلام خلاص شوند.
    داریوش پارسی

  4. البته واضح و مبرهن است که حین مبارزه ؛تا بعد از پیروزی بر رژیم آخوندی، غالب این رهبران و رهبریت تغییر خواهند کرد و پروسه عمل پاره ای از آنان را کنار خواهد زد. مدعیان خودمختاری و فدرالیسم اگر مدام در جلسات بحث و اتحاد سایر مدافعان تمامیت ارضی را: تهدید به جدایی و تهدید به امکان جنگ داخلی ، و اتهام به هولوکاوس فارس بنامید، ّباید به آنها تجزیه طلب ضد ایرانی گفت و از هرگونه مشارکت و همکاری با آنان خودداری کرد.
    آنارکو-سندیکالیست

    http://iranglobal.info/node/186610

  5. شورشهای ایرانی چندان وقایع مهمی نیست و جهان بسیار بزرگتر از عاشورا تاسوعا و محیط مسجد و کنسرت و بی حجابی و فیلم سینمائی است. کسانیکه در انقلاب مخملی قرار میگیرند فکر میکنند دارند انقلاب میکنند. سرکوبگرانشان هم فکر میکنند که کار مهمی میکنند و آخرین پیروزی است و بعدش راحت میشوند !!! هوموسپین ها جهانی شده اند، تمام کره زمین را پر کرده اند و زندگی شان به هم وابسته شده است. انقلاب در یک کشور دیگر امکان پذیر نیست. با ذهنیت محلی، هیچ چیزی تغییر پیدا نمیکند حتی اگر سوپر سرنگونی طلب باشد. والسلام، نامه تمام. آنارشیست-کمونیست.

  6. درضمن، جنگ جهانی در پیش است، مگر اینکه رژیم آمریکا رفتارش را تغییر بدهد. کنگره امریکا حتی با خروج ارتش امریکا از سوریه هم موافقت نکرده.در افریقا دائم مشغول بمباران است. در امریکای لاتین مشغول کودتا. تنها وقتی امریکا و کشورهای غربی از تحریک طرف مقابل (پرووک، مثل حمله به نیویورک، حمله به اوکراین و احتمالا حمله به تایوان) دست بر میدارند که یا کاملا شکست خورده باشند و یا کاملا پیروز. الان در وسط هستند و امیدوارند. البته کار انقلاب مخملی شان دیگر موفق بنظر نمی آید. مرتجعین شرقی نیز زیر فشار و تحریمهای اقتصادی غرب هستند و تنها راه آنها استقلال تکنولوژیک از غربی هاست – غربی ها دست چین و روسیه را از چیبهای الکترونیک دارند کوتاه میکنند. اینکار ساده نیست و راه حلش درست کردن بازارهای خودی است که اینهم آنها را جنگ طلب خواهد کرد. اکر غربی ها عقب نشینی کنند، مرتجعین شرقی وضعیت تهاجمی پیدا میکنند. پس، صلحی در کار نخواهد بود. اینطور نیست که ارتجاعیون دنیا بگویند همه علیه قربانیان متحد باشیم. خیر، قربانیان اقتدار تمایل به شورش دارند و هر مرتجع محلی را مجبور به اقدامات امپریالیستی میکنند. از قدیم الایام اینطور بوده.
    بعلت وجود فرضیه غلط ماتریالیسم تاریخی(مترقی دیدن بورژواها، دموکرات دیدنشان، دولتگرائی، حکومت مارکسبستها) تنها راه احیای جنبش ضد ارتجاع (ضد مردسالاری، ضد بردگی مزدی، ضد امپریالیسم و ضد استبداد سلسله مراتبی) ایزوله شدن مارکسیسم است (نه مارکس) ، در غیر اینصورت، همکاری سوسیال دموکراتها با بورژواها و کودنی بلشویکی جنبش کمونیستی را در وضعیت کیش و مات فعلی اش نگه خواهد داشت. سه جبهه در جنگ با ارتجاع وجود دارد، جنگ ایدئولوژیک با ماتریالیسم تاریخی مارکس و مارکسیستها، جنگ با امپریالیستهای غربی، جنگ با امپریالیستهای شرقی. دوتای آخر ساده (از لحاظ علمی) است، اولی مشکل، چون از در علم وارد می سوند، حقایق را با دگمهای بی ارزش غلط مخلوط میکنند و بخورد توده ها میدهند. این سه جنگ در حداقل چهار زمینه بدون استثنا باید صورت پذیرد که ضدیت با مردسالاری، با بردگی مزدی، با امپریالیسم و با استبداد سلسله مراتبی است. فقط انقلاب آنارشیستی کمونیستی میتواند ما هوموسپین ها را از خودمان نجات دهد، عین روز روشن است.
    آنارشیست-کمونیست

  7. خبرها و تحلیلها هیچ کس را تکان نمی دهد و هیچ ذهنی را بکار نمی اندازد. با پیشینه ماتریالیسم تاریخی، ذهنها کند شده و فقط منتظرند که تاریخ معجزه کنه که آنهم هست فقط سرنگونی رژیم بدست توده های ناراضی محدود شده و تحقق انقلاب مخملی برای بازگشت سلطه غربی ها. امپریالیستهای غربی این کودنی را شناخته اند و از مارکسیستها (نه نویسنده مقاله که مارکسیست نیست و ایرانگراست و فکر میکنه خیلی باهوشه و از اصطلاحات مارکسیستها استفاده میکنه) برای منافع خودشان استفاده میکنند. دولتهای دیکتاتوری هم دست انقلاب مخملیون را خوانده و دیگر گول دموکراسی بازی را نمی خورند و با تمام توان سرکوبش میکنند. جنگ امپریالیستهای غربی با امپریالیستهای شرقی در چهارچوب نظامی و ایدئولوژیک(انقلاب مخملی) در جریان است. بخش دموکراسی خواه اپوزیسیون ایران در خدمت امپریالیستهای غربی قرار گرفته است و رژیم در خدمت امپریالیستهای شرقی. همین بازی در تمام دنیا در جریان است و ویژگی ایران نیست. تمام رفقای غربی و امریکای لاتین هم این را تائید میکنند و درک آنها از کشورهای دیگر هم با من یکسان است. یک جنگ جهانی تماما ارتجاعی نظامی و ایدئولوژیک و به ظاهر انقلابی ما بین مرتجعین در جهان جریان است. تمام اینها را میتوان یکی به یکی ارزیابی کرد و در مقالات متعدد توضیح داد و بخشا توضیح داده شده. آنارشیست-کمونیست

  8. کمیته مرکزی کومه له: رد منشور ۶ نفره و اعتراض به «سوءاستفاده ناروا از نام کومه له»
    اخبار روز
    دوشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۱
    ساعت ۱۱:۲۱
    خبرهای کوتاه
    کمیتە مرکزی کومەلە – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، منشور شش نفره را رد کرد و به آن چه سواستفاده از نام کومه له خونده، اعتراض کرد:

    روز جمعە ١٠ مارس ٢٠٢٣ بیانیە‌ی کم مایه‌ای که نشان دهنده توافقات سوداگرانه و نان به قرض دادنِ فرصت طلبانه‌ی امضاءکنندگانِ آن به همدیگر است، تحت عنوان “منشور همبستگی …. ” در ١٧ بند توسط رضا پهلوی فرزند دیکتاتور سابق ایران و پنج تن از همفکرانش انتشار یافت.

    تا آنجا که به محتوای واقعی این منشور بر می گردد، کوچکترین همسویی با جهت گیری انقلاب رهائی بخش “زن ، زندگی ،آزادی” ندارد. این توافقنامه خواست و مطالبات مردم تحت ستم، کارگران، زنان، جوانان، ملت های تحت ستم و از جملە مردم ستمدیدە‌ی کردستان را نمایندگی نمی کند. این “منشور” با “ادغام سپاه پاسداران در ارتش که فریبکارانه تحت عنوان «انحلال سپاه پاسداران» نام برده می شود، یکی از ستون های اصلی استبداد و سرکوب، یعنی ارتش را محفوظ و از هم اکنون آنرا بعنوان حامی و حافظ نظام مورد نظر منشورنویسان پاس می دارد. وظیفه چنین ارتشی بنا به مُفاد همین توافقنامه نه دفاع از مرزها در مقابل تجاوز خارجی، بلکه حفظ یکپارچگی سرزمین ایران که تعریف شده، است.

  9. تا وقتیکه اپوزیسیون شعاری، عکس العملی و فراری از بحث، استدلال و علم است، و فقط ضجه میکند، مرتجعین حکومت خواهند کرد. با داد و فریاد و شعارهای توخالی ارتجاع نمی رود. آنارشیست کمونیست.

  10. هیچ خبری نیست، هیچ بخثی نیست، هیچ خواننده ای نیست. سایت روشنگری خسته کننده شده و کسی بحث درست و حسابی نمیکنه. شده اضهار نظر نوبتی بجای بحث و جدل آموزنده. همه میخواهند توده های کارگر و زحمتکش بروند برایشان بمیرند آنها هم بروند استثمارشان کنند. عین خود رژیم فرصت طلب و ارتجاعی هعستند و تظاهر به انقلابی بودن میکنند.
    رژیم سرنگون بشو نیست، هر وقت واقعه سرنگونی نزدیک شد، که به این زودی ها نیست، برمیگردم ببینم وطن پرستان بدروغ سوسیالیست چه آشی برای کارگران ایران می پزند تا افشایشان کنم. اگر اوضاع تغییر نکنه، شش ماه دیگه هم برنمیگردم.
    آنارشیست-کمونیست

  11. قدی بر«منشور‌ مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و مدنی ایران»

    چنین به نظر می رسد که این بیانیه اتحاد فرصت‌طلبانه‌ و کوته‌نظرانه‌ای است که به تلاش نافرجامی دست زده تا با زور ادبیات «مترقی» و حتی سرهم بندی برخی مقولات «چپ» ولی ماهیتا لیبرالی، با بیانات کلی‌ و بعضا بی‌معنا – که به‌رگ غیرت شرکت‌کنندگان برنخورد- هر کس و هر گروه را به‌مصداق «هر کس از ظن خود شد یار من» را به‌یار خویش بدل گرداند. این جبهه «همه با هم» و یا «زن، زندگی، آزادی» بر این اساس شکل گرفته است.

    برخی از این شرکت‌کنندگان: «جنبش‌های بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست‌ناپذیری است» که با «جنبش کارگری، جنبش معلمان و بازنشستگان، جنبش برابری خواهانه زنان و دانشجویان و جوانان و جنبش علیه اعدام» کامل شده‌اند و این تصور را به ذهن خواننده متبادر می‌سازند که گویا با ترکیب این همه «جنبش‌های» عدیده و توده‌ایِ عقبه‌دار، کار «رژیم ملاها» تمام بوده و هر کس دیر به‌این جبهه «عظیم توده‌ای» بپیوندد کلاه‌اش پس معرکه است.

    تعداد امضاء‌کنندگان که اساسا و در اکثریت خود در فضای مجازی و حتی با نام‌ها و هویت‌های مشابه و ناروشن حضور دارند و از قدرت عددی و پایه توده‌ای برخوردار نیستند، نه دارای آن چنان اعتبار سیاسی بوده و نه از آن محبوبیت عمومی میان مردم برخوردارند که قادر باشند به تحولات بنیادین در جامعه ایران دست زنند. حتی بر اساس اسنادی که در همین فضای مجازی منتشر شده دو گروه کارگری امضاءهای خویش را از زیر این منشور پس گرفته‌اند، ولی اپوزیسیون ایران نه از 18 بلکه از همان 20 سازمان و نهاد سخن می‌راند زیرا قدرت عددی و ابهت 20 بیش از 18 است و اهمیت تبلیغاتی‌اش حتی اگر واقعیت نداشته باشد به نفع منافع لحظه‌ای است.

    حزب کارایران(توفان)

    ۱۸اسفندماه ۱۴۰۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>