ونزوئلا گلو گاه تضادهای جهانی
مهدی ضمیری
برکسی پوشیده نیست که غرب در دوسدهگذشته جنگ های خونینی برای تقسیم غنایم جنگی و اشغال سرزمین ها و گره گاه های اقتصادی و منابع طبیعی در سراسرجهان دست زده است . تا پیش از آن الویت نقاط دعوا و جنگ بر سر غنایم قاره ثروتمند اروپا بودکه در نهایت به جنگ جهانی خونین اول و دو م ختم شد که در جنگ اول حد و حدود سرزمینها مشخص شد و قاره اروپا ، آسیا ، آفریقا و آمریکا حتیاقیانوسیه به اشغال قدرت های تازه بدوران رسید در آمد از آن جمله بخش وسیعی از این قاره آمریکا توسط مهاجرانسفید پوست اشغال شد که بعداز جنگ و جدل های تازه بین قدرت ها بدو کشورآمریکا و کانادا ( انگلستان) منجر شد.
تمامی سرزمین های آمریکای لاتین یا همان آمریکایجنوبی توسط دوقدرت استعماری اسپانیا و پرتقال اشغال شد که برای مردم بومی بیش ازشصت میلیون قربا نی بجا گذاشت و کلیه بافت های اقتصادی و اجتماعی آنها با درندگی غیر قابل تصور نابود شد . کمی دیرترآمریکا وارد میدان شد و در زمان ریاست جمهوری مونرو دکترین مونرو (Monroe-Doktrin)در سال ۱۸۲۳تحت عنوان آمریکا برای آمریکائی ها قوانینی را در قاره آمریکا وضع کرد که در هر شرایطی میتوانست در امورکشورهای این قاره دخالت کند ، رژیم ها را عوض کند و حتی مرزهای تازه ترسیم کند که البته طبق این تئوری ارتجاعی در همه کشورهایآمریکای لاتین بدون استثنا ء کودتا صورت گرفت و فقط در دورا ن جنگ سرد در آمریکای لاتین چندکشور از جمله کوبا و بعدا دیگر کشورها خودرا از زیر یوغ این کشور خلاص کردند .
در سال ۱۸۱۶ونزوئلا با جنایاتی که اسپانیا مرتکب شده بود موج استقلالطلبی در این کشور اوج گرفت و با درایت بینظیر سیمون بولیوار ارتش قدرتمند اسپانیا شکست سختی را متحمل شد واین کشور استقلال خود را در سال ۱۸۲۵ بدست آورد . و در پی آن مکزیک هم موفقشد از شر نیروهای نظامی اولترا فاشیست اسپانیا رهایی یابد و زمینه آزادو مستقل شدن دیگر کشورهای آمریکای لاتین فراهم شد . چاوز زمانی که رئیس جمهور ونزوئلا شد همواره در انتظار معذرت خواهی سرانرژیم نژاد پرست اسپانیا و پرتقال ازمردم آمریکای لاتین بود که هرگز اتفاق نیفتاد .همین اسپانیا در جنگ جهانی دوم تحترهبری یک آدم مالیخویایی و فاشیست بنام فرانکو بود که بدلایل مذهبی اجازه نمی داد زنان از خانه ها بیرون آیند حال تصور کنید که این وحشی ها چه جنایتی درآمریکای لاتین نکرده اند.
ونزوئلاو مکزیک هردو در آزاد سازی آمریکای جنوبی از شر خون آشام ترین حاکمان جهان نقش تعیینکننده ای داشتند به همین خاطر آمریکاییهای وحشی هنوز آنها را نبخشیده اند و سراسر مرز مشترک خود را دیوار کشیده اند کهکسی از مکزیک وارد آمریکا نشود آنهم نه درخاک آمریکا بلکه در سرزمین اشغالی مکزیک با منابع سرشار نفت و گاز .
هنوزدونالد ترامپ نژاد پرست درصدد تامین بودجه برای ساختن دیواری به ارتفاع شش متری درمرز دو کشور است و مکزیکی ها را جنایتکار، قاچاقجی و دزد نامیده در حالیکه بخش بزرگی از خاک این کشور را در تصرف خود دارد.مکزیک با ونزوئلا تاریخ مبارزاتی مشترکی برای استقلا ل دارند ولی از زمانی که نفتدر این کشور کشف شد هیچوقت آمریکا آنها رارها نکرد.
۱٫ذخایر نفتی ونزوئیلا ۳۰۰ میلیارد بشکه ثروتی بی کران که آمریکا و مرتجعین در صددند تا آنرا غارت کنند آنها بوزینه های خود را از جمله رئیس جمهوربرزیل ژائیر بولسونارو را رئیس جمهور کرده اند
ازا ول ژانویه ۲۰۱۹ خوان مانوئل سانتوس به عالی ترینمقام رسمی کشور برزیل ارتقاء یافت در آمدناخالص سالیانه برزیل ۱۱۰۰۰ میلیارد دلاروجمعیت آن ۱۵۰ میلیون نفراست زبان رسمی این کشور اسپانیایی است و وخودش هم اسپانیایی است نه رئیس جمهور بومی این کشور
کلمبیا جمهوریفدرال زبان رسمی اسپانیایی رئیس جمهور خوان مانوئل سانتوس جمعیت ۵۰ میلیون نفر مساحت در حدود یک میلیون کیلومترمربع در آمد ناخالص ملی ۳۳۶ میلیاردلار در سال است ومنتظر اشغال مناطق نفتی ونزوئلا برایتقسیم آن بین ثروتمندان کشور است در حالیکه در بیشتر مناطق کشور جنگ چریکی برایسرنگونی حکومت جریان دارد چون این رئیس جمهور هم اسپانیایی و بسیار نژاد پرست است.
در این دو کشور یکاقلیت بسیار ثروتمند و اکثریت در فقر وفلاکت مناطی در این دو کشور پلیس هرگزجرات عبور و مرور ندارد مافیای قوی و مسلح در هردو کشور جولان میدهند و با سران حکومتهادر ارتباط نزدیک در مغز این رهبران پوشالیهنوز تفکر لاتیفوندیا غور میکند باید اکثریت به خواست خدای کاتولیک ها فقیر وهمیشه محتاج باشند وگرنه مذهب را قبول نخواهند کرد و به کلیسا نخواهد آمد و سهمکلیسا هم پرداخت نمی کنند.
در مقایسه با منابعنفتی دیگر کشورهای جهان کشورهای عربستانسعودی با ظرفیت ۲۸۵ میلیارد بشکه به همراه ایران با ظرفیت ۱۵۸ میلیارد بشکه و عراق با ظرفیت ۱۴۴ میلیارد بشکه اهمیت گره گاه های استراتژیک دنیا رامیشود بخوبی مشاهده کرد عراق نابود میشودو ثروت کشور همچنان غارت میشود ، ایرانهمچنان با بر باد دادن سرمایه ملی کشور چه در جنگ هشت ساله و چه با عدمبازدهی تولیدی همچنان به سیاست بازاری بخر و بفروش به نابودی ثروت ملی ادامه میدهد و مدام زیرفشار قدرتهای بزرگ برای داشتن سهم بیشتر .پادگان های ثابت و سیار در خلیج فارس برای نمایش نیامده اند بلکه برای ثروت منطقه عزمجزم کرده اند.و چه موفق
جالب اینکه آمریکا ازنظر منابع انرژی تنها با داشتن ۳۶میلیارد بشکه نفت تنها ۲% سهم منابع جهانی را بخود اختصاصداده است ولی در عوض در تمامی نقاط منابعانرژِی حضور دارد و بزور و با جنگ اگر نشد با کودتا سهم خودر را بهر قیمت تصاحب میکند .گروه لیما از ۱۳کشور آمریکای لاتین تشکیل شده که شامل آمریکا و کانادا هم میشود از این گروه تنها ده کشور آمریکای لاتین بر علیه ونزوئلا موضع گرفته اند بقیه که اکثریت را تشکیل میدهند از جمله مکزیک بزرگترین کشور آمریکای لاتین از گروهلیما مخالفت خودرا درامور داخلی ونزوئلا اعلام کرده اند.
درقاره آسیا دو کشور قدرتمند اقتصادی و نظامی آسیایی چین قدرت اقتصادی اول دنیا و عضو دایمی سازمانملل ، روسیه قدرت نظامی و اقتصادی با منابع سرشار مواد معدنی از جمله نفت و گاز و طلا و سرزمینبسیار بزرگ و قدر قدرت ، عضو دایمی سازمان ملل که به همراه چین حق وتو دارند و از قاره آفریقا قدرتمندترین کشور یعنی آفریقای جنوبی مخالفت خودرا با اقدام آمریکا و شرکا رسما اعلام کرده است .
همانطورکه مشاهده میشود کشورهای حامی دولت ونزوئلا بمراتب از نظر اقتصادی ، سیاسی ، نظامی از حکومت و دولت قانونی این کشور پشتیبانی میکنند و چین و روسیه از نظر اقتصادی و نظامی در کنار این کشورایستاده اند و با سرمایه گزاری بیش ۷۰ میلیاردی اجازه نخواهند داد همانند خیلجفارس دزدان غارت گر به همه نقاط استراتژیک سرک بکشند و آنها را کنترل کنند علاوه برآن اکثریت قریب به اتفاق کشورهای غیرمتعهد و جهان سوم در مقابل زیاده خواهی های آمریکا و شرکا مقاومت کرده و اجازه ندادند تا یک بار دیگرمیلیتاریسم آمریکا و اروپا با قوانین بینالمللی بازی کنند .
جبههغرب بشدت ضعیف شده است در اروپا اتحادیهاروپا کاملا شکننده است تا جایی که دوکشورآلمان و فرانسه یک اتحاد متزلزل را شکل داده اند ، ورشو و رم هم در جای دیگراتحاد دومی را تشکیل داده اند و ایتالیا با تمام توان از سیاستهای آمریکا وانگستان شاکی است و حاضر نیست تابع سیاستهای سه کشور فراسه ، آلمان و انگلیس باشد. انگلستان آنگلو ساکسون هم برای تشکیلگروه پنج چشم با هزینه گزاف اتحادیه اروپارا ترک کرده تا به اتفاق آمریکا، کانادا ، نیوزیلند ، استرالیا را تشکیل دهند که یک اتحادیه نظامی برعلیه چین و روسیه است .
انگلستان علیرغم مشکلات اقتصادی عدیده ای کهدارد و با ایرلند هنوز کنار نیامده یک پادگاننظامی دریایی در آبهای نیوزیلند ایجادکرده است تا بقول خودشان به کمک ژاپن چین را مهار کنند اگر نه کنترل کنند چون انگلستان به این نتیجهرسیده است که جمعیت انگلوساکسونها در جنوبشرقی آسیا بیشتر از اروپاست .
آنهابدون در نظر گرفتن منافع دیگر کشورها با توجه به موقعیت جغرافیایی ، منابع انرژی،ایدئولوژی در آمریکای لاتین ،مذهب ارتجاعی و فوق فاشیستی کاتولیکی که همواره درکنار جنایتکاران ایستاده است. در اوج قدرتنازی ها در آلمان پاپ واتیکان بلند پایهترین مقامات را برای دست بوسی هیتلر بهبرلین فرستاد و رسما اعلام کرد که خداوند او را فرستاده است تا جهان را از شر کمونیست ها و سوسیالیست ها آزاد کند . این تنها کاتولیک ها نبودند بلکه هردو مذهب سنی و شیعه نیز از جمله در ایران کاشانی سردمدار این نظرگاه و چه در عراق و بعدا در زمان جنبش ملی مصدق را ضد خدا و دین میشناختند . این نیروهای مرتجع معمولا در شرایط مساعد بسرعت وارد میدان میشوندمثلا همین کاشانی در بغداد طرفدار سرسخت نازی ها و در ایران طرفدار سرسخت انگلیس شد.
مذهبغالب در آمریکای لاتین مذهب کاتولیک است که بزور و با کشتن ملیون ها انسان آمریکایلاتین به مردم تحمیل شد و هنوز هم با تمام توان در این راستا حرکت میکنند و فعالیتهای مذاهب کاتولیک ، اوانگلیست در سراسر دنیا بخصو ص در آفریقا و دیگر نقاط جهان بشدت ادامه دارد و تکیه گاه قدرتهای بزرگ در نقاط ثروتمند جهان است .
باارزیابی موقعیت ، منابع انرژی ، قلمرو مذهبی و فرهنگی، ایدئو لوژِی همانطور که دربالا اشاره شد ، قلمرو اقتصادی ، عوامل مساعد و نامساعد ، فرصت ها و چالشها ،تراکم جمعیت ، جغرافیای اقتصادی ، راه های ارتباطی ، بازار تولید و مصرف ، منابعطبیعی و زیر زمینی ، ، تراکم جمعیت ، زیر ساختهای اقتصادی ، نزدیکی به راه های آبی، بازار تولید و مصرف ، الویتهای سرمایه گزاری ، منابع مالی و منافع ملی همه و همهتعیین کننده نوع سیاست گزاری هستند .
ونزوئلا که کشوری است ثروتمند با زیر ساخت های مدرن با جمعیت ۳۲ میلیونی و بازار بزرگی چون برزیل و کلمبیا و تمام آمریکای لاتین با ظرفیت معدنی ۳۰% منابعانرژی جهانی تمامی نیروهای مرتجع منطقهآمریکای لاتین را بر آن داشته تا با همکاری یک غول بی شاخ و دمی مثل آمریکا که خرصخسته ای بیش نیست و تمامی ظرفیت های خود رامصرف کرده و بقدرت سوم و چهارم تبدیل شده شانس خود را امتحان کنند تا نیروهای بغایت عقب افتاده ، مفت خور و جنایت کار را مثل برزیل و کلمبیا را با حمایتهمه جانبه مذهب کاتولیک که در جهان بعلت عملکرد ارتجاعی خود معرف خاص و عام است باآوردن دو چهره منفور ریاست جمهوری در برزیل و کلمبیا به خیال خود ثروت باد آوردهای را چنگ بیاندازند .
غافلاز آنکه دیگران هم هستند که در این کشور سرمایه گزاری صد میلیارد دلاری کرده اند کنترلآنها برای ورود و خروج به این کشور آسان نیست ولی در کلمبیا نیروهای مسلح چپهمچنان فعالند و در برزیل هم با دوزو کلک دو رئیس جمهور قبلی را بر کنار و یک نظامی بی سواد را فعلا به ملت برزیل کهتازه به غلطک پیشرفت و رفاه اجتماعی گام نهاده بود حقنه کرده اند.
روسیه طی سالهای ۲۰۱۸ سه بار در سالهای ۲۰۱۳ ،۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ با دو هواپیماهای سوپرسونیک مسلح TU 160 از روسیه تا ونزوئلا که بیشاز ده هزار کیلومتر است پرواز کرده و ارتش نیرومند ونزوئلا را سازماندهی کرده است طبیعی است کهاجازه نخواهد داد تا غول بی شاخ ودم آمریکا براحتی این منطقه سوق الجیشی و ژئوپولیتیکی را که برایسرنوشت جهان تعیین کننده است اشغال کند.
آمریکا و کانادا که عمدتا مهاجرانانگلستان ، ایرلند و فرانسه بودند پس ازجنگهای ویران کننده بدو کشور فعلی تبدیل شدند که متجاوزان فرانسوی و انگلیسی بخش کبک امروزی و آمریکا هم با نابود کردنهمه بافت های سرخ پوستان و کشتار میلیونی آنها و بخش مرزی خود با مکزیک را ضمیمهخاک خود کرد این بخش شامل تکزاس و کالیفرنیا و… بخشهای دیگر میشود .
انگلستان و فرانسه هم به آفریقا و آسیایورش بردند که نتیجه آنهم متلاشی شدن وویرانی تمامی بافت های موجود در آفریقا بود و ۸۰ میلیون جوانان این قاره به بردگیگرفته شدند که پنجاه ملیون آنها به ایالاتمتحده آمریکا توسط بلژیک، هلند ، انگستان، فرانسه و …فروخته شدند . با این بر بریت قاره آفریقا تا همین اواخر از تکامل تولیدی جوامع باز ماند که تاثیر آنراهنوز هم می بینیم در این قاره فرانسه وانگلستان تمامی معادن آفریقا را اشغال کردند و حتی در آفریقای جنوبی حکومت نژادپرست بنیان نهادند .
از آنجا که جنگ جهانی اول موجب خسارت غیر قابل تصور شده بود مجددا بابیگاری گرفتن از مردمان زیر سلطه و منابع مادی آنها شروع با باز سازی اقتصاد خودکردند . در جنگ جهانی اول تقسیم سرزمین ها بین قدرتهای بزرگ به اتمام رسید علیرغم اینهمه غنایم همهکشورهای استعمار گر با شتاب فراوان درتدارک جنگ دوم جهانی دیگری برآمدند ولیاین بار تحول بزرگی در روسیه تزاری رخ داد آنهم پیروزی چپ ها بر حکومت تزاری بود که معادلات جهانی را بهم ریخت . باتشکیل کشور شوراها قدرت های راست گرا تابو تحمل کشوری بنام شوراها را نداشتند و با همه امکانات در تدارک حمله به این کشور بودند .
در این تقسیم بندی جدید آلمان و ژاپن بازندگانجنگ جهانی اول بودند و نتوانستند سرزمینهای قدرتهای دیگر را ضمیمه خاک خود کنند .نازی های آلمان به رهبری هیتلر به این نتیجه رسیدند که اگر قرار است به کشور بزرگو ثروتمند تبدیل شوند باید خاک اتحاد شوروی را که تمامی معادن جهان را در خود دارد اشغال تا آلمان بتواندامپراطوری بزرگی ایجاد کند و بر جهان مسلط شود وبرتری نژادی خودرا به اثباتبرساند .
با این حساب جهان یک بار دیگر شتابانبسمت میلیتاریزه شدن رفت و آلمان ، ایتالیا و اسپانیا که نام ننگینی در تاریخ ازخود بجای گذاشته اند تدارک آنرا می بینند چه روسیه شوروی هنوز از نظر صنعتی و قدرتاقتصادی ضعیف بود و جنگ استعماری این کشور که وسعت زیادی پیدا کرده بودعملا بنیه این کشور را خنثی کرده بود .چین و هندوستان و بقیه کشورهای جنوب شرقیآسیا سهم انگلستان و فرانسه شد و آنهابغارت بی امان ثروت این کشورها پرداختند ودر نهایت با بر بریت تمام با چهارده کشور به چین حمله کردند تا آنرا بین خود تقسیمکنند .
طبعا جنگ هزینه بر است و کشورهایی که زیرسلطه هستند در برابر متجاوزان مقاومت میکنند ثبات نسبی اتحاد شوروی که همه مردم را مسلح کرده بود و شتابان در حال سازمان دهی زیر ساخت ها و صنایع کشور بود ازگردونه خارج شد و مقاومت مردم چین و جنوب شرقی آسیا شتاب فراوان گرفت حمله متقابل به شیوه جنگچریکی نفس کشورهای متجاوز را گرفت و تمامیقدرتهای بزرگ از جمله ژاپن ، فرانسه و انگلستان ، هلند و… شکست سختی خوردند
با وجود این تجربه با هزینه سنگین اروپاییها مجددا میلیتاریزه شده و خود را آماده کردند تا مناطقثروتمند را در هر کجای دنیا بین خود تقسیمکنند اینبار ژاپن هم به قدرتهای غربی پیوست و در جنگ جهانی دوم همزمان به چین واتحاد شوروی حمله کرد ژاپن با همکاری آلماننازی و ایتالیا جبهه متحدی تشکیل دادند تا جهان را بین خود تقسیم کنند . ژاپن به چین و کره شمالی و خاک شوروی حملهکرد و آلمان به اروپای شرقی و اتحادجماهیر شوروی از شرق یورش برد . اینبار جنگ تنها اشغال سرزمینهانبود بلکه حاکمیت تفکرات فاشیستی بر جهان از موضع نژاد پرستی بر اساس بکش نابودبکن و بسوزان برای نابودی تمامی دستآوردهای کشورها و مردم جهان تدارک دیده شده بود.
در شرایط حاضر آمریکا و شرکا بیشتر مناطق استراتژیک را از جمله خلیجفارس نفت عراق و تمامی کشورهای نفت خیزصحرای عربستان و دریای عمان ، لیبی و منابع اطراف را در کنترل خود دارند و قیمتها را کنترل میکنند تمام قاره آمریکا با تمام منابع و بازار ،استرالیا و نیو زیلند و آبهای اطراف وژاپن در یک کمپ قرار دارند دارای پتانسیلبزرگی هستند و اقیانوس آرام هم تحت کنترل و نظارت آنهاست.
هدف از هیاهوی فراوان در موردونزوئلا تحت کنترل در آوردن این منبععظیم انرژی و ثروت این کشوراست که حتی انگلستان و کانادا را تا آنجا کشانده است . خروج یک جانبه آمریکا از توافقاتمی با روسیه و محاصره چین در دریاهایچین و پشتیبانی از تایوان که بخش از خاکچین است شرایط را برای غرب بسیار پیچیدهکرده و توان غرب را که رو بزوال دایمی هستتسریع خواهد کرد . زندانی کردن دختر مسئول مالی شرکت هواوی و انتقال او از کانادا به آمریکا برای باج خواهیاز کشوری که در اوج پیشرفت و تولید ثروت است و نوآوری کوان توم و اینترنت نسل G5 که سرعت اینترنت را دهبرابر بیشتر میکند و جایگزینی کوانتوم با دیجیتال سیستم نشان از آن دارد که پیران خسته دیگر قدرت نوآوری را از دست داده اند و مشکل است که بتوانند خودرا به اندازه چین پیش رفته و بروز کنند دیروز دونالد ترامپ گفت ما با مشکل چین و روسیه مواجه هستیم آنها ارزشهای ما را مورد حمله قرار داده اند وچین از نظر اقتصادی بزرگترین رقیب ما در جهان است و روسیه هم با نیروی نظامی مارا تهدید میکند اینها چالشهای آمریکا برای ایجاد امنیت است .
مهدی ضمیری برلین
(۰۵٫۰۲٫۲۰۱۹)
Va ama, yek pishnehad beh «Mahdi Zamiri» in dast mataleb va maghalat beh dard toudehi haye MEJALEHHAFTEH mikhorad keh tabdil shodeh beh triboni dar khemat tarafdaran regim Iran . hamin keh baraye anha in maghaleh ra ferestadid kafi ast
Vazir kharejeh Venezuela dar mosahebehi ba yek canal regim Iran gofteh : ma dar «nabard» ba Amrika dar kenar Iran hastim. Hal, in porsesh pish miayad keh regimi ( regim dastneshandeh Iran ) keh az fargh sar ta pa mozdoor va dastneshandeh Amrika va gharb ast cheh «nabardi» ba arbabash darad keh in babaye Venezuleai mikhahad dar kenarash bashad!!!! Vaghti «motahed» dolat fased Venezuela regim dast saz CIA dar Iran bashad digar kasi baraye efsha dolat Maduro ehtiaj beh sanad va shavahed nadarad!!! ai
این مقاله از زاویه منافع امپریالیستهای روسی و چینی نوشته شده است. طبقه کارگر منافعی در جنگهای امپریالیستی بین غربی ها و شرقی ها ندارد.
اگر آمریکا تضعیف شده بود تحریم اقتصادی ایران کار نمیکرد. حرفهای بی معنی نزنید.