زن جسور خیابان انقلاب اسیر است
هشدار به رژیم و درخواست یاری از این زن
بهنام چنگائی
بنا به گفته نسرین ستوده وکیل دادگستری در فیسبوک اش:
زن پرچمدار ” ۷ دی ” که در خیابان انقلاب “چارقدش” را از سر درآورده و از آن درفش ستم ستیزی علیه رژیم ساخت، آن زن همانروز دستگیر شده؛ و تاکنون هیچ خبری از نام و نشان اش در دست نیست. زنی شجاعی که با جسارت بی مانند، و با باور به حق آزادی پوشش، و در اولین فرصت خیزش ۷ دی، جسورانه توانست گام نخستین دادخواهی زنان را برابر واپسگرایان، آدمخواران استبداد ولائی و زن ستیز بردارد. او با پرچم روسری خویش و برای آزادی پوشش و با دستان خالی و بتنهائی، بر بالای سکوئی در خیابان انقلاب مغرورانه ایستاد و دیگر زنان و مردان را به همبستگی،همنوائی و همراهی با خویش دعوت و تشویق کرد.
این زن بزرگوار همینک در بازداشت است و هیچ خبری روشنی از چگونگی حال و روز این زن آگاه در دست نیست. از شنیده های پیرامون او چنین برمی آید که این زن گرانقدر ۳۱ ساله و مادر یک کودک ۱۹ ماهه است. تاکنون نامی از این زن جوان در رسانه ها نیامده و موجود نیست. بهمین خاطر بی پناه و تنهای تنهاست! بیایید تا دیرنشده با همه توان و امکان رسانه ای خویش و بیرون از مرزهای سست سازمانی ـ حزبی، و یا تکیه بر مصلحت سنجی های پوچ و بی ارزش و یا دور از وابستگی و دلبستگی های نظری ـ سیاسی با هم و در کنارهم و مشترک بداد بی دادی او برسیم و در گستره ی جلب پشتیبانی از او و همه ی زندانیان سیاسی در پهنه ی ایران و جهان یکصدا فریاد دادخواهی این زن مبارز و دیگر زنان و مردان پیشگام و رزمنده و اسیرمان باشیم.
همه می دانیم که جلادان رژیم و میرغضب های دستگاه قضای بی آبرو و تبهکار، که دست گرسنه را با ساطور قطع کرده اند؛ چه ها که اگر بتواند بر سر این زن بیدار و خردمند نخواهندآورد. پس برای رهائی و یاری به او و همه ی اسرا بپاخیزیم. ما به دستگاه فاسد قضا و سران رژیم آخوندی هشدار می دهیم که باید بداند و هرگز فراموش نکند که این زن و خواسته اش معطوف باوی تنها نیست؛ بل در پهنه و ژرفای آرزوی زنان ایران دیریست نهفته و در بزنگاه فردا سربرخواهدآورد. این زن جسور باید آزادشود.
بهنام چنگائی دوم بهمن ۱۳۹۶
ممنون آقای چنگائی، شما آدم خوبی هستید.
جناب ناشناس سلام؛
من از شما پوزش می خواهم که پیرامون حذف و یا درج نگردن پانویس ها در آن سایت مذگور دیدگاهم را در پاسخم بازتاب ندادم. حقیقت را بگویم گاها خسته ام و سریع پاسخی میدهم که ناقص و یا کافی نیست؛ و دیشب از آنها زمان ها بود.
اما همانگونه که شما بخوبی روشن و سرراست گفته اید، در پرنسیپ وب نگاری و یا روزنامه نگاری مجازی، شایسته و بایسته است که برای خوانندگان و معترضان و منتقدانِ این یا آن دیدگاه ها ابزاری را ایجادکرد که بکارآید و مواضع متقابل و متعارض و…را جدی گرفته و نقدشان را بازتاب دهد. در این رابطه پانویسی بخوبی این رل را خوب بازی می کند.
حالا اگر این فرصت و امکان پانویسی به هردلیل از بخشی از خوانندگان و منتقدان گرفته شود، این علاوه بر اینکه با مرام داد و ستد فکری نمی خواند؛ بلکه همچنین می تواند سمتگیری جناحی ـ گروهی ایجادکرده و در شکل کلان خود به سانسور و خفقان بینجامد؛ و آن همان نقطه باطل دور و تسلسلی فرهنگ شیخی و شاهی ست؛ حتی اگر دعاوی گلوبال و فرامرزی بر پیشانی داشته باشد. به گمان این سایت چندی ست گام در این مسیر گذارده است.
باسپاس
اگر کامنتها را حذف نمیکرد حرف شما درست بود. اما کامنتها را حذف میکند و بنابر این ارزیابی من از سایت ایران گلوبال این است که سایتی ارتجاعی ست.
توجه کنید که انتقاد من به سایت ایران گلوبال این نیست که چرا اجازه میدهد مقالات ارتجاعی گذاشته شود انتقاد من این است که نظر خوانندگان را حذف نکند. منظور من این نبود که چرا مقالات پرو امپریالیستی را چاپ میکند، منظور من این بود که چاپ میکند و، و، دوباره، و، اجازه کامنت نمیدهد. ارتباط چاپ مقالات ارتجاعی با حذف کامنتها در ایجا کلیدی ست. برای من دموکرات بودن مهم نیست، ارتجاعی نبودن مهم است.
دموکراسی چند سویه نیست، دموکراسی وجود خارجی ندارد چون چند معنی ست. وقتی یک چیزی چند معنی می شود، تحقق مشخص عینی پیدا نمیکند برای همین عملا وجود خارجی پیدا نمیکند.
بجای دموکراسی من رابطه شورائی را قرار میدهم. در رابطه شورائی سازماندهی و مدیریت یک کار معین توسط کسانی انجام میشود که در آن کار معین منافع دارند. برای همین سایت ایران گلوبال شاید دموکراسی باشد اما خوانندگان آن و یا کسانیکه در آن مقاله میکذارند فقط آلت دست گرداننده و یا گردانندگان سایت هستند. من بارها تجربه کرده ام که وقتی کسانی را که ادعای دموکرات بودن دارند به کار شورائی دعوت کردم، فرار کردند. خر که نیستم. دموکراسی وسیله مناسبی برای رئیس شدن و فرمان دادن است. ببینید، دموکراسی چند معنی است. چرا جنایتکارهای زیادی هوادار دموکراسی هستند؟ چون دموکراسی چند معنی ست و راه را برای سلطه گران میتواند هموار کند. نمونه های زیادی داریم، از جمله قدرت کیری هیتلر. جمیع افکار و عملکرد حاکمین استعمارگرانو استثمارگرا غربی در دولتهای دموکراتیکشان. حاکمیت استبدادی هم که موضوع بحث نیست.
سایت روشنگری چه؟
سایت روشنگری میتواند شورائی اداره شود اما به خودشان مربوط است. تا وقتی که کامنتها را حذف نمیکند و دنبال هویت و شماره شناسنامه خوانندگان نیست، نمیتواند ارتجاعی ارزیابی شود.
تعریف من از ارتجاع:
مردسالاری
حق انحصار منابع زیستی و بردگی مزدی
استعمارگری
تبه کاری
تعصب
سایت ایران گلوبال راه مرتجعین را در زمینه حق انحصار منابع زیستی و بردگی مزدی، استعمارگری و تعصب ، با حذف کامنتها ، باز میگذارد.
اگر یک سایتی اجازه کامنت نوشتن ندهد اما در مجموع علیه ارتجاع با ابعاد فوق باشد چطور؟ من آن سایت را ارتجاعی نمیدانم گرچه امکان ابراز عقیده در آن ندارم. چون مدیریت کامنت گذاری کار ساده ای نیست و بعضی ها امکان آنرا ندارند. ولی، اگر گردانندگان آن سایتها از من طلب کمک کنند، فقط وقتی همکاری میکنم که مدریت آنها را شورائی ببینم.
کلا کمونیستها باید در گروههائی که شورائی اداره نمی شوند عضو نشوند و یا به آنها کمک نکنند. البته منظور استخدام شدن بمنظور زیستن در موسسات ارتجاعی نیست. بعضی وقتها برای زیستن مجبوری مگر اینکه کارت ارتجاعی باشد. شغلهای سرکوبگرانه را نباید قبول کرد.
شما با حذف کامنتها در سایت ایران گلوبال اشکال نمی بینید؟
سلام جناب ناشناس؛
از اینکه سایت مورد نظر شما چنین می کند که شما نوشته اید؛ در مورد مقاله های مرتجعین و پروامپریالیست درست است؛ و چرا نه؟! مگرنه مشکل جامعه ی استبدادزده ی ما درست همین فقدان آزادی ابراز عقیده و وجدان و شکاندن قلم و اندیشه است. من در این فضای مجازی که در بروی همگان گشاده دارد، اشکالی نمی بینم و ای بسا آنرا تایید هم می کنم. همچنانکه در همین وب سایت طیف های دیگر هم می توانند دیدگاه های خود را بی هرگونه خودسانسوری و یا سانسور بازتاب دهند.
بنابرین من وجود فضای باز سیاسی و گفتمان آزاد را همیشه می ستایم و …
اما متاسفانه در همین سایت گرایش به ادبیات سیاسی راست غربی و فرهنگ راست سنتی ملی مذهبی در دوره های پرآشوب کنونی و اخیر بالارفته و می تواند در دراز مدت علیه روشنگری آزاد و بیدارسازی اجتماعی و آگاهیرسانی بی طرف در بخش هائی مضر و یا شاید هم گمراه کننده باشد که البته دمکراسی پدیده ی چندسویه ای ست که چنانجه در دست طیف راست باشد می تواند مانع حرکت پویای نیروی آسیب پذیر زیرین شود که خوب برای آنهم هستند کسانیکه مسئولانه مراقبند.
باسپاس
جناب چنگائی، سایت ایران گلوبال نه تنها مقالات مرتجعین پرو امپریالیست را چاپ میکند بلکه کامنتها را برطبق دلخواه خودشان حذف میکند.